اخبار ویژه
انتخاب: طرح «سرا» نقشه نیمحزبهای اصلاحطلب است
یک سایت حامی دولت، از طرح انتخاباتی حزب اتحاد ملت موسوم به سرا انتقاد کرد و نوشت انحصارطلبان میخواهند جای مردم انتخاب کنند.
«انتخاب» با اشاره به طرح موسوم به «سرا» نوشت: طرح «سرا» (سامانه رای سنجی اصلاحطلبان) با وجود بسیاری از پرسشها و ابهامات در ارتباط با مکانیزم اجرا و کارکرد آن، توسط شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تصویب رسید.
واکنش هیجانی به این طرح همانند هیجاناتی است که در سال ۹۲ بعد از ایجاد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بهوجود آمده بود که اکنون به مایه سرخوردگی بسیاری از هواخواهان این جناح و مردم تبدیل شده است. در آن زمان انتقادات و هشدارها مورد توجه قرار نگرفتند.
پرسش این است که بدون ساختار حزبی و با وجود احزاب فلهای که شاید تعداد خیلی از آنها به اندازه نگهبانان ساختمانهای احزاب در جوامع توسعهیافته نباشد، چه نهاد و احزابی میخواهند نمایندگی پذیرش مردم را بر عهده بگیرند. پرداختن به سازوکارهای میانی در یک ساختار حزبی، قبل از ایجاد اساس کار که همان احزاب واقعی است، آب در هاون کوبیدنی بیش نیست. جریان تصمیمگیر یا نمیداند یا خود را به خواب زده که در بسیاری از شهرها و حتی مراکز استانهای کشور، احزاب اصلاحطلب اساساً به تعداد انگشتان یک دست عضو فعال ندارند.
طنز تلخ ماجرا نیز این است که هر روز افراد سرشناس اصلاحطلب، حزبهای ذرهای جدیدی را تشکیل میدهند خود نیز میدانند همگی بر روی هم نیم حزب هم نیستند یا در نهایت به تشکلی گعدهای تبدیل میشوند.
چه کسی انتخاب میکند؟ مردم یا انحصارطلبان؟ یکی دیگر از انتقادات جدی بر مکانیزم طرح «سرا» این است که روند تحزب و مکانیزم انتخابات درونحزبی را به طور کامل نقض میکند. در تمامی احزاب انتخاب نمایندگان و سران روندی از پایین به بالا دارند؛ یعنی اعضای حزب (همان مردم) هستند که به سران و نمایندگان انتخاباتی مشروعیت میبخشند، اما انگار مکانیزم معرفی شده در سامانه رایسنجی اصلاحطلبان روند معکوس است. برای نامزدی در این رایسنجی یا باید حمایت ۵ درصد اصلاحطلبان عضو سامانه در هر حوزه انتخابیه جلب شود یا مورد حمایت حداقل یکسوم اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در آن استان قرار بگیرد.
اینجا دو پرسش مطرح است یکی اینکه احزاب فلهای که نمایندگی خواست مردم را نمیکنند، نمیتوانند همانند احزاب مدرن جوامع پیشرفته معیار ۵ درصد را بر اساس یک بوروکراسی بدون واسطه اجرایی کنند. دیگری اینکه اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در استانها اساساً خود بدون مشروعیت و برگزاری انتخابات دموکراتیک انتخاب شدهاند و اساس مسئله این است که حمایت حداقل یک سوم، اعضایی که مقبولیت آنها محلتردید است چه معنایی میتواند داشته باشد. اینجاست که نمیتوانیم فهم کنیم که چه کسی، انتخاب میکند و چه کسی انتخاب میشود. ظاهرا بهنظر میرسید به جای اینکه مردم نامزدها را تعیین کنند این نامزدهای بالفطره یا همان پدرخواندگان سنتی هستند که حتی تعیین میکنند چه کسی به آنها رای بدهد.
باید بپذیریم تا زمانی که احزاب واقعی فراگیر و دارای پایگاه در مراکز و حاشیهها ایجاد نشوند، نمیتوان از روند دموکراتیک انتخاب به معنای واقعی سخن به میان آورد.
برخی از چهرههای تصمیمگیر در جریان اصلاحات گویا فهمی از مناسبات سنتی در بافت جامعه ایران ندارند. آنها از رایگیری شفاف و پذیرش نامزد با تایید ۵ درصد یا پذیرش یک سوم اعضای شورای هماهنگی اصلاحطلبان در مراکز استانها خبر میدهند، اما گویا خود را به خواب عمیقی زدهاند که در استانهای مختلف کشور، مناسبات طایفهای و سنتی حکمفرما است. مناسباتی که یک نفر تنها با پشتوانه اقوام و آشنایان میتواند رای کسب کند و اساساً مردم، وقعی برای اصلاحات و نمایندگاناش قائل نیستند. این مکانیزم انگار باید به درون طرح «سرا» هم کشیده شود و هر شخصی که دوست دارد نامزد مورد تایید اصلاحطلبان شود، اقوام و آشنایان خود را به عضویت در سامانهترغیب کند تا از این طریق به حد نصاب ۵ درصدی برسد یا اینکه اعضای شورای هماهنگی در هر مرکز استانی همانند همیشه در مقام پدرخواندگان حاضر در صحنه، اجازه ظهور یک نامزد خارج از حلقه خودیها را ندهند.
رأی الیوم: نفرین سوریه دامن ناتو را گرفته است
یک روزنامه منطقهای عرب زبان تأکید کرد: اگر رئیسجمهور فرانسه از مغز مرگی ناتو سخن میگوید، نفرین سوریه است که دامنگیر اروپاییها شده است.
رأیالیوم به قلم عبدالباری عطوان نوشت: اخیراً دو اظهار نظر مهم درباره آینده تاریک و مبهم ائتلاف ناتو به سبب مداخله ترکیه در سوریه، عقبنشینی نیروهای آمریکا از شمال این کشور و ظهور چین بهعنوان قدرت بزرگی که تا چند سال آینده جای آمریکا را خواهد گرفت، عنوان شد.
مورد اول اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، بود که در مصاحبه با مجله اکونومیست گفت: «پیمان ناتو اکنون دچار مرگ مغزی شده است و دیگر نمیتواند بر اعضای خود تسلط داشته باشد.»
دومین اظهارنظر را که ناامیدکنندهتر است، پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، مطرح کرد. وی در سیامین یادبود فروپاشی دیوار برلین و اتحاد جماهیر شوروی گفت زمان ائتلاف ناتو بهسر آمده و در معرض نابودی است و باید کشورهای اروپایی برای حمایت مالی از این پیمان و تأمین هزینههای نظامی آن به طور جدی مشارکت کنند.
نابودی طرح آمریکا و اروپا، تشدید اختلافات بین اعضای مخالف و موافق ناتو با مداخله نظامی اخیر ترکیه در شمال سوریه و اینکه رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، بدون توجه به مخالفت سران ناتو سامانه دفاعی روسی «اس ۴۰۰» را خریداری کرد، که با سامانههای اروپایی و آمریکایی در تعارض است، همه و همه عواملی است که به اوضاع نابسامان و هرج و مرج کنونی منجر شد. اوضاعی که چه بسا نابودی این پیمان را هم مثل پیمان مشابه آن یعنی «ورشو» تسریع میکند.
سؤالی که مکرون در همین مصاحبه مطرح کرد این بود که «اگر بشار اسد تصمیم بگیرد به روش ترکیه به این مداخله نظامی پاسخ دهد چه بر سر بند پنجم پیمان ناتو خواهد آمد؟ آیا در چارچوب اجرای این ماده، ائتلاف ناتو در جبهه ترکیه به عنوان یکی از اعضای خود خواهد ایستاد؟» مکرون به این سؤال پاسخ نداد زیرا بهخوبی میدانست این ائتلاف، ترکیه را خوار کرد و وقتی با سقوط یکی از هواپیماهای روسیه نزدیک مرزهای سوریه در سال ۲۰۱۵، در آستانه رویارویی نظامی با مسکو قرار گرفت به یاری آن نشتافت. در پی این واقعه اردوغان مجبور شد برای عذرخواهی نزد پوتین برود. وی بعدها توافقنامه نظامی برای خرید سامانه اس ۴۰۰ را با وی امضا کرد، خط لوله گاز «ترک استریم» را تأسیس کرد و مبادلات تجاری بین دو کشور را به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش داد و کاملا به پیمانی که خود یکی از مؤسسان آن بود پشت و تهدید کرد صدها هزار آواره اهل سوریه و دیگر کشورها را به اروپا خواهد فرستاد.
خلاصه بگویم، نفرین سوریه و لیبی دامنگیر این ائتلاف استعماری شده است و با سرعتی بیسابقه فروپاشی آن را رقم میزند، این امر جای تأسف ندارد زیرا تاریخچه این پیمان لبریز از کشتار ملتهای مسلمان، اعم از مردم عراق، افغانستان، سوریه و لیبی است.
فارن افرز: در مقابل فشار حداکثری آمریکا ایران تاب آورد و قدرتمندتر شد
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد مقاومت ایران در برابر فشار حداکثری واشنگتن مؤثر واقع شده و در حالی که دولت ترامپ در حال عقبنشینی است، ایران قدرتمندتر شده است.
فارن افرز مینویسد: سال گذشته دولت ترامپ کمپین «اعمال فشار حداکثری» علیه ایران را آغاز کرد. آمریکا که ماه مه 2018 از برجام خارج شده بود در ماه نوامبر با اعمال مجدد تحریمهای نفتی و اقتصادی درصدد آسیبزدن به صادرات ایران و ممانعت از دسترسی این کشور به نظام مالی جهانی برآمد. برخی از تحلیلگران پیشبینی کرده بودند که دوستان ایران در اروپا در برابر تحریمهای ایالات متحده ایستادگی و به ایران کمک اقتصادی خواهند کرد و برخی دیگر هشدار داده بودند که تحریمها اقتصاد ایران را به قعر «مارپیچ مرگ» میفرستد و تهران را به انتخاب بین تسلیم یا فروپاشی وامیدارد. هیچکدام از این پیشبینیها تحقق نیافت. در مقابل، ایران اکنون از ثبات اقتصادی و موقعیت منطقهای خود اطمینان دارد و انتظار میرود که ایران، به پیشروی در مسیر فعلی ادامه دهد: ایران به زجر دادن بازار نفت ادامه خواهد داد و در عین حال، اقتصاد غیرنفتی خود را تقویت خواهد کرد و همچنین برنامه هستهای خود را توسعه خواهد داد و همچنان از مذاکره با آمریکا سر باز خواهد زد.
ایران پس از خروج آمریکا از برجام انتظار داشت که دیگر شرکای توافق هستهای به آن در تقویت اقتصادش کمک کنند چرا که به تضمین ادامه صادرات نفتی متعهد شده بودند. با اینحال، ایران چنین حمایتی از دیگر طرفین توافق دریافت نکرد. دولتهای اروپایی نمیخواستند از تجارت با ایران چندان حمایت کنند و صادرات نفت ایران کاهش یافت. دولت ترامپ از این آمار بهعنوان اثبات موفقیت تحریمها استفاده میکند. اما دیگر نشانهها از این مسئله حکایت دارد که اقتصاد ایران به سمت ثبات پیش میرود.
یکی از دلایل دوام آوردن اقتصاد ایران زیر فشار تحریمها، متنوع بودن آن است. سال 2017 نفت خام تنها 43 درصد از صادرات ایران را به خود اختصاص داده بود و به همین دلیل، بخشهای خدمات صنعتی، کشاورزی و غیرنفتی ایران توانستند ضربه ناشی از سقوط درآمدهای نفتی را کاهش دهند. بهعلاوه، بیشتر فرصتهای اشتغال در ایران در بخشهای غیرنفتی است که در برابر تحریمهای ایالات متحده مقاومت بیشتری نشان دادهاند.
از جمله اهداف کمپین اعمال فشار حداکثری ایالات متحده، افزایش هزینه فعالیتهای منطقهای ایران بود؛ اما بهنظر میرسد ایران در حالی وارد دومین سال تحت فشار تحریمها شده که موقعیت منطقهای قدرتمندتری دارد. دولت ترامپ ماه گذشته متحدان خود را در سوریه تنها گذاشت و از خاک این کشور عقبنشینی و خلأیی ایجاد کرد که ایران برای پرکردن آن در موقعیت مناسبی قرار دارد. دولت ترامپ اگرچه تأکید دارد که متحدان خود در منطقه را تنها رها نمیکند، اما نشان داده هیچ تمایلی به اقدام نظامی در برابر رفتارهای تحریکآمیز ایران ندارد؛ برای ایران، عربستانسعودی، اسرائیل و امارات متحده عربی پیام کاملاً واضح است: ترامپ ممکن است موضع دفاعی در منطقه را تقویت کند، اما جرأت درگیری در جنگ را ندارد.
شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان جولانگاه پدرخواندهها شده است
یک فعال اصلاحطلب گفت: دوران پدرخواندگی در جریان اصلاحات به اتمام رسیده و ما باید به فکر تدبیر جدی باشیم.
«هادی غفاری» در گفتوگو با «تابناک» درباره اختلافهای ایجاد شده در جریان اصلاحات به خصوص میان شورای عالی سیاستگذاری و حزب کارگزاران اظهار کرد: اینگونه اختلافات و بیان انتقادات در آستانه هرگونه انتخاباتی از جمله انتخابات مجلس، امری طبیعی است.
اینکه برخی از دوستان، انتقاداتی را از عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مطرح میکنند، به واقع باتوجه به اظهارات و مطالبات مردم است. از اینرو، از دوستان انتظار میرود که سعه صدر بیشتری داشته باشند.
وی درباره عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تأکید کرد: من معتقدم اصلاحطلبان در مقطع فعلی باید رویکرد گذشته خود یعنی اتخاذ نظر جمعی براساس تصمیم شورای هماهنگی اصلاحطلبان را در دستور کار خود قرار دهند.
هادی غفاری گفت: به نظر من، حق آن بود که بهجای شورای عالی سیاستگذاری که یک نظام پدرسالاری جدیدی بود، ما به تقویت شورای هماهنگی اصلاحطلبان میپرداختیم، اهدافمان بهتر و زودتر محقق میشد.
غفاری اظهار کرد: اگر روند تصمیمات شورای هماهنگی در بدنه اصلاحطلبی حاکم شود، به طور حتم از اینکه عدهای پدرخوانده یا پدرسالار جریان اصلاحات شوند، بهتر است.