kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۶۱۳۹
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۹
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

اصلاح‌طلبان به دلیل عملکرد دولت شانس بسیار ضعیفی در سال 1400 دارند

روزنامه آرمان در گزارشی به ادعای مظلومیت دولت روحانی پرداخته و به نقل از صادق زیباکلام نوشت: اصلاح طلبان به دلیل عملکرد دولت شانس بسیار ضعیفی در انتخابات سال 1400 دارند.


سرویس سیاسی-

در بخشی از این گزارش آمده است: «روحانی مظلوم است»، این جمله‌ای است که بارها از سوی افراد مختلف بیان شده است و نکته قابل تامل آنجاست که این واژه مظلومیت شامل حال تمام روسای جمهور به‌ویژه از سال 76 به بعد شده است. چنانکه برخی حامیان آن دولت‌ها با ذکر موضوعاتی از جمله عدم همکاری نهادهای مختلف برای پیشبرد کار دولت، هجمه به رئیس‌جمهور و... فضایی را در اذهان ترسیم می‌کردند که گویی هیچ تقصیر و اشکالی در عملکرد روسای جمهور نبوده و تنها باید به تحسین و تقدیر از آنها پرداخت.
نویسنده افزوده است: مخالفان در تمام دولت‌ها حضور داشتند و این‌گونه نیست که تنها مخالفان حسن روحانی برای تضعیف آن دولت اقدام به برپایی تجمع و انتشار شایعات دروغ کنند. این نکته را هم باید مدنظر داشت که در بررسی حمایت‌ها و انتقادات از دولت روحانی نمی‌شود به «انتظارات» بی‌توجه بود.
در این گزارش به نقل از زیباکلام آمده است: اصلاح‌طلبان در انتخابات سال1400 شانس بسيار ضعيفي براي پيروزي دارند، زيرا دولت روحاني كه با عقبه اصلاح‌طلبان روي كار آمد، عملكرد نامطلوبي داشته است. مردم به‌دليل نارضايتي از دولت روحاني به اصلاح‌طلبان اقبال نشان نمي‌دهند اما اين قاعده براي اصولگرايان متفاوت است زيرا جبهه اصولگرايي همواره رأي ثابت خود را دارد و طرفداران اين‌جناح كه معمولا هياتي رأي مي‌دهند، منتظر مي‌مانند و مي‌بينند كه گزينه نهايي اصولگرايان چه كسي خواهد بود تا به آن رأي بدهند؛ براي مثال بايد منتظر بود و ديد كه بين آقايان قاليباف، باهنر، ضرغامي و... چه كسي گزينه نهايي اصولگرايان مي‌شود.
به FATF نپیوندیم
«هیچ چیزی» که قرار بود به ما بدهند نمی‌دهند!
روزنامه همشهری در مطلبی نوشت:«کانال ویژه مالی اروپا برای همکاری با ایران موسوم به اینستکس بدون تردید دارای گشایش‌هایی برای ایران است.. .به احتمال بسیار زیاد در صورت نپذیرفتن FATF موضوع حیات اینستکس نیز با مشکل مواجه می‌شود.»
طرف اروپایی دقیقا همانند آمریکا فقط به ایران وعده نسیه می دهد و در ازای آن اقدام نقد طلب می‌کند. روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز با این رویکرد ضد ایرانی همراه شده و مدعی هستند که ایران باید بدون هیچ چشم داشتی در جایگاه بدهکار، دستورات طرف اروپایی را اجرا کند!
مدعیان اصلاحات  در رویکردی مغایر با منافع ملی، معیشت مردم را به مواردی همچون FATF گره زده و مدعی هستند که اگر به FATF بپیوندیم، گشایش بزرگی در امور بانکی و معیشت مردم ایجاد می شود.
این ادعای مضحک در حالی است که دولت آقای روحانی در 2 سال و نیم اخیر 37 بند از 41 بند دستورات FATF-حدود 90 درصد- را اجرا کرده است اما کوچکترین تاثیری در مبادلات بانکی و بهبود معیشت مردم نداشته است. در این بازه زمانی دلار به شدت گران شد و ارزش پول ملی کاهش یافت و سفره مردم نیز کوچک شد.
ایران اکنون در جایگاه طلبکار قرار دارد و اروپا باید تعهدات برجامی خود را اجرا کند. کانال مالی اینستکس حتی یک دهم تعهدات اروپا در برجام را نیز پوشش نمی‌دهد، اما با اینحال اروپایی‌ها با گستاخی از ایران طلبکار هستند!
پاسخ وزیر راه به حاشیه‌سازی روحانی علیه نیروهای مسلح
محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی در گفت‌وگو با روزنامه ایران ارگان دولت و در پاسخ به این سوال که «چرا در چند ماه اخیر قرارگاه خاتم بیشترین سهم را در واگذاری طرح‌ها برای ساخت داشته است؟» با بیان اینکه «قرارگاه خاتم فقط با خواست دولت وارد پروژه‌ها می‌شود»، گفت: «در واگذاری پروژه‌ها فراخوان می‌دهیم و پروژه‌ها را از طریق مناقصه واگذار می‌کنیم.
قرارگاه خاتم حسب درخواست دولت در پروژه‌ها وارد می‌شود. مشارکت قرارگاه به دلیل نوع تبادلات مالی و توان و رابطه‌ای که با همه دولت‌ها داشته، است قانونی است و طبق قانون برنامه است که از ظرفیت قرارگاه استفاده شود.
هر جا که دولت درخواست داده، قرارگاه مشارکت کرده است و این‌طور نیست که قرارگاه با شرکت‌های خصوصی رقابت کند. شرکت‌هایی که در حوزه وزارت راه و شهرسازی دارای رتبه و گروه هستند و توان صلاحیت و ظرفیت آنها با قراردادها و پروژه‌های وزارت انطباق دارد به‌صورت پیوسته با وزارت راه کار می‌کنند و ما هیچ تبعیضی در واگذاری پروژه‌ها به
شرکت‌ها نداریم.»
گفتنی است چندی پیش رئیس‌جمهور در جمع مدیران وزارت کار گفته بود که نیروهای مسلح باید اقتصاد را رها کنند، اظهاراتی که از سوی روزنامه‌های زنجیره‌ای به سوژه‌ای برای تخریب خدمات نیروهای مسلح در کشور شد، درحالی که حمل بر بی‌انصافی و نمک‌نشناسی می‌شود، اگر کسی خدمت و دستگیری را با اتهام و اهانت و درشت‌گویی
پاسخ دهد.
سپاه پاسداران، هنگامی زیر بار سنگین پروژه‌هایی مانند پالایشگاه ستاره خلیج فارس و خودکفایی بنزین رفت، که اولا دشمن به تحریم کمرشکن اهتمام کرده بود  و ثانیا کسی داوطلب کار نبود. و توانست کشور را درباره کالایی حیاتی و راهبردی مانند بنزین، به نقطه امن خودکفایی برساند. مشابه این پروژه‌ها که در حوزه خدمات رسانی به مناطق محروم کشور (گازرسانی، آب‌رسانی، جاده کشیدن و...) انجام شده، غالبا کم داوطلب بوده اما بار بزرگی از دوش دولت‌ها (به ویژه پس از جنگ تا به امروز) برداشته است.
نکته مهم دیگر اینکه سپاه برخی از پروژهای بزرگ را با وجود مضیقه‌ها و تعلل دستگاه دولتی در تامین بودجه و اعتبار انجام داده و برخی از همان هزینه کردهای قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص)  از سوی دستگاه‌های دولتی ذی ربط تسویه نشده است.
فرزندان ملت در سپاه، اگر داوطلب جان‌فشانی در شرایط سخت نظامی و امنیتی هستند، در عرصه اقتصادی معمولا آخرین داوطلب به شمار می‌روند. یعنی اگر بخش خصوصی داوطلب پروژه‌ای باشد، دلیلی ندارد مثلا قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) وارد شود. کسی به یاد ندارد که مثلا فلان شرکت و کارخانه خصوصی گله‌مند باشد از این که قرارگاه سازندگی سپاه، عرصه فعالیت را بر او تنگ کرده است.
برجام؛ مترسک سر جالیز!
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود به ارائه تحلیل‌هایی در باره مسایل منطقه و روابط ایران با کشورهای منطقه و از همه مهمتر به اثرگذاری منطقه‌ای ایران پرداخته است.
در این نوشته آمده است: «آمریکا و اسراییل هم خواهان و مشوق درگیری با ایران هستند، منتها هر کدام مایل است هزینه‌های جنگ را بر عهده دیگران بیندازند. در واقع آمریکا و اسرائیل منتظر بهانه‌ای[!] هستند که به تهدید خود رنگ قانونی دهند تا از هزینه‌های غرامت بپرهیزند و بتوانند غرامت‌خواهی کنند.»
سپس نویسنده خروج از برجام را در شمار  مواردی برشمرده است. یعنی به عبارتی برجام را که از آن جز جسدی باقی نمانده مترسکی خوانده که بر سرجالیز از هجوم بیگانگان جلوگیری می‌کند!
سپس این نوشته در نهایت به این نتیجه رسیده است: «برخلاف تمایل عربی در باب «کوبیدن سر مار» که در زمان سفارت الجبیر در ایالات متحده دنبال می شد، تصور نمی‌شود استرا تژی آمریکا درگیر شدن در چنین جنگی باشد. آنها هدفشان کشاندن ایران و حتی عربستان به جنگ‌های نیابتی فرسایشی، محاصره اقتصادی، تهی کردن خزانه‌های ایران و عربستان و ضعیف کردن بنیه اقتصادی هر دو کشور تا جایی است که از درون ناتوان و
بی خطر شوند.»
در پایان این نوشتار تصریح شده: «باید تنش‌های منطقه‌ای و جنگ‌های نیابتی را به شکلی پایان داد که هیچ طرفی احساس شکست نکند[!] و این جز از مسیر مذاکره و توجه به دغدغه‌های یکدیگر نمی‌گذرد.»
تحلیل‌های نشاط‌آور و فرح‌بخش!
تناقض این نوشته در مورد راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال ایران گویای عمق تحلیل‌هایی از این دست است. چنانکه ذکر شد در بخشی از متن عنوان شده: «در واقع آمریکا و اسرائیل منتظر بهانه‌ای[!] هستند که به تهدید خود (حمله نظامی) رنگ قانونی دهند.» این بخش از نوشته آمریکا را مترصد فرصتی برای حمله به ایران عنوان کرده آن هم به گونه‌ای که می‌کوشد تا با به دست آوردن بهانه‌ای مجوز حمله به ایران را به دست آورد تا این گونه پرداخت غرامت نیز بر دوش او قرار نگیرد!
اما در بخش دیگری عنوان شده که «تصور نمی‌شود استرا تژی آمریکا درگیر شدن در چنین جنگی [حمله نظامی مستقیم] باشد» و راهبرد آمریکا را جنگ‌های نیابتی عنوان کرده است. این دو گزاره در تناقضی آشکار هستند و اگر گفته شود در همان بخش نخست نیز منظور نویسنده جنگ‌های نیابی بوده در پاسخ باید گفت که جنگ نیابتی که دیگر نیاز به بهانه ندارد و همچنین مجوزهای قانونی نمی‌خواهد.
دیگر اینکه این نوشتار در نهایت همان چیزی را دنبال می‌کند که نظام سلطه تحت قالب «برجام منطقه‌ای» می‌خواهد آن را به کشورمان دیکته کند. ضمن آنکه عنوان کردن این موضوع که باید از طریق دیپلماسی مثلا با داعش یا النصره یا دیگر گروه‌های نیابتی آمریکا و عربستان و یا حتی با خود این کشورها مذاکره کرد تا به طریقی که هیچ کدام از طرفین احساس شکست نکند بیشتر به یک لطیفه شبیه است. تصور کنید با هدف حذف نظام سوریه (متحد راهبردی ایران) جنگی به راه افتد. چگونه می‌توان با مذاکره کار را ختم به خیر کرد که هر دو طرف احساس شکست نکند؟!
از بانک‌ها تحقیق و تفحص کنید!
روزنامه اعتماد دیروز در مطلبی درباره حسین هدایتی معروف به «عابر بانک فوتبال» که در حال محاکمه است، نوشت: یکی از معضلات ما این است که بانک‌ها به شرکت‌های کاغذی وام می‌دهند. حسین هدایتی در اولین جلسه دادگاهش گفت که همه بانک‌ها به من وام می‌دادند و من پیش هر رئیس بانکی که رفتم بدون وثیقه به من وام داد. این گناه آقای هدایتی نیست؛ گناه بانک مرکزی و سیستم نظارتی بر بانک‌های کشور است.»
اعتماد افزود: «دیگر بانک‌ها چه وضعیتی دارند؟ دست روی هر بانکی بگذاریم، همین روش را دارد. نظارت بر بانک‌ها آنقدر بی‌قاعده است که منجر به بروز چنین وضعی می‌شود. این افراد شرکت‌های کاغذی ثبت می‌کردند، پول از بانک‌ها می‌گرفتند یا پول‌ها را از کشور خارج می‌کردند یا سرمایه‌شان را به نام افراد دیگری می‌زدند... آقای هدایتی در ازای دریافت وام چک داده‌اند که خب با چک هم نمی‌توان کاری کرد.
مفاسد اقتصادی در سیستم بانکی ما قابل مشاهده است. کاش محاکمه آقای هدایتی تجربه‌ای بشود برای جلوگیری از ضررهای سخت و زیاد و پردامنه‌ای که احتمالا بعدا گریبان‌مان را خواهند گرفت. بیاییم تمام بانک‌های خصوصی را به ترتیب حروف الفبا مورد تحقیق و تفحص جدی قرار دهیم آنگاه ببینیم آیا در هر بانکی یک حسین هدایتی نوعی لانه نکرده و پول‌ها را در اختیارش نگرفته است؟»
فساد در سیستم بانکی البته فقط منحصر در بانک‌های خصوصی نیست و اگر قرار بر تحقیق و تفحص باشد، بانک‌های دولتی هم طبعا باید شامل این امر باشند.
نظر صریح امام جمعه موقت تهران مدعیان اصلاح‌طلبی را عصبانی کرد
روزنامه سازندگی دیروز نوشت: «آیت‌الله موحدی کرمانی در خطبه‌های جمعه گذشته از مجلس شورای اسلامی خواست قانونی درباره ممنوعیت استفاده از فیلترشکن‌ها تصویب کند و تلگرام را نیز حرام اعلام کرد... فرض ایشان بر حرام بودن ادامه فعالیت تلگرام این است که موجب سلطه اجانب می‌شود.
اگر موجب سلطه اجانب نشود و فساد را افشا کند هم حرام است؟ آیا ایشان به مقام مرجعیت رسیده که فتوای حرام بودن صادر می‌کند؟... در دهه‌های 60 و 70 از نماز جمعه با صفت «وحدت‌آفرین» یاد می‌شد. تریبون‌های نماز جمعه اما اکنون و خصوصا در دهه‌های اخیر عملا به تریبون‌های ضد دولت و ضد وحدت تبدیل شده است. در گذشته کی این همه امام جمعه‌‎ها علیه دولت سخن می‌گفتند؟ مگر این دولت جمهوری اسلامی نیست و مگر رئیس آن رئیس «جمهوری اسلامی» و هم‌لباس امامان جمعه نیست؟»‌[!!]
این جماعت که مفسد اقتصادی را کارآفرین و جاسوس را نخبه می‌نامند و از اعدام تروریست‌ها فریاد حقوق بشرشان درمی‌آید، عجیب نیست که برای تلگرامی که بستر جذب جاسوس، قرار ترور و آموزش ساخت بمب شده، یقه بدرند. انتقاد هم کنی، با برچسب ضد وحدت و ضد دولت تیربارانت می‌کنند.
آیت‌الله موحدی کرمانی مجتهد و عالم دینی هستند و بر اساس محکمات دینی و موازین شرعی و با دلایل متقن، نظر خود را اعلام کرده‌اند. شما که در نفی ولایت امیر مؤمنان(ع) در نشریاتتان مطلب می‌نویسید، لازم نیست درباره مرجعیت و فقاهت حرف بزنید.