kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۷۳۷
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰

اخبار ویژه



توضیح علی مطهری درباره تصویب 20 دقیقه‌ای برجام و پاسخ کیهان
علی مطهری در واکنش به یک خبر ویژه، پاسخی ارائه کرد.
متن توضیح وی به این شرح است: «در شماره دوشنبه 13 آذر 96 آن روزنامه، بخش خبر ویژه، ذیل مطلبی تحت عنوان «برجام شاهکار نبود اما شما شاهکار کردید آقای مطهری» ضمن اشاره به مطلبی از اینجانب در برنامه دست‌خط شبکه 5 سیما، آمده است: «مطهری از حامیان تصویب چشم بسته و بدون بررسی برجام بود چنان که بعدها گفت 20 دقیقه هم برای تصویب برجام زیاد بود.»
نظر به این که این مطلب تاکنون چند بار در آن روزنامه تکرار شده و ممکن است برخی خوانندگان آن روزنامه آن را باور کنند، به عرض می‌رساند: توافقنامه‌هایی شبیه برجام که توافق میان دو یا چند دولت است و پس از سال‌ها مذاکره روی کلمات آن توافق شده است، زمانی که به مجلس می‌آید، نمایندگان یا باید آن را رد کنند و یا تصویب. اگر بخواهند با پیشنهادهای خود متن توافق را تغییر دهند به این معنی است که آن دولت‌ها دوباره باید بنشینند و متن جدیدی بنویسند، که این امر در مورد برجام امکان‌پذیر نبود و طرفین متن مورد توافق را متن نهایی اعلام کرده بودند. در واقع تصویب پیشنهادهای جدید توسط مجلس به معنی رد توافق بود. لذا مجلس یا باید توافق برجام را به همین شکل که هست قبول می‌کرد و یا رد می‌کرد. این‌گونه توافقنامه‌ها با لایحه و طرح که دست‌ نمایندگان برای تغییر آن باز است متفاوت است.
در مجلس نهم در جلسات متعدد علنی و غیرعلنی با حضور مسئولان سیاست خارجی و امنیت ملی و مدیران فنی انرژي هسته‌ای کشور، نمایندگان با زیر و بم این توافقنامه آشنا شده و به تشخیص رسیدند، آنگاه در جلسه علنی با توجه به این که طرح پیشنهادها عملاً مفید فایده‌ای نبود و بلکه به معنی رد توافق‌نامه بود، به کل برجام رأی مثبت دادند. نمایندگانی که اصرار به طرح پیشنهادها داشتند منظورشان رد برجام بود و طبعاً رأی منفی دادند.
بنابراین اولاً همان‌طور که قبلاً گفته‌ام 20 دقیقه هم برای تصویب برجام زیاد بود، اما 20 دقیقه‌ای که مسبوق به چهل پنجاه ساعت کار کارشناسی نمایندگان روی برجام بود که آنها را به آری یا نه رسانده بود و طبعاً دادن رأی آری یا نه، نیاز به 20 دقیقه زمان نداشت. روزنامه باسابقه دیرینه و جایگاه حکومتی کیهان نباید با مغالطه، خواسته یا ناخواسته، موجب فریب خوانندگانش شود. ثانیاً از مطالب فوق روشن شد که همین جمله کیهان نیز که «مطهری از حامیان تصویب چشم‌بسته و بدون بررسی برجام بود» صحت ندارد.
مستدعی است این نامه طبق قانون مطبوعات در اولین شماره آن روزنامه عیناً و در همان محل درج گردد. قبلاً سپاسگزارم.»
کیهان: 1- برخی تعهدات برجام برای کشورمان 10 تا 15 ساله است. آقای مطهری در اظهارات خود مدعی شده بود در برجام چیز زیادی از دست نداده‌ایم که نشان از بی‌خبری یا تغافل ایشان داشت؛ از جمله خارج شدن 97 درصد اورانیوم غنی شده طی یک دهه از کشور، اوراق کردن 15 هزار سانتریفیوژ از مجموع 19 هزار سانتریفیوژ، ریختن بتون در قلب رآکتور تهران و از کار انداختن مطلق آن و از این قبیل. آیا چنین تعهدات سنگینی، مثلاً با توافقنامه همکاری‌های علمی و آموزشی با فلان یا بهمان کشور یکی است که بشود در کمتر از 20 دقیقه تصویب کرد.
2- کمیسیون ویژه برجام قریب 40 روز برای بررسی برجام وقت گذاشت و از متخصصان اقتصادی و سیاسی و امنیتی و حقوقی و هسته‌ای نظر گرفت و در پایان یک گزارش مبسوط، ناظر به هشدارهای جدی درباره منافذ و ایرادات پرخسارات متن توافق ارائه کرد. این کمیسیون منتخب خود مجلس بود اما به گزارش مبسوط و مستند آن کمترین ترتیب اثری داده نشد چون طیفی خاص در مجلس، تصمیم خود را به مثابه وکیل دولت گرفته بود؛ بنابراین نه به 20 دقیقه بلکه به 2 دقیقه هم برای تصویب تعهدات یک طرفه برجام نیاز نداشت!
3- اگر قرار بود نظر کمیسیون مورد بی‌اعتنایی مطلق قرار گیرد یا اصلاً توافق در صحن علنی بررسی نشود، پس اصلاً چرا به مجلس ارجاع شد؟! البته به یاد داریم که دولت مخالف این مسئله بود و با اصرار رهبر حکیم انقلاب بر رعایت قانون و نقش نظارتی مجلس، توافق به مجلس رفت.
4- عدم توازن تعهدات و عدم همزمانی اجرای آنها، و عدم بازگشت‌پذیری تعهدات ایران، نقد و آنی بودن تعهدات ما (که در کمتر از 2 ماه با عجله دولت انجام شد) در مقابل وعده‌های نسیه و فاقد ضمانت طرف مقابل، فقدان مکانیسم معقول برای شکایت و مطالبه حق ایران در صورت بدعهدی طرف مقابل و... ایراداتی از این قبیل، به وفور در متن توافق مشاهده می‌شد و بارها مورد هشدار کارشناسان منتقد قرار گرفت اما چون دولت و نمایندگان منتسب به آن گوش خود را گرفته بودند و در وضعیت هیجان‌زدگی مطلق قرار داشتند، هیچ کدام این ایرادات بزرگ را در لیلی(!) زشت‌سیمای برجام ندیدند و آن فاجعه در مجلس رقم خورد.
این درحالی است که مجلس موظف بود این منافذ پرخسارت را در توافق ببندد ولو اعلام توافق به تأخیر می‌افتاد. اما چون توافق به هر قیمت و اجرای به هر قیمت آن، دستور کار دولت و برخی وکیل‌الدوله‌ها بود، برای تصویب بی‌چون و چرای توافق فشار آوردند؛ و خسارت‌های دو سال گذشته برجام و بدعهدی‌های بعدی آمریکا رقم خورد تا جایی که رئیس بانک مرکزی، عایدی برجام را تقریباً هیچ خواند، رئیس سازمان انرژي اتمی از دبه کردن آمریکا شکایت کرد و وزیر خارجه ضمن تأکید چندباره بر نقض برجام، اذعان کرد بعد از دو سال هنوز طرف ایرانی نمی‌تواند حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کند.
5- آقای مطهری می‌گوید 20 دقیقه هم برای تصویب برجام زیاد بود اما 20 دقیقه‌ای که مسبوق به 50-40 ساعت کار کارشناسی بود اما تعمداً نمی‌گوید که وی و امثال وی، دقیقاً بر عکس همان بررسی کارشناسی مستند و به فرموده دولت رأی دادند و زحمت چون و چرا و عمل به تکلیف نظارتی مجلس را از دوش خود برداشتند.

نعمتی: زیاده‌خواهی اصلاح‌طلبان ائتلاف امید را از هم پاشید
سخنگوی هیئت رئیسه مجلس توضیحاتی درباره پیوستن و جدایی‌اش از ائتلاف امید ارائه کرد.
بهروز نعمتی که از نمایندگان نزدیک به لاریجانی محسوب می‌شود، درباره پیوستن به ائتلاف موسوم به امید، به روزنامه شرق گفت: آقای واعظی به عنوان متولی موضوع از من خواسته بودند. در مجلس نهم با هم بودیم. ایشان وزیر بودند. ایشان مدیر سیاسی حزب اعتدال و توسعه است.بالاخره از ما دعوت شد و قرار بر این بود لیست 10-10-10 باشد. 10 اصلاح‌طلب، 10 مجموعه اصولگرایان معتدل و 10 صدای ملت.
وی در پاسخ این سؤال که «جلسه‌های متعدد پیش از انتخابات- 60 جلسه معروف- کجاها برگزار می‌شد؟» گفت: از سال 92 این جلسه‌ها برگزار می‌شد. آقایان واعظی، جنتی، دکتر جلالی و آقای بانک بودند. در جاهای مختلف. دفاتر شخصی مختلف بود.
ایده این جلسه‌ها از کجا شروع شد؟ بیشتر دکتر جلالی و واعظی دنبال این موضوع بودند. در آن لیست قرار بود آقای رجایی و عوض حیدرپور باشند. حتی آقای ابوترابی و مظفر باشند که خودشان نیامدند. آن ترکیب تشکیل نشد. آقای رجایی (رئیس‌کمیسیون کشاورزی) رد صلاحیت شد. آقای ابوترابی ترجیح دادند در لیست اصولگراها باشد. بعداً که این اتفاقات افتاد، در نهایت به آن جمع‌بندی رسیدیم.
نعمتی می‌افزاید: نخستین جلسه (با واعظی و جلالی) را مرداد 93 گذاشتیم. برجام در کشور موضوع بسیار مهمی بود و اگر وفاق و همدلی بین مجموعه‌ها نبود، به ثمر نمی‌رسید. آنجا مبنایی شد که ارتباطات بیشتر شود و به نوعی کنار هم باشیم تا جلوی تندروی‌ها گرفته شود. روز اول به آقای عارف گفتم فراکسیونی تشکیل دهیم که 240 نفری باشد، اما نشد.وی درباره انتخابات هیئت رئیسه مجلس دهم می‌گوید: حدود 10 جلسه تشکیل شد؛ جلسه‌ای در دفتر دکتر جلالی تشکیل شد. بنده، آقایان جلالی، لاهوتی، جعفرزاده و طرف دیگر آقایان الیاس حضرتی، حسین‌زاده، تابش و خانم سلحشوری بودند. آنجا گفتیم ترکیب هیئت رئیسه خوب است. فرمول 3-3-3 (از هر فراکسیون سه نفر)، دو نایب رئیس و آقای لاریجانی. در آن جلسه بحث این بود؛ آقای تابش گفت ما قبول نداریم، گفتند جمعیت ما بیشتر است و ما باید بیشتر باشیم.
این جلسه به جمع‌بندی نرسید. جلسه بعدی در کمیسیون فرعی بودجه گذاشته شد. محور صحبت‌های آقای تابش این بود که گفت اولاً دو نایب رئیس از ما باشد که گفتیم ما بحث نداریم. شیطنتی هم شد که اینها می‌خواهند مطهری را حذف کنند و در اینستاگرام پستی گذاشتم که آقای مطهری گزینه اول ماست.
گفته شد دو نفر اهل سنت و یک نفر هم باید خانم باشد. تا اینجا شد پنج‌نفر و دو نفر دیگر از ما باشد که می‌شود هفت نفر. آقای لاریجانی هم که مشترک بود و می‌شد هشت نفر. آقای تابش گفت معاونت اجرائی مجلس (به جای آقای افراشته) هم برای ما که ما به توافق نرسیدیم. دوستان اصولگرا (ولایی‌ها) هم خیلی دنبال صحبت با ما بودند. گفتند با احتساب آقای لاریجانی، 6-6 می‌شویم که من جلسه را ترک کردم. نهایتاً قرار شد هر فراکسیون لیست خودش را بدهد.

آقای کرباسچی واقعا شهرداری جای مدیران خسته نیست؟!
دبیرکل حزب کارگزاران که نقش اصلی را در رساندن محمدعلی نجفی به شهرداری تهران دارد، ضمن هشدار به وی گفت: شهرداری جای مدیران خسته و بازنشسته نیست.
کرباسچی به همراه حسین مرعشی نقش اصلی را در بستن فهرست موسوم به فهرست امید در انتخابات شورای شهر تهران داشت. اصلاح‌طلبان بسیاری نظیر منتجب‌نیا، اقدام کرباسچی و مرعشی را روش پدرخوانده‌ها توصیف کردند. این دو پس از انتخابات نیز، نقش عمده‌ای در تحمیل نجفی به شورای شهر جدید داشتند اما اکنون کرباسچی خطاب به نجفی 66 ساله می‌گوید: شهرداری یک کار اجرایی بسیار طاقت‌فرساست. آقای نجفی باید از نیروهای توانمند و آشنا به مدیریت شهری و در عین حال جوان، سرحال و شاداب استفاده کند تا مثل همه شهرهای بزرگ و کوچک دنیا هر روز روش‌ها و ابتکارات جدیدی برای حل مشکلات در نظر گرفته شود قدم آقای نجفی که روی چشم شهروندان! ولی تلاش ایشان در جذب نیروهای توانمند، شاداب، پرانرژی و فعال باید واقعی باشد. به گزارش ایسنا، کرباسچی در مصاحبه‌ای افزود: خدای ناکرده شهرداری جای مدیران بازنشسته و خسته نیست. افرادی مثل ما که 60، 65 سال از عمرشان گذشته دیگر خیلی توانمندی لازم برای کارهای سنگین اجرایی را ندارند، این امر در دنیا هم تجربه شده است و نباید فکر کنیم ما استثناء هستیم. اگر کسی می‌توانست کاری کند تا حول و حوش همین سن و سال کرده بود.
سخنان کرباسچی در حالی است که محمدعلی نجفی 66 ساله چند سال پیش از ریاست سازمان میراث فرهنگی به خاطر ناراحتی قلبی و توصیه پزشکان کنار رفت.
کرباسچی درباره رابطه شهرداری با دولت و اینکه آیا «فکر نمی‌کنید لازم باشد دولت به خاطر این رابطه بهتر (به نسبت شهردار قبلی) بدهی‌اش به شهرداری را پرداخت کند؟» گفت: من امیدوارم دولت رابطه‌اش را با شهرداری براساس روابط تنظیم نکند بلکه ضوابط را معیار خود قرار دهد. آقای نجفی آدم خیلی خوبی است و حتما رابطه خوبی هم با اعضای هیئت دولت و رئیس‌جمهوری دارد، اما این رابطه خوب نباید تنها دلیل پرداخت بدهی باشد. ان‌شاءالله که اینطوری نیست. به هر حال دولت هم یک مجموعه است و باید مثل وزارت‌خانه‌های مختلف، شرکت‌های دولتی و سازمان‌های وابسته به وزارت‌خانه‌ها هزینه استفاده از امکانات شهری را بپردازد.

نیویورک‌تایمز: خبط‌های عربستان موجب برتری مضاعف ایران می‌شود
«عربستان نمی‌داند چگونه با ایران مقابله کند.  عربستان برای مقابله با ایران، سیاست و میدان اشتباهی را برگزیده که به جای عقب برگرداندن ایران به روشی حساب شده، موجب برتری ایران می‌شود».
 روزنامه نیویورک‌تایمز با انتشار این تحلیل، درباره سیاست مغشوش و «بی‌نتیجه عربستان» نوشت: جاه‌طلبی‌های ظالمانه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان که در داخل عربستان در قالب سخت‌گیری بر تجار و اعضای خانواده سلطنتی نمودی کامل یافته، به موجب ضرورت مهار نفوذ ایران، در امتداد خاورمیانه نیز گسترده شده است.
اما اکنون سیاست خارجی و امنیتی عربستان سعودی فرامحرک شده است. به جای این که ایران به روشی حساب شده به عقب رانده و حمایت گسترده‌ای برای این اقدام جلب شود، رویکردی که دراین‌باره اتخاذ شده، بی‌حساب و کتاب، مغشوش و بی‌نتیجه بوده و ایران همچنان یک گام فراتر است.
مداخله عربستان سعودی در یمن از طریق نیروهای حکومتی‌ای که علیه شورشیان حوثی می‌جنگند، با گذشت بیش از دو سال و نیم، پرهزینه و بی‌نتیجه بوده است.این جنگ می‌تواند جنبش حوثی‌ها را به حزب‌الله دیگری که این‌بار به مرزهای عربستان نزدیک‌تر است، تبدیل کند؛ نتیجه‌ای که ریاض بیش از هرچیز به دنبال پرهیز از آن بود.ریسک اخیر عربستان، یعنی اجبار سعدالحریری نخست‌وزیر لبنان به استعفا و حصر خانگی احتمالی وی، که زمانی یکی از متحدان محبوب ریاض بود، حیرت بسیاری را در لبنان و دیگر کشورها برانگیخته است. این اقدام نیز احتمالا نتیجه معکوس خواهد داد.چنین کاری کمک به ایران و حزب‌الله است که اگرچه برای دهه‌ها کشور لبنان را تضعیف کرده، رقیبان را ترور و این کشور را به جنگ‌های خارجی و صدور نیرو به دیگر بخش‌های منطقه وادار کرده‌اند، اما اکنون به‌طور فریبکارانه‌ای در جایگاه مبادیان قانون قرار خواهند گرفت.
در مقابل، این عربستان‌سعودی بود که از موسسات این کشور حمایت و با سیاستمداران با سابقه‌ای چون سعد الحریری همکاری می‌کرد. این که ریاض در زمان حاضر چه برنامه‌ای برای لبنان دارد، روشن نیست. در واقع اگر هدف عربستان مقابله با ایران بوده، این کشور میدان اشتباهی را برگزیده است.
لبنان و یمن از کشورهای همسایه عربستان هستند که جنگ در آنها پیچیده و پرهزینه، نتایج مبهم و دستاوردها اندک هستند. توازن قدرت در خاورمیانه در عراق و سوریه تعیین می‌شود اما هزینه جنگ در این دو کشور بالاتر بوده و ریسک چنین جنگی نیز به مراتب بالاتر است.
افزون بر این، در هر دوی این کشورها، ایران دست بالاتر را دارد.
ریاض در سال 2011 استدلال کرد که حمایت از شورشیان سوری می‌تواند نفوذ ایران را در عراق جبران کند. چنین چیزی تاکنون محقق نشده است.
جنبش تضعیف شده شورشیان سوری قابل احیا نیست، ایالات متحده آمریکا اساسا دست از مداخله در جنگ داخلی سوریه برداشته و آینده این کشور در مسکو، آنکارا و تهران رقم زده می‌شود.
ریاض به تجربه آموخته است که متحدان منطقه‌ای که با هزینه گزاف به دست آمده‌اند، الزاما منافع سیاسی و نظامی مورد انتظار را به ارمغان نخواهند آورد.
عربستان سعودی با میلیاردها دلار حکومت عبدالفتاح السیسی را در مصر سراپا نگه داشت اما آقای السیسی اکنون به دنبال از سرگیری روابط خود با بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه است و فشار عربستان برای بالا بردن تنش‌ها با ایران را رد می‌کند.السیسی همچنین درخواست ریاض را مبنی بر فرستادن نیرو به یمن برای مبارزه با حوثی‌ها رد کرده است.
اینک ریاض و واشنگتن به طرز غیرقابل انکاری دیدگاه مشابهی در مورد ایران دارند اما این به معنای برخورداری از یک راهبرد یکسان دراین‌باره نیست.
در واقع به نظر می‌رسد ترامپ، کوشنر و شاهزاده سلمان و توافق دو‌جانبه و ترجیحات خود به‌عنوان رئیس‌جمهور و شاهزاده یک مملکت را با کشورداری اشتباه گرفته‌اند.ایران شبکه‌ها، تخصص، تجربه و صبر راهبردی برای پیروزی در جنگ‌های نیابتی را با هزینه کم دراختیار دارد. اما این امر در مورد عربستان صدق نمی‌کند و به همین دلیل است که تلاش این کشور برای شکست دادن ایران در این بازی، خطرناک و پرهزینه است. ایران برگ برنده دیگری نیز دارد. این کشور نشان داده است که در روزهای بد یا خوب در کنار متحدانش باقی می‌ماند. اما عربستان سعودی از چنین ثباتی برخوردار نیست؛ کافی است از شورشیان سوری، رهبران قبیله‌ای در عراق و سیاستمداران لبنانی دراین‌باره بپرسید.