kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۹۲۹
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶

اخبار ویژه

 

زیان راهبردی و هنگفت آلمان از حذف نیروگاه‌های هسته‌ای
با تشدید بحران تامین انرژی در آلمان، معلوم شد حذف نیروگاه‌های هسته‌ای، چه هزینه گزافی برای این کشور بزرگ صنعتی به همراه داشته است.
روزنامه دنیای اقتصاد در بررسی «وابستگی انرژی به عنوان پاشنه آشیل اقتصاد آلمان» نوشت: آلمان یکی از اقتصادهای پیشرفته جهان است. داده‌های بانک جهانی نشان می‌دهد این کشور بزرگ‌ترین اقتصاد اتحادیه اروپاست.
در پایان سال 2021 میلادی اقتصاد آلمان از نظر تولید ناخالص داخلی اسمی در رتبه چهارم قرار گرفت. همچنین از نظر شاخص برابری قدرت خرید این کشور در رتبه پنجمین اقتصاد جهان قرار دارد. علاوه بر این، براساس برآوردهایی که از سوی صندوق بین‌المللی پول صورت گرفته است کشور آلمان به‌تنهایی بیش از 25 درصد اقتصاد اتحادیه اروپا را در سال 2021 میلادی به خود اختصاص داده است. در ابتدای سال 2022 میلادی کشور آلمان به عنوان هفتمین مصرف‌کننده عمده انرژی جهان شناخته شده است. در این سال مصرف سالانه انرژی در آلمان به بیش از 12193 پتاژول رسیده است که بیش از 75 درصد آن از طریق سوخت‌های فسیلی، 6/2 درصد از طریق انرژی هسته‌ای و 16/1 درصد نیز با استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر فراهم شده است.
آلمان یکی از نخستین کشورهایی است که سیاست زیست‌محیطی انرژی‌وند (Energiewende) را با هدف کاهش تولید کربن و رساندن سطح آن به تولید کربن سالانه صفر در پیش گرفته و در تلاش است با استفاده از منابع تامین انرژی ایمن مصرف آن دسته از منابع انرژی را که خطرات زیست‌محیطی بالقوه‌ای دارند قطع کند. بر اساس این، و بر پایه طرحی که بیش از یک دهه است آغاز شده است و در پایان سال 2022 میلادی تکمیل می‌شود، آلمان بهره‌برداری از نیروگاه‌های هسته‌ای خود را متوقف خواهد کرد که همین مسئله به معنای از دسترس خارج شدن بیش از 6/2 درصد از منابع انرژی کشور است.
با این وجود، آمارها نشان می‌دهد فعلا وابستگی آلمان به واردات انرژی فسیلی در سطح بالایی (بیش از 75 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، برآوردهای اقتصادی نشان‌دهنده آن است که حذف انرژی هسته‌ای سالانه برای اقتصاد آلمان بیش از 12 میلیارد دلار هزینه در بردارد که بخش عمده آن به سبب افزایش مصرف انرژی‌های فسیلی بوده است که باعث‌شده میزان مواجهه شهروندان آلمانی با آلودگی‌های ناشی از مصرف انرژی‌های فسیلی افزایش یابد و به این ترتیب نرخ مرگ در اثر آلودگی انرژی‌های فسیلی رشد
داشته باشد.
اقتصاد آلمان در یک دهه گذشته در نتیجه دو سیاست زیست‌محیطی حذف تدریجی نیروگاه‌های هسته‌ای و توقف کامل استخراج ذغال‌سنگ از معادن خود به‌صورت فزاینده‌ای به واردات انرژی از کشورهای خارجی وابسته شده است. این نخستین ریسک ژئوپلیتیک عمده‌ای است که آلمان در حوزه انرژی با آن رو‌به‌رو شده است. دومین ریسک ژئوپلیتیک انرژی که آلمان باید با آن کلنجار برود مربوط به هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی است که حذف نیروگاه‌های هسته‌ای از چرخه تولید انرژی به همراه داشته است، چرا که به علت گران بودن هزینه تولید انرژی‌های تجدیدپذیر و چالش‌های متعددی که در زمینه توسعه زیرساخت‌های این حوزه وجود دارد همچنان سرعت این کشور برای بهره‌برداری از آنها به حد کافی رشد نکرده است و همین موضوع زمینه‌ساز رشد استفاده از سوخت‌های فسیلی شده که مصرف آنها مشکل آلودگی زیست‌محیطی و رشد مشکلات مربوط به سلامتی را به همراه داشته است. برآوردها نشان می‌دهد کشور آلمان تنها در حوزه خدمات اجتماعی این مشکل، 12 میلیارد دلار هزینه داشته است. ضمن آنکه هزینه اقتصادی واردات و مصرف سوخت فسیلی به بیش از 20 میلیارد دلار می‌رسد. بنابراین پیامدهای انسانی و اقتصادی حذف نیروگاه‌های هسته‌ای دومین ریسک ژئوپلیتیکی است که آلمان با آن مواجه است. سومین ریسک ژئوپلیتیک که آلمان با آن مواجه است افزایش وابستگی این کشور به واردات انرژی از کشورهای خارجی بوده است که به‌خصوص مسئله روسیه برای اقتصاد و سیاست خارجی این کشور هزینه‌زا شده است.

شرق: دنبال تضمین آمریکا نگردید برجام از اول هم داوطلبانه بود(!)
روزنامه غربگرایی که زمانی ادعا کرده بود «امضای کری تضمین است»، حالا می‌گوید: ایران بدون گرفتن تضمین و بدون مطالبه بسته شدن پرونده سیاسی آژانس، برجام را احیا کند!
«شرق» نوشت: روند پر افت‌وخیز برای احیای برجام در یک سال و نیم اخیر، با افتی دیگر مواجه شد.
افت جدید در منحنی امید بعد از بیانیه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رخ داد که مدعی شد «متأسفانه پاسخ ایران سازنده نیست». هم زمان یک سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز از «بسته شدن چند شکاف در چند هفته اخیر و باقی ماندن برخی شکاف‌های دیگر» گفته بود.
در همین زمینه نشریه پولیتیکو به نقل از یک مقام آمریکایی، نقل کرده که «ما در حال بررسی پاسخ ایران هستیم؛ اما اصل مسئله این است که این پاسخ اصلا دلگرم‌کننده نیست». او اضافه کرده است که «بر مبنای این پاسخ به نظر می‌رسد که عقبگرد کرده‌ایم».
صرف نظر از اظهارات مقامات آمریکایی که می‌تواند تبلیغی و با توجه به سیاست داخلی باشد، تنها راهی که برای حدس محتوای پاسخ ایران وجود دارد، مرور آخرین اظهارات مقامات ایرانی است. آقای امیرعبدالهیان در جریان سفر به مسکو بر دو نکته، یکی تضمین‌ها و دیگری پادمان، تأکید کرده بود. ایشان درباره تضمین‌ها بر لزوم «یک متن نیرومند در موضوع تضمین... و ضمانت‌های قوی‌تر و قابل اعتمادتر» در این زمینه تأکید و اضافه کرده بود که «موضوع حل وفصل مسائل باقی مانده پادمانی در آژانس هم مورد توجه جدی ماست»؛ بنابراین می‌توان حدس زد که موضوعات اصلی باقی مانده ممکن است این دو موضوع باشد. درباره تضمین‌ها و با توجه به سابقه پایبندی کامل ایران به برجام ۹۴ و خروج کاملا بی‌دلیل آمریکا از توافق، ایران بدون تردید حق دارد به آمریکا بی‌اعتماد باشد؛ اما مسئله این است که آیا «ضمانت‌های قوی‌تر و قابل اعتمادتر» اساسا ممکن است یا خیر.
واقعیت این است که از ابتدا قرار بود برجام یک «برنامه عمل داوطلبانه» برای ایجاد اعتماد باشد. مهم اینکه شکل گیری این توافق به این صورت به سود ایران بود؛ چرا که تعهدات هسته‌ای ایران در قالب ان پی تی و موافقت نامه پادمان مشخص است و ایران نباید خود را به تعهدات بیشتر و الزام‌آوری ورای دو سند مذکور متعهد می‌کرد. آنچه موجب خروج آمریکا از برجام شد، پدیده ترامپ بود که در تاریخ حدودا ۲۴۰ ساله آمریکا یک استثنا بود؛ کمااینکه او از شماری دیگر از توافقات آمریکا نیز خارج شد و حتی برای خروج از ناتو هم دورخیز کرده بود.
در چنین پس زمینه‌ای، آنچه مهم است، این است که تضمین حقوقی و اقتصادی برای برجام ممکن نیست. به علاوه، حتی خروج از یک عهدنامه نیز غیر ممکن نیست؛ کما اینکه آمریکا به راحتی از عهدنامه مودت با ایران خارج شد. بدیهی است که اگر دولت آتی آمریکا قصد خروج از اصل توافق را داشته باشد، چند بند به عنوان تضمین در همین توافق به هیچ عنوان مانع آن نخواهد بود. تضمین اقتصادی به معنی ذی نفع کردن آمریکا و ایران در اقتصاد‌های یکدیگر نیز ممکن نیست؛ چون برجام تنها بر تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران متمرکز است و تحریم‌های اولیه آمریکا و دیگر تحریم‌های ثانویه هیچ گاه قرار نبود که لغو شوند.
اما دو نوع تضمین ممکن است: یکی تضمین سیاسی و دیگری «تضمین ذاتی». عمر تضمین سیاسی البته محدود به دولت حاضر در آمریکاست؛ اما تضمین ذاتی به معنی امکان احیای برنامه هسته‌ای ایران در صورت خروج آمریکا از برجام همیشه وجود داشته و دارد. در واقع این تنها تضمین قوی برای برجام است. ایران می‌تواند با اعتماد به نفس و بدون درخواست تضمین از آمریکا بر اهرم معتبر خود که عبارت است از دانش و تجربه هسته‌ای کارشناسان خود و زیرساخت‌های هسته‌ای خود متکی باشد و هر آن، در صورت خروج آمریکا از برجام اقدام به احیای برنامه هسته‌ای کند. بی‌شک این تنها تضمین مؤثری است که می‌تواند مانع معتبری در راه خروج دولت آتی آمریکا از برجام باشد.
نویسنده می‌افزاید: یک راه‌حل خروج از بن‌بست می‌تواند این باشد که ایران بسته شدن پرونده پادمانی را به یک خط قرمز قطعی تبدیل نکند و ضمن کوشش برای حل این مسئله تا روز اجرای مجدد برجام، بر اولویت‌های مهم‌تر و در رأس آنها «سفره مردم» که آقای رئیسی آن را اولویت اصلی خود اعلام کرده بود، متمرکز شود. اگر احیای برجام در روزهای آتی ممکن نشود، ممکن است دینامیک سیاسی جدید در ماه سپتامبر و اوج گرفتن مبارزات انتخاباتی در آمریکا موجب تعلیق مذاکرات تا بعد از پایان انتخابات آمریکا شود.