kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۷۶۱۷
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۹
کیهان بررسی کرد

عصبانیت خط تحریم و تحریف از تأکید کیهان بر خطوط قرمز در مذاکرات

گزارش‌های اخیر کیهان و تأکید بر ضرورت مقاومت بر شروط اصلی ایران و رعایت خطوط قرمز در مذاکرات هسته‌ای، صدای جریان تحریف را درآورده تا با وارونه‌نمایی و سانسور واقعیات، بار دیگر القا کند که همه حتی منتقدان برجام به این نتیجه رسیده‌اند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است!

 

سرویس سیاسی-

«برد-برد نتیجه داد؛ هسته‌ای می‌رود تحریم‌ها می‌ماند!» این، عنوان تیتر کیهان در تاریخ 18 فروردین 94 بود؛ یعنی همان ایامی که دود سفید از هتل بوریواژ لوزان (ایران و گروه 1+5) در سوئیس به هوا برخاست و طرف‌های مذاکره‌کننده بر سر کلیات برجام به تفاهم رسیدند و قرار شد بعدازآن، متن جزئیات این توافق نوشته شده و همزمان با اجرای این توافق تحریم‌ها علیه ایران لغو شود!
تحلیل کیهان درباره برجام،
فنی و دقیق بوده است
همان زمان یعنی قبل از امضای برجام (در 23 تیرماه 94) کیهان در گزارش‌های متعددی به تیم دیپلماسی دولت وقت هشدار داد که «خوش‌بینی به توافق دندان طمع دشمن را تیز می‌کند» (تیتر کیهان در 18 فروردین 94) و «تحریم‌های دوباره اولین دستاورد توافق لوزان!» (تیتر کیهان در 19 فروردین 94) است.
در گزارش 18 فروردین کیهان با تأکید بر ضرورت پافشاری بر خطوط قرمز کشور در مذاکرات هسته‌ای آمده بود: «به‌طور منطقی آنچه در چرک‌نویس یک توافق می‌آید، لزوماً واو به واو در پاک‌نویس نهایی هم نخواهد آمد که اگر چنین بود چه نیازی به مذاکره طی 3 ماه آینده؟! به فرض به دست آمدن دستاوردهای بزرگ [طبق ادعای دولت وقت]، ابراز ذوق‌زدگی از آنچه هنوز نهایی نشده و متغیرهای بسیاری می‌توانند بر آن تأثیر بگذارند، دور از تدبیر است. نباید فراموش کرد که آمریکایی‌ها بسیار بیشتر از ایران به توافق هسته‌ای نیاز دارند.» جالب آنکه کیهان، چند روز قبل از امضای برجام در گزارشی با عنوان «هم توافق هم تحریم؛ آمریکا هر دو را می‌خواهد!» (15 تیر 94) نوشت: «بحث تحریم‌ها یکی از اصلی‌ترین گره‌های مذاکراتی است و آمریکایی‌ها با انواع و اقسام ترفندها می‌خواهند از زیر بار لغو یکجای تحریم‌ها، همزمان با توافق هسته‌ای، شانه خالی کنند و یکی از علل تمدیدهای مکرر مذاکرات نیز چیزی جز این نیست. موضوعی که در سخنان عراقچی به‌طور آشکار و در سخنان جان کری تلویحاً به آن اشاره شده است.» گرچه دولت وقت به دلیل آنکه با شعار «بستن با کدخدا» روی کار آمده بود به هشدارهای منتقدان وقعی نگذاشت و با دیپلماسی لبخند و سازش، پای برجام بدون تضمین را امضا کرد اما گذر زمان نشان داد که تحلیل‌های مستند کیهان درباره برجام، فنی و دقیق بود.
وقتی بزک برجام رنگ باخت
بعد از امضای برجام در 23 تیر 94، جریان تحریف در رسانه‌های خود، تصاویر محمدجواد ظریف (وزیر خارجه دولت روحانی) را با تیترهایی چون «امیرکبیر عصر ما»، «آرش کمانگیر»، «قهرمان دیپلماسی» و را در صفحات اول خود منتشر کردند و تیتر زدند؛ «پیروزی بدون جنگ»، «تحریم‌ها به تاریخ پیوست»، «صبح بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «فروپاشی تحریم» و...اما دیری نپایید که بزک برجام رنگ باخت و همه آنان که مست باده آن پیروزی پوشالی بودند و فکر می‌کردند که در مسئله برجام بر سر آمریکا کلاه گذاشته‌اند، متوجه شدند که کلاه گشادی بر سر خودشان رفته است!
بانیان برجام اعتراف کردند
«سندی توخالی» و «تقریباً هیچ»!
خود بانیان برجام بعدها اعتراف کردند که برجام، چیزی جز «تقریباً هیچ»، سندی «توخالی» و «دستاوردی روی هوا» نبود! علی‌اکبر صالحی، رئیس‌وقت سازمان انرژی اتمی در شهریور 95 گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکایی‌ها از شیوه نادرستی استفاده می‌کنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم می‌کردیم دقت بیشتری می‌کردیم این فرصت برای آمریکا پیش نمی‌آمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوءاستفاده کند» او همچنین در آبان 96 صریحاً گفت که «آمریکا از روز نخست دبه را آغاز کرد.» ولی‌الله سیف، رئیس‌بانک مرکزی ایران در فروردین 96 در مصاحبه‌ای با تلویزیون بلومبرگ گفت: «توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران دربر نداشته است.
اظهارات سیف درخصوص نتایج برجام بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های خبری داخلی و خارجی داشت.»
سید عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده روحانی آذرماه 97 میزان بهره‌مندی ایران از مزایای برجام را «نزدیک به صفر» اعلام کرد. او همچنین تیرماه سال گذشته در سخنرانی خود در نشست شورای امنیت گفت: «ایران بیشترین هزینه را داد و از برجام بهره‌ای نبرد.»
نکته دیگر آنکه خود اصلاح‌طلبان هم بارها به سیاست‌های اشتباه دولت روحانی و شکست برجام اعتراف کردند. به‌طور مثال روزنامه سازندگی در دولت قبل با نقد عملکرد دولت در پرونده برجام نوشته بود: «امروز دولت نیازمند آن است که باور کند برجام به پایان رسیده... اکنون جواب مشخص است. خروج از برجام و بازگذاشتن راه مذاکره با کسانی که قدرت عمل به تعهداتشان را دارند، این گزینه بهتری از ماندن در توافق یک‌جانبه، تحریم‌های سخت‌تر از پیشابرجام، دلخوش کردن به اقدامات نمادین اروپا و مشاهده رکودی است که این بار می‌تواند اقتصاد کشور را از گروه کشورهای با درآمد متوسط به فقیر مبدل سازد».
یا روزنامه «اعتماد» هم در آذر ۹۷ در مطلبی نوشته بود: «متأسفانه در شرایط کنونی در مسئله توافق هسته‌ای هیچ راه‌حل منفعت‌آوری در مقابل کشورمان وجود ندارد... متأسفانه در تیم کارشناسان مذاکره‌کننده ما تعداد کافی از متخصصان به‌ویژه در حوزه‌های مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند و به بند توافق را دقیق و به‌طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار چنین شرایط ناشی از بی‌تعهدی آمریکا و اروپا نشویم».
همین‌طور روزنامه «آرمان» که تیر ۹۸ در مطلبی نوشته بود: «متأسفانه برجام به شکلی تنظیم شده که هرگونه بی‌تعهدی ایران در مقابل برجام همراه با هزینه است و در مقابل اقدامات آمریکا و کشورهای اروپایی علیه برجام بدون هزینه و یا با هزینه‌های کمی همراه خواهد بود. درنتیجه اشکال از ذات برجام است... هنگامی‌که توافقی امضا می‌شود که ماهیت ساختاری ندارد و فاقد رویکردهای الزام‌آور برای طرف مقابل است و درنتیجه احتمال برگشت تحریم‌ها وجود دارد، طبیعی است که دستاورد قابل‌توجهی به دست نخواهد آمد».
دولت قبل چه چیزی را امضا کرده بود؟
حسن روحانی طی 8 سال، برجام را برگ برنده دولت تدبیر و امید معرفی می‌کرد درحالی‌که محتوای برجام (مفاد قطعنامه 2231) حاکی از آن بود که این توافقنامه، قطعنامه‌های قبلی علیه ایران را ملغی نکرده و فقط همه آنان را در یک پکیج (قطعنامه 2231) تجمیع کرده و در رفع تحریم‌ها تأثیر قابل‌توجهی ندارد!
تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در دولت روحانی، لغو تحریم‌های کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاندند و یکی از علت‌های اصلی لغو نشدن تحریم‌ها علی‌رغم بتن‌ریزی در قلب راکتور هسته‌ای، همین مسئله بود.
در گزارش کیهان که سال جاری و در هفتمین سالگرد برجام (23 تیر 1401) منتشر شد، به تشریح جزئیاتی از این توافق هسته‌ای پرداختیم. در آن گزارش با عنوان «فاجعه برجام چگونه بر سر ملت آوار شد؟» آمده بود: «قطعنامه 2231 شورای امنیت در تاریخ 23 تیرماه 94 و در پیوند با برنامه اقدام مشترک (برجام) به تصویب رسید. شورای امنیت، علی‌الظاهر همراه با تصویب این قطعنامه هر 6 قطعنامه پیشین که علیه ایران صادر و منجر به تحریم‌های وسیع در رابطه با موضوع هسته‌ای کشورمان شده بود را ملغی کرد اما درواقع و چنان‌که کیهان پیش‌تر به آن اشاره کرده بود؛ یک) شورای امنیت راه را برای بازگشت قطعنامه‌های تحریمی قبلی همچنان باز گذاشت (مکانیسم ماشه.)
دو) بعد از اجرایی شدن قطعنامه 2231، بخشی از تحریم‌ها علیه ایران باقی ماند (ازجمله در مورد خریدوفروش تسلیحات متعارف و فروش موادی با کاربرد دوگانه نظامی، یا ممنوع شدن صادرات و واردات تسلیحات متعارف تا پنج سال، ممنوع شدن هر فعالیتی در زمینه موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل سلاح‌های اتمی تا هشت سال و همچنین ادامه تحریم‌های حقوق بشری علیه شخصیت‌ها و مقامات ایران)
سه) شورای امنیت اعلام کرد که با تصویب قطعنامه 2231 ایران از دستور کار این شورا خارج نمی‌شود و آژانس باید به‌طور دوره‌ای طرف‌های برجام را از اجرای توافق و پایبندی ایران به تعهداتش مطلع کند. بر همین اساس پرونده ایران تا سال 2025 یا هر موقع که آژانس اعلام کند ایرانی‌ها هیچ فعالیت هسته‌ای انجام نمی‌دهند، در دستور کار شورای امنیت باقی می‌ماند!
ماحصل این تعهدات و تکالیف که شورای امنیت برای ایران در نظر گرفت این بود که «ایران از ذیل ماده 41 منشور ملل خارج شده و پرونده ایران دیگر به شکل اضطراری در شورا مطرح نیست.»
چرا ترامپ از برجام خارج شد؟
یکی از شبهاتی که مدعیان اصلاحات و هواداران دولت سابق علیه منتقدان برجام مطرح می‌کنند این است که اگر برجام بد بود چرا ترامپ از آن خارج شد؟ نکته حائز اهمیت آنکه اصلاح‌طلبان طی 4 سال گذشته با برجسته‌‌سازی خبر بزرگ‌تر (خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت 97) جزئیاتی که ارزش خبری و اصالت دارد را سانسور کرده و به‌کرات به تحریف واقعیات روی آورده‌اند چنان‌که خودشان، یک گزاره غلط را باور کرده‌اند!
آن‌ها می‌گویند ترامپ از برجام خارج شد، پس برجام خوب بود! درحالی‌که خروج ترامپ از برجام بعد از آن صورت گرفت که آمریکایی‌ها بارها دولت حسن روحانی و تیم دیپلماسی وقت را آزموده و بر ناآگاهی فنی و رویکرد سازشی و انفعالی تیم دیپلماسی وقت مطمئن شده بودند.
نکته دیگر آنکه، خروج ترامپ از برجام پس‌ازآن صورت گرفت که دولت ایران تضمین داده بود هرگز از برجام خارج نمی‌شود!
اردیبهشت 97، «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس «وضعیت اتحادیه» اعلام کرد که از «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران تضمین گرفته است که تهران علی‌رغم تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌ها علیه ایران، همچنان در توافق می‌ماند!
روحانی که گفته بود «برجام منهای آمریکا را با دیگر اعضای 1+5 و ازجمله اروپا ادامه می‌دهیم» سال 98 هم یک گرای دیگر به غربی‌ها داد. وی در سفر کرمان گفت که «اگر از برجام خارج شویم ثمرات آن در سال آینده پیش‌رو نخواهد بود و قطعنامه‌های شورای امنیت بازخواهد گشت، ما باید فکر کنیم و ببینیم منافع کشور در کجاست؟... جمهوری اسلامی ایران مسیر بینابینی را انتخاب کرد که برجام را حفظ کند اما درعین‌حال ما نیز آنچه را در این توافق قرار گذاشته بودیم، پله‌پله کاهش می‌دهیم».
از سوی دیگر هم مدعیان اصلاحات بعد از خروج ترامپ از برجام در مطالب متعددی (از زمان خروج ترامپ از برجام تاکنون) سعی کردند با باور‌سازی این گزاره که «نباید از برجام خارج شویم» القا کنند که در صورت خروج ما از برجام یا هرگونه اقدام متقابل و واکنشی (مانند کاهش تعهدات برجامی) «تحریم‌های سازمان ملل بازمی‌گردد»، «جنگ می‌شود!» و...
این مواضع انفعالی روحانی و هواداران برجام بود که ترامپ را مطمئن کرده بود با خروج از برجام و ادامه فشار حداکثری می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را تسلیم کند.
تأکید روحانی و مدعیان اصلاحات بر ماندن در برجام به حدی بود که خود «عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه وقت در آذر ۹۸ گفت: «نتیجه پایبندی ما به برجام فقط تحریم‌های جدید بود».
عبرت‌هایی که بایستی
فراروی مسئولان دیپلماسی کشور قرار گیرد
نکته مهم آنکه، گذشت زمان عبرت‌های مهمی را فراروی ما قرار داده است؛ عبرت‌هایی که کیهان در طول سال‌های گذشته تاکنون در گزارش‌های متعدد به ضرورت تعمق و تأمل بر آنها و رعایت خطوط قرمز نظام در روند مذاکرات هسته‌ای اصرار کرده است.
بر همین اساس است که کیهان در شرایطی که مذاکرات هسته‌ای به ایستگاه‌های پایانی خود نزدیک می‌شود در گزارش‌های متعددی بازهم به مسئولان حوزه دیپلماسی کشور هشدار داده که بر خطوط قرمز و شروط اصلی نظام مقاومت کنند چه آنکه توافق بدون تضمین و لغو تحریم‌ها یعنی تکرار خسارت محض.
چندی پیش، در گزارش کیهان (23 تیر 1401) آمده بود که «عدم اعتماد و خوش‌بینی به آمریکا و اروپا»، «ضرورت مقاومت در برابر باج‌خواهی غربی‌ها»، «ضرورت متوقف نبودن به سیاست خارجی و رابطه با غرب»، «مقاومت در برابر شرطی‌‌سازی اقتصاد کشور از سوی غرب»، «تکیه بر ظرفیت‌ها و توانمندی‌های داخلی»، «توجه به دیپلماسی اقتصادی»، «اتخاذ رویکرد فعالانه و گسترش روابط و مناسبات تجاری و سیاسی با همسایگان»، «حضور در بلوک کشورهای ضدآمریکایی مانند روسیه، چین و ونزوئلا» و... درس‌ها و عبرت‌هایی است که 8 سال مذاکره برجام پیش روی دولت فعلی قرار داده است.
همین تأکیدات کیهان و منتقدان برجام روحانی است که جریان تحریف را آشفته و نگران کرده است که مبادا دولت سیزدهم بتواند بی‌آنکه متوقف برجام شود مشکلات کشور را حل کرده و برجامی تضمین شده که خطوط قرمز نظام در آن رعایت شده در افکار عمومی به تصویر کشیده شود.
مدعیان اصلاحات که برجام را به حیات و ممات سیاسی خود را به آن گره‌خورده می‌بینند در تلاش‌اند تا از رهگذر آن کاسبی سیاسی کرده و هویت ازدست‌رفته خود را بازیابند غافل از آنکه برجام بدون تضمین، سندی توخالی بود چه آنکه قهرمان دیپلماسی آنان در پایان کار خود اعتراف کرد که نمی‌دانسته در برجام ۴ بار کلمه «تعلیق» آمده است!
خط تحریم و جریان تحریف نمی‌خواهد برجام در دولت رئیسی با چهارچوب جدید خودش (شروط اصلی مانند لغو تحریم‌ها، راستی آزمایی و ارائه تضمین از سوی طرف مقابل) محقق شود چراکه در این صورت جوش‌وخروشی که در اوایل دولت روحانی آغاز شد و از رهگذر آن اصلاح‌طلبان از رحم اجاره‌ای دولت روحانی، پست‌های مدیریتی را اشغال کردند برای همیشه به خاموشی می‌گراید!
اکنون 7 سال از زمان امضای برجام گذشته و زمان نشان داده است دولت قبل و هوادارانش در مذاکرات هسته‌ای دچار اشتباه راهبردی و تاکتیکی شدند و تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های کیهان بود که مطابقت دقیقی با واقعیت موجود در فضای سیاسی ایران و جهان داشت.
گزارش‌های اخیر کیهان که در آن بر ضرورت مقاومت بر شروط اصلی ایران و رعایت خطوط قرمز در مذاکرات هسته‌ای تأکید شده، صدای جریان تحریف را درآورده تا با وارونه‌نمایی و سانسور واقعیات، بار دیگر القا کند که همه حتی منتقدان برجام به این نتیجه رسیده‌اند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است!