kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۵۴۵۹
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۴

اخبار ویژه

 
 
گزارش اندیشکده دانشگاه تل‌آویو از وضعیت بحرانی اسرائیل
یک اندیشکده دانشگاه تل‌آویو تأکید کرد: اسرائیل هم‌اکنون در برابر ایران به یک بن‌بست استراتژیک رسیده است.
اندیشکده مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل‌آویو در گزارش سالانه خود اعلام کرد: اسرائیل هم‌اکنون در برابر ایران به یک بن‌بست استراتژیک رسیده و هیچ راه‌حل مطلوبی پیش‌رو ندارد. اختلافات داخلی در اسرائیل، توان مقابله با جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است.
این اندیشکده در گزارش سالانه خود که به ایتسخاک هرتصوگ رئیس رژیم صهیونیستی ارائه کرد، نوشت: «این اختلافات داخلی موجب شده توان اسرائیل برای توسعه یک استراتژی یکپارچه و درازمدت در برابر تهدیدهایی که با آن رو‌به‌رو است، از جمله برنامه اتمی ایران، کاهش یابد. ایران که بزرگ‌ترین تهدید خارجی علیه ما محسوب می‌شود، در حال حاضر این توانایی را دارد که در طول چند هفته به توانایی ساخت سلاح اتمی دست یابد. هرچند که هنوز تصمیم نهایی را برای حرکت به این سمت نگرفته است.یک قرارداد نصفه و نیمه بین ایران و قدرت‌های جهانی، اسرائیل را با موجی از اقدامات گروه‌های نیابتی ایران رو‌به‌رو می‌کند و مسیر ایران برای رسیدن به سلاح اتمی در سال‌های آینده را نیز باز می‌گذارد.از سوی دیگر، اگر مذاکرات وین شکست بخورد، ایران می‌تواند به راحتی مسیر خود را به سوی ساخت سلاح اتمی ادامه دهد.
اسرائیل نمی‌تواند به تنهایی با تهدیدهای برآمده از ایران، از جمله موشک‌های نقطه‌زن جمهوری اسلامی و تلاش تهران برای محاصره اسرائیل با گروه‌های نیابتی فائق آید و در نتیجه باید همکاری و هماهنگی با ایالات متحده را افزایش دهد».
نویسندگان گزارش مذکور همچنین درباره بی‌توجهی به موضوع فلسطینیان به دولت اسرائیل هشدار داده‌اند. به گفته آنها، تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطینی به‌دلیل تشکیل جبهه‌ای از مخالفان این تشکیلات موجب شده که کرانه باختری به مرز انفجار برسد. به گفته آنها، امکان فلج شدن تشکیلات خودگردان فلسطینی در برابر جوانان فلسطینی که دیگر از تشکیل کشور فلسطینی در کنار.
اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل همچنین نسبت به ناآرامی‌های داخلی هشدار داده و افزوده است: اسرائیل، کنترل خود را بر روی بخش‌هایی از کشور، به‌ویژه مناطقی از صحرای نقب که محل زندگی اعراب بومی است از دست می‌دهد.
این گزارش همچنین درباره نا مطلوب بودن آمادگی اسرائیل برای جنگی چندجانبه که می‌تواند تلفات بسیاری نیز داشته باشد هشدار داده است.
 
یک کاسه ماست و یک دریا دوغ دروغ مذاکره و رابطه!
یک سایت غربگرا ادعا کرد حالا که مذاکره با آمریکا حلال است روابط دیپلماتیک میان دو طرف را هم با آمریکا برقرار کنید(!).
عصر ایران می‌افزاید: «به هر حال در موضوع هسته‌ای، مذاکره با آمریکا نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار است. دیر یا زود هم باید با آمریکا مذاکره می‌شد زیرا تحریم‌های اصلی علیه ایران از سوی آمریکا اعمال شده‌اند و برای برداشته شدن تحریم‌ها باید با عامل آن گفتگو کرد.
بعید نیست در آینده دوباره به این اجبار برسیم. همانطور که در دهه‌های قبل هم بارها به این مرحله رسیدیم البته بعد از کش و قوس‌های بسیار و جار وجنجال‌های زیاد.
در نتیجه، بهتر است برای آینده به جای اینکه اصل مذاکره موضوعیت داشته باشد ... در مواقع مشابه، راحت و بدون جنجال و سختی، وارد مذاکره و گفتگو شد. راه حل این وضعیت، برقراری دوباره روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکاست. با این حال می‌توان رابطه با آمریکا را همچنان پرمشکل و سطح پایین نگه داشت تا مخالفان و دلواپسان داخلی آرام بگیرند. به عنوان مثال در تهران و واشنگتن تنها کاردار حضور داشته باشد و تعدادی بحران مصنوعی هم برای حفظ شرایط در روابط دو کشور نگه داشت. 
گفتگو هم به معنی تایید طرف مقابل نیست. ضمن اینکه مذاکره با آمریکا در دولت رئیسی نسبت به دولت روحانی، تضمین شده‌تر و مصون‌تر از سنگ‌اندازی و کارشکنی است. البته این نکته صحیح است که فرصت‌های زیادی به دلیل تاخیر در مذاکرات مستقیم با آمریکا در دولت روحانی از دست رفته است (می‌رود کنار همه فرصت‌های از دست رفته دیگر) اما باید توجه داشت در صورت مذاکره با آمریکا در دولت روحانی، ضمانت اجرایی جدی و محکمی برای اجرای توافقات و تصمیمات اتخاذ شده در این مذاکرات نبود و کارشکنی هم به شدت زیاد و تاثیرگذار بودند اما در دولت رئیسی، این تضمین وجود دارد و از کارشکنی‌ها هم خبری نیست. کفن‌پوشان و لباس شخصی‌ها احتمالا یا پست و مقام گرفته‌اند یا مشغول کار دیگری‌اند و فعلا غایب اعتراض‌اند.
حال که حرام دولت روحانی به حلال دولت رئیسی تبدیل شده است (مذاکرات مستقیم با آمریکا) بهتر است دولت رئیسی نه تنها مشکل هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای را حل کند بلکه فراتر از آن نیز حرکت کند و برای برداشته شدن سایر تحریم‌ها از جمله تحریم‌های مرتبط با حقوق بشر، موشکی، فعالیت‌های منطقه‌ای و ادعای فعالیت‌های تروریستی نیز گام بردارد.
حداقل مزیت برقراری روابط دیپلماتیک این است که شهروندان ایرانی برای دریافت ویزا مجبور به سفر به کشورهای همسایه نشوند».
البته برای برخی عناصر مأمور و معذور حرجی نیست که عقده‌های ناکام آمریکا را تبدیل به خبر کنند. سایت کاسب و غربگرا در حالی آرزوی راه‌اندازی مجدد سفارت آمریکا را می‌کند، که دیپلمات‌های این کشور به خاطر خبط دولت متبوع خود، اجازه حضور در میز مذاکرات برجام را ندارند.
در عین حال نویسنده از خود نمی‌پرسد که چرا ایران با آمریکا روابط ندارد؟ یا سفارت آمریکا در اثر ارتکاب کدام خیانت‌ها و جنایت‌ها ظرف چند دهه فعالیتش در تهران بسته شد؟ همچنین لابد چون مأمور است و معذور، نباید به روی مبارک خود بیاورد که همین 6 سال قبل با دولت فریبکار آمریکا توافق شد و هم آن دولت و هم دولت بعدی- توافق را زیرپا گذاشتند.
نویسنده خبر دروغی را برساخته و ادعا کرده «تصمیم مقامات عالی کشور بر مذاکره مستقیم با آمریکاست»، در حالی که چنین تصمیمی در سطح مقامات عالی مطرح وجود ندارد؛ و آن گاه براساس همین خبر دروغ، آرزوی ناکام آمریکایی‌ها را بازگو کرده است. شبیه همان کسی که با یک کاسه ماست، کنار دریا نشسته بود و با قاشق، ماست را به داخل دریا می‌ریخت و هم می‌زد. دلیل کارش را پرسیدند و گفت: می‌خواهد دوغ درست کند! به او گفتن با این کاسه ماست که نمی‌شود آب دریا را دوغ کرد. پاسخ داد «می‌دانم که نمی‌شود، اما اگر بشود، 
چه می‌شود»!
نویسنده در حالی راه حل تحریم‌ها را مذاکره با آمریکا می‌داند، که این اتفاق یک بار افتاده و آمریکایی‌ها، کلاه گشادی را سر آقای روحانی گذاشته که می‌گفت: «من عمامه دارم»، کلاه سرم نمی‌رود»! روحانی مدعی بود به واسطه مذاکره و توافق با آمریکا، همه تحریم‌ها لغو می‌شود، اما با روند برجام، تحریم‌ها گسترده‌تر و پرحجم‌تر شد.
نکته بعدی این است که آمریکا قرار است در مذاکره مستقیم چه حرف ناگفته‌ای را بزند که مذاکره از طریق مکاتبات غیررسمی و یا گسیل واسطه‌ها نزده است؟ اصلاً آمریکا چه حرف ناگفته‌ای دارد؟ اصلاً آمریکا در جایگاهی نیست که بخواهد حرف جدیدی بزند و وعده تازه‌ای بدهد. بن‌بست برجام، عمل خلاف تعهدات آمریکاست و این بن‌بست، فعل یا عمل (لغو تحریم‌ها) باز می‌شود، نه حرف زدن.
ضمناً باید سؤال کرد آیا مذاکراتی صمیمی‌تر از آن در سال مذاکره داریم که وزیر خارجه ما با جان کری- فراتر از مذاکرات رسمی- قدم می‌زد، برخی مذاکره‌کنندگان ارشد طرفین عکس نوه‌های خود را به یکدیگر نشان می‌دهند، تیم مذاکره کننده آمریکایی به بهانه درگذشت مادر حسین فریدون، او را در آغوش می‌گرفت و تسلیت می‌گفت، آقای روحانی اوباما را بسیار مودب توصیف می‌کرد و تعبیر «بستن با کدخدا» از دهانش نمی‌افتاد و...؟!
گفتن این که به واسطه مذاکره نکردن فرصت‌سوزی کردیم، خلاف واقعیات تاریخی و تحریف حقایق است.
از سوی دیگر و در حالی که حتی اروپایی‌ها اذعان دارند آمریکا برجام را زیر پا گذاشته و بن‌بست ایجاد کرده، عجیب است که نویسنده سایت عصر ایران ادعا می‌کند از داخل درباره برجام کارشکنی شد!
و نهایتاً این که، مذاکره به خودی خود،‌حلال یا حرام نیست. نشان به آن نشان که بارها در دولت‌های مختلف به ویژه دولت‌های خاتمی و روحانی، مذاکره اتفاق افتاد. اما خروجی نوع این مذاکرات به ویژه با آمریکا، خدعه و خیانت بود. حالا هم که آمریکا در موضع ضعف و تحقیر ناشی از عهدشکنی افتاده، طیف تحریف‌گر می‌کوشند عصا زیربغل او بگذارند.
 
انتقاد از حاشیه‌پردازی غربگرایان علیه سفر مهم رئيسی به روسیه
یک روزنامه اصلاح‌طلب تأکید کرد: حاشیه‌پردازی عامدانه، بعضا مغرضانه برخی رسانه‌های غیرمستقل سبب شد اصل سفر مهم رئیس‌جمهور به روسیه مغفول بماند.
روزنامه آفتاب یزد در تحلیلی با عنوان «چرایی بی‌توجهی به متن یک سفر» نوشت: پرداختن به حاشیه‌های سفر رئیس‌جمهور در کنار بی‌اعتنایی عامدانه و بعضا مغرضانه رسانه‌های غیرمستقل و با گرایش‌های خاص سیاسی، سبب شد که متن اصلی این سفر تا اندازه‌ای مغفول بماند و دستاوردهای مهم آن، کمرنگ جلوه داده شود.
دولت سیزدهم در سیاست خارجی خود به درستی اعلام کرده که آمریکا و غرب همه جهان نیستند. اکنون سیاست خارجی کشورمان با در نظر گرفتن این واقعیت تنظیم شده است که قدرت‌های جهان، به بلوک غرب پیشین و در حال افول منحصر نیستند و در مناسبات جدید روابط بین‌الملل، باید محاسبات تازه‌تری در معادلات معطوف به منافع ملی کشورمان انجام شود. بر همین مبنا، توجه به قدرت‌های نوظهور آسیایی، با عنوان «راهبرد آسیامحور» از اهمیت و اولویت قابل توجهی برخوردار است. می‌توان گفت که اکنون، دوران تحمیل هنجارهای نظام سلطه، گذشته است و احترام متقابل و قبول هویتهای مستقل، اساس جهانی شدن مدرن را تشکیل می‌دهد.
هیچ‌کس انتظار ندارد جمهوری اسلامی ایران در مقابل جنگ‌ها و چالش‌های سخت، دست بسته باقی بماند. شکی نیست که ایران موفق شد تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و ضمن تقویت استحکام سیاسی و افزایش توان داخلی خود، توانست دایره حضور منطقه‌ای و اثرگذاری بین‌المللی خود را گسترش دهد. 
قابل‌انکار نیست که برخی در جمهوری اسلامی ایران، نگاه به غرب را به اندازه‌ای عادی می‌دانند که اخم و قهر طرف‌های غربی را تحمل کرده و حاضرند برای ‌ترمیم جای خالی آنها، افزایش امتیازدهی را طبیعی قلمداد کنند. در این نوع نگرش، غرب‌گرایی، حتی نوعی ارزش است و توجه به سایرین، به معنای شرق‌گرایی و یا حتی فروختن کشور به این و آن قلمداد می‌شود. 
در سال‌های اخیر نگاه به شرق، تقریبا فراموش شده و این در حالی است که کشورهای غربی، در رعایت حقوق ملت شریف ایران، تعلل و بلکه کارشکنی بسیار کرده‌اند. بنابراین، اولا اگر نگاه به شرق منافع بیشتری را نصیب کشور می‌کند، براساس تعامل هوشمند، اقتضا می‌کند که گسترش روابط با این جغرافیای سیاسی در دستور کار دولت باشد. ثانیا به منظور افزایش منافع ملی در روابط خارجی، تنوع بخشی در تامین منابع و منافع، امری معقول و بلکه ضروری است. سیاستی که شرق و غرب کشورش را برای کسب حداکثری منافع جست‌وجو می‌کند، سرنوشتش را به رضایت هیچ طرفی گره نمی‌زند.
سفر رئیس‌جمهور به روسیه پیام روشنی برای مذاکره‌کنندگان هسته‌ای داشت که جمهوری اسلامی ایران منتظر و معطل مذاکرات نیست و در صورت رعایت کامل حقوق کشورمان، اجازه برخورداری از منافع مشترک در روابط دوجانبه بر پایه احترام متقابل و پرهیز از زیاده‌خواهی را خواهند داشت.
کشورهای غربی بارها نشان داده‌اند که اولا با انواع مداخلات و توطئه‌گری‌ها وارد شبکه تامین امنیت کشورها خصوصاً در غرب آسیا می‌شوند و زیاده‌خواهی‌های خود را در مناسبات سیاسی این کشورها عادی جلوه می‌دهند و به محض تهدید منافعشان توسط مردم آزادی‌خواه منطقه، از ایجاد ناامنی برای ایجاد رعب و وحشت استفاده می‌کنند. ائتلاف‌های درون‌منطقه‌ای همراه با کنشگران غیرغربی، می‌تواند الگویی برای ایجاد و حفظ ثبات پایدار در منطقه باشد.
براساس این شیوه همکاری نزدیک و جامع، و در شرایطی که به‌نظر می‌رسد توافق وین با کشورهای غربی، به فشارهای فزاینده علیه کشورمان پایان نخواهد داد، جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با چالش‌هایی که با آن مواجه است، ضمن توجه و تکیه بر توانایی‌های داخلی، در مسیر تقویت روابط با آسیا و قدرت‌های آن پیش می‌رود. مذاکرات وین نیز چنانچه به موفقیت برسد، آمریکا و متحدانش در کمین توانایی‌های نظامی و نقش منطقه‌ای ایران هستند و چنانچه به موفقیت هم نرسد، همچنان توانایی‌های بومی کشورمان و نقش منطقه‌ای ایران مورد انکار قرار خواهد گرفت. این بدان معناست که سلسله تحریم‌ها پایان نخواهد یافت. از این‌رو، تنها راه نجات کشور، افزایش مولفه‌های قدرت در عرصه‌های مختلف، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، امنیتی و... می‌باشد.