اخبار ویژه
رهامی: تندروهای اصلاحطلب مشکل حل نمیکنند، مشکل میسازند
یک فعال اصلاحطلب در انتقاد از برخی دستاندرکاران جبهه اصلاحات گفت: آنها هیاهو دارند اما مشکل را از کشور و مردم حل نکردند.
محسن رهامی(نایبرئیس انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و عضو شورای منحله سیاستگذاری اصلاحطلبان) در گفتوگو با روزنامه صبحنو اظهار داشت: من معتقدم این روشها (تحریم انتخابات) جواب نمیدهد و هزینههایی را تحمیل میکند که این هزینهها، مستقیما روی دوش توده مردم بار میشود و در نتیجه فاصله ما با حاکمیت و مسئولان نظام که تا دیروز همکاران ما بودند را افزایش میدهد. این فاصله و شکاف البته به سالهای 88 یا 89 بازمیگردد و من در سالهای پس از آن برهه، تلاش داشتم تا با مشاوران رهبری یا اعضای شورای نگهبان که احساس میکردم گوش شنوایی هم دارند، صحبت و رایزنی کنم. من ساعتها با حضرات آیات مومن و یزدی جلسه داشتم. آیتالله مومن در یک جلسه، چهار ساعت به من وقت داد و نشستیم و بحث کردیم. با مشاوران رهبری که در نهایت منجر به جلسه با شخص ایشان شد هم ساعتها نشست برگزار کردیم. من فکر میکردم اگر قرار است مشکلی حل شود، باید از همین روشها استفاده کرد. دیگران البته این اقدامات را قبول ندارند. وی ادامه داد: دوستان ما در جریان اصلاحطلبی کرارا در سخنرانیهای خود، به مذاکره یا گفتوگوی میان تمدنها اشاره میکنند و میگویند که ایران باید با کشورهای مختلف به خصوص با آمریکا مذاکره کند اما وقتی من نوعی میروم یک ساعت با رهبر این مملکت درباره مسائل اصلاحات یا مسائل کلان جامعه صحبت میکنم، وقتی برمیگردم، غیر از آن نخبگان و افراد پخته که حمایت میکنند، بقیه سعی دارند علامت سوال بگذارند که شما چطور رفتهاید و با حکومت و شورای نگهبان جلسه برگزار کردهاید. ما در پیگیریهای مفصل خود و پس از انجام رایزنیهای طولانی با اعضای شورای نگهبان، توانستیم در انتخابات مجلس دهم به تایید صلاحیت تعداد زیادی از نیروهای اصلاحطلب کمک کنیم. با این حال و به دلیل وجود فضای پوپولیستی، گفتوگو و رایزنی با رهبری و شورای نگهبان گاهی به امتیاز منفی تبدیل میشود.
رهامی افزود: آقای سعید حجاریان یک زمانی اصطلاحی را به کار برد، مبنی بر اینکه «نیروی اصلاحطلب نمیتواند همزمان روی دو صندلی بنشیند». چطور شما تشویق میکنید که برویم و با آمریکا مذاکره کنیم اما نمیتوانیم با رهبر مملکت دیدار و گفتوگو داشته باشیم؟
وی گفت: این طیف اصلاح طلبان از جنبه نخبگانی در اکثریت نیستند اما به لحاظ هیاهو، هیاهوی زیادی دارند. این را هم باید در نظر بگیریم که این نوع هیاهوکردن، مخاطبان بیشتری هم دارد.
این افراد پرهیاهو، معمولا در تويیتر یا اینستاگرام فالوئر بیشتری هم دارند اما اگر از آنها بپرسید که کدام مشکل یا معضل را توانستید حل کنید، جوابی ندارند و نهتنها نمیتوانند مسالهای را حل کنند بلکه خود به مسئلهای جدید تبدیل میشوند و آن وقت عدهای باید جمع بشوند تا مشکل اینها با نظام را حل کنند.
بعضیها علاوه بر اینکه گفتوگو با نظام را مناسب نمیدانند، بلکه تلاش میکنند برخی اقدامات ما مبنی بر رایزنی با مقامات که بعضا به نتیجه هم رسیده - از جمله تایید صلاحیت بسیاری از چهرههای اصلاحطلب در انتخابات مجلس دهم - را هم تخریب کنند و به آن آسیب بزنند.
این فعال اصلاحطلب گفت: وقتی من به قم رفتم و با آیتالله یزدی دیدار کردم، ایشان انصافا حوصله به خرج دادند و باعث شدند تا چند مساله به طور جدی حل شود؛ آیتالله مومن هم همینطور بودند. رهامی میگوید: چپ خط امامی تلاش دارد تا روابط خود، هم با بیترهبری و هم با مراجع را حفظ کند و در مواردی نیز که جریانهای تندرو فرضا در سال 88 تلاش کردند مردم را به خیابانها بکشانند، هیچجا نامی از این مجموعه نمیبینید. وی گفت: ما ضد غرب نیستیم اما گاهی مواضع اصلی انقلاب کلا فراموش میشود.
حمله به نظرسنجی مؤسسه آمریکایی چون القائات غربگراها را زیر سؤال میبرد
متهم پرونده «نظرسنجیسازی» برای رژیم آمریکا در دوره اصلاحات، از این که نظرسنجی دانشگاه مریلند، حاکی از تأکید مردم به مقاومت در مقابل آمریکا و انزجار از این رژیم است، ابراز ناخرسندی کرده و نظرسنجی مذکور را زیر سؤال برد.
عباس عبدی در سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت: آقای دکتر احمد زیدآبادی یادداشت کوتاهی با عنوان «دانشگاه مریلند و اشتیاق کیهان!» نوشتهاند و از جزئیات نتایج یک نظرسنجی به نام این دانشگاه آمریکایی در تیتر و متن کیهان تعجب کردهاند که چگونه ممکن است 73 درصد مردم از مصوبه مجلس با عنوان «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها...» حمایت کرده باشند؟ به درستی توضیح دادهاند که اگر 73 درصد مردم حمایت میکنند، حتماً باید صددرصد مردم از چنین مصوبهای اطلاع داشته باشند که طبعاً چنین چیزی غیر ممکن است. در پایان یادداشت نیز خواستهاند که اگر ممکن باشد درباره این موضوع بنده نیز مطلبی را قلمی کنم.
وی میافزاید: میزان اطلاع مردم از مصوبات دولت یا مجلس بعید است که در شرایط عادی حتی به 20 تا 25 درصد هم برسد، مگر در موضوعاتی که به نحوی با زندگی روزمره مردم مربوط شود و بازتاب گستردهای پیدا کنند.
جالب این که عبدی در ادامه مینویسد: البته بنده نظرسنجی این دانشگاه آمریکایی!! را نخواندهام و اطلاعی ندارم که جزئیات آن چیست؟(!)
ولی روشن است که نتایجش به نحو منتشر شده با واقعیت تطابق ندارد. علت نخواندن این گونه نظرسنجیها نیز فقدان اعتماد و اعتبار به مراکز تولید کننده آن است. اگر این نظرسنجی را عوامل دانشگاه آمریکایی در ایران انجام میدهند که به طور قطع و براساس رویههای امنیتی جاری، همه آنان به سرعت راهی دادگاه و زندان خواهند شد. بنابراین حتما مقامات امنیتی اطلاع دارند که چنین نیست. استفاده از عنوان دانشگاه آمریکایی برای این است که نتایج اعلام شده معتبر و باورپذیر شوند.
عبدی در عین حال نوشت: جامعه ایران دچار ویروس «نظرسنجی زدگی» شده است به همین علت برخی گمان میکنند با دستکاری در اعداد و ارقام میتوان واقعیت را نیز شکل داد، در حالی که واقعیت تابع اعدادسازی نیست. واقعیت مسیر خود را میرود. این رقمسازیها موجب خودفریبی میشود.
اگر توصیه مرا درباره نظرسنجیها بخواهید، خیلی صریح میگویم، در درجه اول وقت خود را با مطالعه هر متنی که به عنوان نظرسنجی به دستتان میرسد تلف نکنید!
نکته قابل تأمل درباره عبدی این است که وی خود در حوزه نظرسنجیسازی خبره است و به همین دلیل، سایر نظرسنجیکنندگان را نیز هم کیش خود میپندارد! اما نکته جالب توجه این است که وی در برخی نوشتههای خود به نظرسنجیهای هم طیفان خود استناد میکند؛ بیآن که اعتبار آنها را زیر سؤال ببرد، حال آن که مشخص است آن نظرسنجیهای متعلق به مراکز وابسته طیف ائتلافی اعتدال و اصلاحات، سوگیری دارند.
یادآور میشود طبق نظرسنجی دانشگاه مریلند که ظاهراً امثال عبدی و زیدآبادی را اذیت کرده: 84 درصد مردم ایران از آمریکا بدشان میآید، 70 درصد معتقدند آمریکا در پی جلوگیری از رسیدن محصولات بشردوستانه است، 69 درصد میگویند قبل از بازگشت آمریکا به برجام و اجرای تعهدات نباید با آمریکا مذاکره کرد، 60 درصد معتقدند آمریکا در صورت بازگشت به برجام به تعهدات خود عمل نخواهد کرد، 78 درصد معتقدند تحریمها تأثیرمنفی به اقتصاد داشته، 58 درصد علت نابسامانی را سوء مدیریت میدانند و 38 درصد تحریمها را علت اصلی میدانند، و 85 درصد عملکرد سیستم درمانی ایران در بحران کرونا را بسیار خوب یا تا حدی خوب ارزیابی کردهاند. ضمناً 73 درصد از «قانون مجلس برای لغو تحریمها» حمایت کردهاند که اتفاقی طبیعی است.
این نظرسنجی توسط دانشگاه مریلند آمریکا و مؤسسه کانادایی «ایران پل» انجام شده است.
خاتمی چرا از قصور و تعصبهایش عذرخواهی نمیکند؟!
یک فعال اصلاحطلب از خاتمی خواست مسیر سران گروهک نهضت آزادی را دنبالهروی نکند.
محمدعلی آهنگران با اشاره به انتشار خبری درباره نامه محمد خاتمی به محضر رهبر انقلاب نوشت: «جریان متبوع شما و ما چقدر نسبت به اصلاح خطاهای پیشین و روندهای ناصحیح گذشته اقدام کردهایم؟ چقدر نسبت به بیصداقتی و فساد و رانتخواری و اشرافیگری برخی نیروهای اصلاحطلب حساس بودهایم؟ تا چه میزان به نقش خود در فرستادن عناصر فاسد و کاسب و فرصت طلب و یا بی حال و ساکت و بی عمل به مناصب کلیدی در مجلس و دولت و شوراها معتقد و معترفیم؟ چقدر نسبت به ناکارآمدی دولت و مجلس مورد حمایت خود انتقاد کردهایم؟... چرا علناً به تندروی اصلاحطلبان در مجلس ششم و کندروی آنان در مجلس دهم که مصداق حدیث شریف جاهل را نمیبینی جز آنکه یا افراط میکند و یا تفریط است، نتاختهایم؟»
آهنگران با اشاره به تلاش خاتمی برای رأی آوردن روحانی در دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ از او میخواهد که مسئولیت این رفتار سیاسی را بپذیرد. «چرا به نقش خود در قهر بخش زیادی از مردم با صندوقهای رأی در انتخابات اخیر مجلس اشارهای نمیکنیم و همه را به گردن سپاه و شورای نگهبان میاندازیم؟»
به گزارش جوان او سپس به رابطه اصلاح طلبان با رهبری میپردازد و مینویسد: «در خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ مقام معظم رهبری سران معترضان را در داخل نظام تعریف و از آقای هاشمی دفاع کرده بودند؛ اما معترضان ترجیح دادند از آن خطبهها فقط جمله «نظر من به نظر احمدینژاد نزدیکتر است» را بشنوند و نسبت به سایر راهکارهای سیاسی ایشان بیتوجه باشند. نتیجه آن شد که جریان اصلاحطلب که روزگاری سران آن از معتمدان و مشاوران رهبر انقلاب بودند، فاصلهشان روز به روز با حاکمیت و رهبر بیشتر شود... ما اگر معتقد به اصلاحطلبی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی هستیم، بیتردید باید بپذیریم که این اصلاحطلبی میبایست در چارچوب سیاستهای کلی تدوین یافته از سوی رهبر انقلاب باشد.» آهنگران بهرغم ابراز ارادت مجدد به خاتمی مینویسد: «بخشی از سخنان اخیر شما مرا به یاد نامههای مرحوم بازرگان در سالهای ۶۲ و ۶۷ خطاب به امام راحل انداخت. آن مرحوم چون مواضعش با کلیت سیاستها و راهبردهای نظام و انقلاب اسلامی در آن تاریخ تطبیق نداشت، موجب شد هم از بازرگان عبور شود هم جریان سیاسی مرتبط با او به مرور نحیف و لاغر گردد و به حاشیه رانده شود.»
آفتاب یزد: آقای روحانی به کدام وعده عمل کردید؟!
یک روزنامه اصلاحطلب ضمن خداحافظی با روحانی میگوید پرسشها درباره خلاف واقع از آب درآمدن وعدههای آقای روحانی و دولت فزونی گرفته اما کسی پاسخگوی این پرسشها نیست.
نویسنده آفتاب یزد بااشاره به نامه چند سال قبل خود به رئیسجمهور در آن مینویسد: یادداشت گفتوگوی کوتاهی با شــما داشتم و پیرامون چند مسئله مهم درباره زندگی مردمی که شما رئیسجمهورشان هســتید سخنانی را با شما در میان گذاشتم و چند پرسش مهم را نیز مطرح کردم که تا امروز منتظر پاسخ آنها ماندهام و متاســفانه نه تنها جوابی نیامد بلکه بر تعداد پرسشهایم نیز افزوده شــد. اینکه قرار بود وضعیت مردم بهتر شــود و رونق در زندگیشان ایجاد شود به حدی که خودشان بیایند بگوینــد ما نیازی به 45 هزار تومان یارانهای که دولت به ما میدهد نداریم، اما بعد دیدیم که شــرایط به گونهای شد که تنها درآمــد بخش عظیمی از همین مــردم همان آب باریکه 45 هزار تومان بود در حالیکه قیمت یک کیلو گوشت بیش از صدهزار تومان شــده بود، اینکه آمدید بیان کردید که مردم بیایند در بورس ســرمایهگذاری کنند چرا که هر روز دارد پیشرفت میکند، اما بعد دیدیم که بورس خیلی از مردم را به خاک سیاه نشاند و تمام سرمایهشان را که اغلب از طریق قرض و قوله (نمونه بارزش خود بنده) تهیه کرده بودند را از بین برد و شد آنچه نباید میشد، اینکه آمدید اعلام کردید با افزایش قیمت بنزین، اجازه نمیدهیم هیچ کالایی گران شود و مردم خیالشان راحت باشد که ما در کنارشان هستیم و اگر کسی بخواهد حتی یک ریال بر قیمت اجناسش بیفزاید مقابل او خواهیم ایستاد، اما بعد دیدیم که هر روز قیمتها افزایش پیدا کردند و حالا دیگر سر به فلک گذاشتهاند، اینکه...
درست است، حرف شما کاملاً منطقی است، رئیسجمهور باید به مسائل کلان مملکت رسیدگی کند و کارهای مربوط به هر بخشی را به وزیری که برای آن بخش در نظر گرفته واگذارد تا او براساس آنچه تشخیص میدهد به رتق و فتق امور مربوط به بخشی که سکانداریاش را برعهده گرفته، مبادرت ورزد. اما حداقل انتظاری که جامعه از رئیسجمهورش دارد این است که هر روز صبح نگاهی به روزنامههایی که منتشر میشوند بیندازد. بالاخره روزنامهها آیینه تمام نمای آن اتفاقاتی هستند که در بخشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رخ میدهند. روزنامهها مشکلات مردم را منعکس میکنند به این امید که مسئولان مطالب آنها را بخوانند و اقداماتی را در جهت رفع مشکلات انجام دهند. هرچند که در ابتدای راه با شعار دولت شما «امید»وار بودیم که «تدبیر»ی اندیشه شود که شرایط زندگی سهل و آسان شود و عادت به سختیها به عادت به راحتیها تبدیل شود اما انگار اوضاع به شکل دیگری رقم خورد.
کنایه عارف به دولت روحانی و فراکسیون امید در مجلس دهم
رئیس شورای سیاستگذاری(منحله) اصلاحطلبان با کنایه به روحانی و فراکسیون امید مجلس دهم گفت: فردای انتخابات کسی پاسخگوی مردم نیست.
محمدرضا عارف پس از کنارهگیری از ریاست شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، در گروه جدید (موسوم به ناسا) حضور نیافته و مدتی است ارتباطگیری با محافل استانی را آغاز کرده است. او در دیدار با جمعی از فعالان اصلاحطلب خوزستان گفت: مردم با تمامی مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکنند تاکنون پای صندوقهای رای آمدهاند، ولی دغدغهها زمانی شروع میشود که فردای انتخابات کسی پاسخگوی مردم نیست یعنی رای لازم از مردم گرفته میشود ولی کسی خود را پاسخگو در قبال مردم نمیداند. کشور با معضل عدم پاسخگویی مسئولان مواجه است. وی با یادآوری اختلافات در میان جریان اصلاحطلب در مقاطعی از دهه 80، گفت: دستاورد ارزشمندی که در دهه 90 به دست آوردیم، انسجام جریان اصلاحات بود چرا که تصمیمی که در سال 92 گرفته شد منجر به انسجام جریان اصلاحات شد که در نهایت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به عنوان یک سازوکار اجتماعی برای جریان اصلاحات تشکیل شد.
وی خاطرنشان کرد: مردم به گفتمان اصلاحات باور دارند و مطمئنا ضعف عملکردی افراد را به پای گفتمان اصلاحات نمیگذارند، هرچند متاسفانه برخی افراد فرصتطلبانه برای پیروزی در انتخابات از نام و عنوان اصلاحات استفاده کرده اما فردای انتخابات به گفتمان اصلاحات پشت میکنند. رئیس بنیاد امید ایرانیان با هشدار به رواج فرصتطلبی سیاسی تاکید کرد: متاسفانه کشور ما گرفتار عدهای فرصتطلب شده است که در بزنگاهها برای کسب قدرت رنگ عوض میکنند و خود را به یک جریان سیاسی متصل میکنند این افراد هویت سیاسیشان مشخص نیست و ما در مجلس دهم گرفتار این افراد بودهایم.