تحلیلگر برزیلی:
بایدن بازیگر سناریوهای از پیش نوشته شده است
تحلیلگر و روزنامهنگار برزیلی مسائل غرب آسیا گفت: بایدن داخل یک سناریوی از پیش تعیین شده قرار گرفته و این موضوع خیلی خطرناک است. بنابراین ما یک گروهی را داریم که از پشت صحنه دارند همه امور را کنترل میکنند. این افرادی که در پشت صحنه دارند نقش بازی میکنند، بخش مهمی از ساختار سیاسی آمریکا هستند.
پِپه اسکوبار، روزنامهنگار برزیلی و نویسنده کتاب دو جلدی «امپراطور آشوب» در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا انتظار دارد که ایران اول به برجام برگردد؟ میگوید: در مورد دولت بایدن نباید فراموش کنیم که به این دولت هم برخی از سیاستها عیناً دیکته میشود. برای وی مهم نیست الان چه زمانی یا چه روزی است. وی داخل یک سناریوی از پیش تعیین شده قرار گرفته و این موضوع خیلی خطرناک است. بنابراین ما یک گروهی را داریم که از پشت صحنه دارند همه امور را کنترل میکنند. این افرادی که در پشت صحنه دارند نقش بازی میکنند، بخش مهمی از ساختار سیاسی آمریکا هستند؛ افرادی که در نگاه اول خیلی با ایران دشمنی دارند تا حدی هم با روسیه و با یک میزان خیلی کمتری هم با چین خصومت دارند. ولی روسیه و ایران دو عنصر مهم برای این بازیگران پشت صحنه هستند؛ بنابراین وقتی در مورد بازگشت آمریکا به برجام صحبت میکنیم، این موضوع دست یک نفر نیست؛ اولین اتفاق و اقدام باید با تایید آن گروه پشت صحنه بیفتد و بعد مراحل بعدی طی شود.
ستوننویس مطرح «آسیا تایمز» و «الجزیره» تصریح کرد: حتی اگر به احتمال خیلی کم، آنها تمایل به بازگشت به برجام را هم داشته باشند، اولین شرط را برقراری مذاکرات مجدد تعیین خواهند کرد، درباره جزئیات مهم توافق هستهای از جمله غنیسازی اورانیوم یا مثلاً راهاندازی راکتورهای هستهای یا حتی برنامه موشکی ایران؛ موضوعاتی که به هیچ عنوان ارتباطی با بندهای توافقنامه هستهای ندارد.
وی خاطرنشان کرده است: الان بین دولت ایران و مقامات آمریکایی این رقابت ایجاد شده که آن طرفی که زودتر از توافقنامه خارج شده باید حالا به آن برگردد؛ قطعاً این ایران نیست که باید به این توافقنامه برگردد، چون ایران از لحاظ سیاسی و فنی در بیشتر موارد به بندهای توافقنامه عمل کرده؛ الان قطعاً سایر اعضای این توافقنامه هم بر این باور هستند که این آمریکا بود که اول از این توافقنامه خارج شد و حالا این آمریکاست که باید اول به این توافقنامه برگردد.
دستان پشت پرده سیاست جو بایدن
در غربآسیا را تنظیم میکند
اسکوبار در پاسخ به این سؤال که نظر شما درباره سیاست بایدن به طور کلی در خاورمیانه چیست؟ گفته است: باید اول بگویم که بایدن اساساً سیاستی در خاورمیانه ندارد. باز هم در این مورد باید به افرادی که پشت صحنه دارند نقش بازی میکنند فکر کرد؛ الان در اینجا نقش وزیر امور خارجه آمریکا خیلی اهمیت دارد. باید دید آنها چه نقشهای در این منطقه در سر دارند. نکتهای که نباید فراموش کرد این است که این افراد همیشه و همواره امپریالیست بودند، این را فراموش نکنید. با توجه به تاریخچهای که از سیاستهای آمریکا در ذهن داریم قابل پیشبینی است که آمریکا الان میگوید که ایران اول باید به یک سری توافقات پایبند بماند، ایران الان خطر بزرگی در خاورمیانه است... در واقع میشود گفت که الان دستگاههای مختلف سیاسی آمریکا همان راه دولتهای قبلی را پیش خواهند گرفت و تقریبا اتفاق جدیدی در این زمینه نخواهد افتاد، عملاً دولت آمریکا در زمان فعلی نه زیاد خشن رفتار خواهد کرد نه خیلی نرم، ولی یک بخش اعظمی از این سیاست به خود شما بستگی دارد، اگر آنها ببینند که ایران مدام در حال پیشرفت و پیشروی در مواضع خودش است، حساب کار دستشان میآید و شاید... شاید تحریمها را کاهش دهند.
نویسنده کتاب دو جلدی «امپراطور آشوب» درباره نگاهش به آینده توافقنامه هستهای تأکید میکند: ببینید الان دیگر همه میدانند که... رهبر ایران آیتالله خامنهای اعلام کردند که ایران قصد ساختن سلاح هستهای را ندارد. خیلی واضح است. این کاملاً یک داستان جداست. توافقنامه هستهای یک مکانیسم برای فشار آوردن به ایران است و میخواهند با این وسیله ایران را از زوایای مختلف بازرسی کنند. واقعیت، ولی این است که ایران صدها نه بلکه هزاران فروند موشک در اختیار دارد و اگر اسرائیل کوچکترین خطایی مرتکب شود قطعا تبعاتش را خواهد دید.
برجام؛ بخش کوچکی از یک پازل پیچیده
وی ادامه داد: حقیقت این است که اسرائیل اصلاً از لحاظ موشکی مجهز نیست و برای همین نمیتواند وارد نزاع با ایران شود. پس داستان حقیقی همین است و این خیلی مهمتر از توافقنامه هستهای است. برای اینکه ایران قدرت نظامی بالایی در خاورمیانه دارد و این یک حقیقت است و هیچ چیزی نمیتواند این واقعیت را نفی کند. حالا برگردیم سر بحثمان همان توافقنامه هستهای. خُب ایران میتواند از توافقنامه خارج شود و یا اینکه بندهایی از آن را دیگر عملی نکند، ولی تضمینی وجود ندارد که حتی رفتار کشورهای غربی و اروپایی به حالت عادی بازگردد. هیچ تضمینی برای این وجود ندارد. ما نباید فکر کنیم که نه این اتفاق هیچ وقت نمیافتد. برای اینکه تفکر آمریکاییها به ویژه در واشنگتن سالهاست که بر اساس تغییر رژیم در ایران طرح ریزی شده. آنها هنوز دارند با همان تفکرات سالهای ۱۹۷۹ پیش میروند، بنابراین مشکل اساسی همین جاست که این رویه تغییری نکرده و توافقنامه هستهای فقط یک بخش کوچکی از یک پازل پیچیده است.
به دولت آمریکا نمیتوان خوشبین بود
روزنامهنگار برزیلی در پاسخ به این سؤال که در ایران نسبت به دولت فعلی بایدن خوشبین باشیم یا بدبین؟ نیز خاطرنشان کرده است: اینکه به دولت بایدن خوشبین باشیم یا بدبین! خب اگر به اتفاقاتی که هفته گذشته در سوریه افتاد نگاه کنیم، قطعا باید بدبین باشیم. اگر شما به منطق آنها یا بهتر بگویم بیمنطقی آنها نگاه کنید، آنها مرز بین سوریه و عراق را بمباران میکنند و در واقع این عراقیها هستند که کشته میشوند، فقط سوریها نیستند و بعد منطقشان این است که دارند از خودشان دفاع میکنند. چطور میتوان این استدلال را در قالب یک منطق توجیه کرد؟ آنها مدعی هستند که با این کار برای ایران پیام فرستادند. واقعا این اتفاقات اصلاً مطابق با عقل نیست. شما عراقیها را در مرز سوریه قتل عام میکنید و چقدر احتمال دارد که در آینده فردی ایران را مقصر مستقیم و اصلی این اتفاقات قلمداد کند؟! بنابراین ما باید متاسفانه خیلی واقعگرایانه به این قضایا بدبین باشیم.