kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۱۰۸۷
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۶

اخبار ویژه



معیار تشخیص اصلاح‌طلب «واقعی» و «قلابی» مشخص شد!

یک نشریه زنجیره‌ای اصلاح‌طلب، برخی اصلاح‌طلبان را «اصلاح‌طلب‌نما» خواند و متهم به همراهی با رقیب کرد!
روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «تحرک اصلاح‌طلبان قلابی برای انتخابات: اصلاح‌طلب‌نماها استراحت کنند.»، به انشعاباتی که منجر به تشکیل احزاب «اعتماد ملی» و «جمهوریت» شد پرداخت و سپس نوشت: جریان رقیب سعی در ایجاد شکاف، در اردوگاه اصلاح‌طلبی کردند که نمونه آن تشکیل حزبی بود که دم از اصلاح‌طلبی می‌زد اما در عمل به سمتی حرکت می‌کرد که خواست جریان اصولگراست و هنوز هم نتوانسته با وجود دم زدن از اصلاحات در سخن، رفتاری داشته باشد که نشان دهد همراستا با برنامه‌های جریان اصلاحات حرکت می‌کند. بسیاری بر این عقیده هستند که حمایت از یک حزب و فراهم آوردن شرایط لازم برای فعالیت آن حزب معنایی جز ایجاد شکاف در جریان اصلاحات ندارد.
بجز ایجاد حزب اصلاح‌طلب‌نما، برخی افراد که تا چندی قبل ادعای اصلاح‌طلب بودن بیشتر از دیگران را داشتند به‌ناگاه بر طبل مخالفت با چارچوب‌های جریان اصلاحات و تصمیمات این اردوگاه زدند که دلیلش ترس از تهدیدهایی مبنی بر حذف شدن یا موضوعات دیگری بود. محمدرضا عارف چندی پیش به این افراد چنین اشاره کرد: «ما برای تهیه لیست امید در مجلس دهم از افراد تعهد گرفته و حدود 150نفر از لیست، به مجلس آمدند، ولی بعضی از آنها به تعهدات خود عمل نکردند. برخی از راه‌یافتگان به مجلس دهم از لیست امید تا آخر مجلس رفتار پاندولی خود را ادامه دادند و هرجا صلاح‌شان بود با ما همراهی می‌کردند و هرجا صلاح‌شان نبود با رقیب ما همکاری می‌کردند. آنها تا آخر مواضع طلبکارانه داشتند.» وظیفه این دسته از اصلاح‌طلب‌نماها مخالفت با دیدگاه‌های جمعی جریان اصلاحات از طریق مصاحبه با رسانه‌ها یا سخنرانی است. به عنوان نمونه، زمانی که تاکید اصلاح‌طلبان واقعی بر حمایت از کاندیدای اصلاح‌طلب است، آنها به یکباره خبر حمایت از کاندیدای نیابتی را سر می‌دهند تا اینگونه القا شود شکاف و اختلافی در جریان اصلاحات است.
با وجود چنین افرادی است که محسن آرمین فعال سیاسی اصلاح‌طلب این افراد را به گندم‌نماهای جوفروش تشبیه می‌کند.
آنچه در این تحلیل نشریه آرمان قابل تأمل است، معیار قرار دادن حمایت از نامزد نیابتی (اجاره‌ای) به عنوان تشخیص «اصلاح‌طلب» از «اصلاح‌طلب‌نما» و «اصلاح‌طلب قلابی» است! چه اینکه در این صورت، ‌قاطبه فعالان گروه‌های اصلاح‌طلب (به استثنای عارف و معدود حامیان باقی مانده برای او) به خاطر حمایت از روحانی در انتخابات سال 92، 96، قلابی و اصلاح‌طلب‌نما محسوب می‌شوند.
از سوی دیگر درباره انتخابات 1400 نیز برخی احزاب مانند کارگزاران و اعتدال و توسعه و... همچنان نامزد نیابتی و اجاره‌ای را بر نامزد اصلاح‌طلب فاقد روایی ترجیح می‌دهند.

مگر نگفتید برخلاف گذشته دیگر علاقه‌ای به امام ندارید؟!
با فروپاشی «شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» (شعسا)، ائتلاف جدید این طیف تحت عنوان «نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان» (ناسا) و با حضور ۴۶ نفر راه‌اندازی شد. این عده که، نمایندگان ۳۱ حزب و ۱۵  فعال سیاسی هستند، دیروز در حسینیه جماران گرد هم آمدند. در این نشست، بهزاد نبوی که برای فرار از پاسخگویی، مدعی بوده رئیس‌جمهور فاقد اختیارات است، به‌عنوان رئیس موقت ائتلاف اصلاح‌طلبان برای انتخابات آتی انتخاب شد.
فرج کمیجانی رئیس دوره‌ای شورای هماهنگی اصلاحات، درباره این جلسه به خبرگزاری ایرنا گفت: اعضای جبهه با حضور در حسینیه جماران، ضمن تجدید میثاق با آرمان‌های بلند حضرت امام(ره)، بهزاد نبوی را به‌عنوان رئیس موقت جبهه اصلاح‌طلبان ایران تا تصویب آیین‌نامه داخلی این جبهه انتخاب کردند.
اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات عبارتند از: انجمن اسلامی جامعه پزشکی، انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، انجمن روزنامه‌نگاران زن، انجمن اسلامی مهندسان، جمعیت زنان مسلمان نواندیش، جمعیت تولیدگرایان، جمعیت دفاع از حقوق بشر زنان، خانه کارگر، حزب اتحاد ملت، حزب کار، حزب اعتماد ملی، حزب اراده ملت، حزب پیشرو اصلاحات، حزب کارگزاران، حزب جوانان، حزب مجمع فرهنگیان، حزب مردم‌سالاری، حزب همبستگی، حزب همبستگی دانش‌آموختگان، حزب ندای ایرانیان، حزب وحدت، حزب آزادی، سازمان عدالت و آزادی، سازمان معلمان، مجمع نیروهای خط امام، مجمع محققین و مدرسین حوزه، مجمع دانش‌آموختگان، مجمع نمایندگان ادوار مجلس، مجمع زنان اصلاح‌طلب، حزب توسعه ملی و حزب مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب.
انتخاب حسینیه جماران برای جلسه گروه ائتلافی مذکور در حالی است که برخی عناصر تندرو و معارض با خط امام و همچنین عناصر وابسته به گروهک نهضت آزادی، در جمع شورای مذکور حضور دارند.
برخی گروه‌های اصلاح‌طلب نسبت به ‌ترکیب سنی بالای اغلب اعضای ناسا که در سنین 58، 62، 63، 67، 78 و... به سر می‌برند، اعتراض کرده‌اند.
سوءاستفاده از موقعیت حسینیه جماران و ادعای تجدید میثاق با آرمان‌های حضرت امام خمینی(ره) در حالی است که برخی فعالان همین طیف، متولی «امام‌زدایی» و «خط امام‌زدایی» در دو دهه اخیر بوده‌اند. از لاف گزاف «خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت» در کنفرانس برلین که با سکوت سران اصلاح‌طلبان رو‌به‌رو شد، تا ادعای «برخی دیدگاه‌های امام را نمی‌پسندیدیم اما جرأت گفتنش را نداشتیم» و «دوره آیت‌الله خمینی سپری شده است»! چند سال قبل، عیسی سحرخیز (مدیرکل مطبوعات در دولت اصلاحات و همکار گروهک ملی- مذهبی) تصریح کرد: «اکثر اصلاح‌طلبان برخلاف گذشته، علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند». اما هیچ اعتراضی از مجمع روحانیون (موسوی خوئینی‌ها، خاتمی، مجید انصای و...) یا احزاب همسو و سید حسن خمینی و... دیده نشد. همچنین مصطفی تاج‌زاده چند سال قبل گفت: «اکثریت اصلاح‌طلبان به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه اعتقاد ندارند». و باز هم با سکوت منافقین جدید برگزار شد.
البته معارضه برخی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی با امام خمینی و مکتب ماندگار او، منحصر در گفتار نبود. آنها در فتنه 88، میراث بزرگ امام را به نیابت از دشمن قسم‌خورده، آماج حمله قرار دادند. بی‌حرمتی به تصاویر امام در بحبوحه فتنه، و شعارهای «نه غزه نه لبنان» در روز قدس، «انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، خط کشیدن روی نام جمهوری اسلامی و سرانجام، بی‌حرمتی به حضرت سیدالشهدا(ع)، عمق دشمنی این جماعت با مکتب امام را نشان داد.
آنها در طول سه دهه، با گروهک‌های ضد خط امام، مانند نهضت آزادی و باند تروریست مهدی ‌هاشمی ‌(جریان پنهان پشت‌سر منتظری) و سپس سازمان منافقین و بهائیت همراهی و همنوایی کردند. و اگر امام فرمود «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، طیفی از همین مدعیان اصلاحات، تبدیل به پیاده نظام دشمن برای زدن ولایت فقیه شدند.

سخنگوی کارگزاران: رئیسی و قالیباف نامزد نشوند
سخنگوی کارگزاران گفت احتمالاً بهزاد نبوی رئیس نهاد جدید اصلاح‌طلبان موسوم به نهاد اجماع‌ساز می‌شود.
حسین مرعشی در پاسخ به این سؤال خبر آن‌لاین که «سه گزینه به عنوان گزینه‌های ریاست این نهاد مطرح است؛ شما، بهزاد نبوی و کمالی، شانس خود را برای ریاست این نهاد تا چه حد می‌بینید؟»، اظهار داشت: بنده مطرح نیستم و برای چنین کاری هم آمادگی ندارم. به نظر من فضای کلی حاکم بر این نهاد جدید ریاست آقای نبوی است.
فکر می‌کنم که همان هیئت رئیسه سنی، هیئت رئیسه دایمی هم شوند، برداشت من این است که آقای بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاح‌طلبان ایران خواهد بود.
نقش‌آفرینی بهزاد نبوی در ائتلاف انتخاباتی اصلاح‌طلبان و حتی زمزمه ریاست وی بر این گروه در حالی است که بهزاد نبوی معمولاً برای فرار از پاسخگویی درباره عملکرد دولت، بارها ادعا کرده رئیس‌جمهور کمتر از 15 درصد اختیارات دارد! او و هم‌طیفانش بارها در دولت خاتمی و دولت فعلی مدعی شده‌اند رئیس‌جمهور تدارکاتچی و هیچ‌کاره است. اما با این حال، با سررسید هر انتخابات، خود را وسط گود گرم می‌کنند و طبیعتاً خلاف واقع بودن ادعای خود را ثابت می‌کنند. چرا که در صورت اعتقاد به این که رئیس‌جمهور اختیاراتی ندارد، نباید برای آن سر و دست شکست و در انتخابات وعده‌های قلنبه سلنبه داد.
مرعشی همچنین در ادامه این گفت‌وگو و در حالی که قبلاً گفته بود «حمایت از لاریجانی شرط‌بندی روی اسب بازنده است»، مدعی شد: خطر این است که در نبود جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی،‌ جریان جدیدی آمده است که در حال سوزاندن سرمایه کشور است.
آقای ناطق نوری کجا است؟ آقای باهنر کجا است؟ علی لاریجانی کجا است؟ نیستند! به بیانی دیگر جریان جدیدی آمده و مدعی انقلابی‌گری است و یک نفر را به عنوان رئیس مجلس مطرح کرده و کمتر از یک سال، تمام سرمایه را سوزانده است.
وی سپس در اظهارنظری جالب از آقایان قالیباف و رئیسی خواسته تا نامزد انتخابات نشوند: راه حل این است که در سطح کلان کشور، از نظر بنده رهبری باید مداخله کنند. حتماً فضای کشور نمی‌تواند براساس میل مثلاً آقای قالیباف که دلش می‌خواهد کاندید ریاست جمهوری شود اما از نظر بنده، مهره‌ای سوخته است و بعید است او را به میدان بیاورند یا آقای رئیسی که اگر توصیه ما را بپذیرند و به انتخابات ریاست جمهوری وارد نشوند، پیش برود. ا
ز نظر بنده آقای رئیسی الان بهترین جایگاه را در نظام جمهوری اسلامی دارد و در قوه قضائیه  است چرا که او این قوه را از قبل می‌شناخته و تجربه حضور در این قوه را داشته است از این رو شاید بتوانیم او را تاکنون بهترین رئیس قوه‌قضائیه ایران تلقی کنیم. بنابراین بهتر است در قوه قضائیه بماند.(!)
مرعشی در بخش دیگری از گفت‌وگو با خبرآن‌لاین درباره عدم حضور موسوی لاری و عارف در نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان گفت: به آقای موسوی لاری، بسیار اصرار کردیم که باشند اما خودشان به دلیل کسالت و اینها علاقه‌ای نداشتند. ایشان کسالتی دارند که ان‌شاءالله خدا به ایشان شفا دهد.
آقای عارف دعوت نشدند و دلیلش هم شاید این بود که آقای عارف به تنهایی تصمیم گرفتند کاندیدا شوند.
حذف عارف از گروه ائتلافی جدید در حالی است که وی رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان بود.

نمی‌توانست منشی‌اش را عوض کند اما منشأ خدمات در دولت بود(!)
یک فعال اصلاح‌طلب می‌گوید: جهانگیری اگر از معاونت اولی روحانی استعفا داده بود، شانس بیشتری در انتخابات 1400 داشت.
به گزارش نامه‌نیوز، اسحاق جهانگیری این روز‌ها بیش از قبل فعال است. سفر می‌رود، سخنرانی می‌کند، وعده گفتن ناگفته‌ها را می‌دهد، همچنین از ماندن در دولت و استعفا ندادن دفاع می‌کند. او مدعی است که به بهای کاهش محبوبیت خود ایستادگی کرده و نخواسته در جنگ اقتصادی، از مسئولیت شانه خالی کند. سوال هم دقیقا همین جا است و کاش آقای جهانگیری می‌گفت که در نتیجه این ایستادگی چه تغییری در وضع موجود و اوضاع و احوال مردم ایجاد شده است؟!
اصلاح‌طلبان می‌دانند که پاسخ به این پرسش منفی است و برای همین حتی اگر به صراحت این را نگویند، به این نکته اشاره دارند که بهتر بود جهانگیری استعفا داده و حداقل زمینه مساعدتری را برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ فراهم می‌کرد.
ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با نامه‌نیوز تاکید کرد: «اگر آقای جهانگیری استعفا می‌کرد امروز به مراتب زمینه بهتری برای ریاست‌جمهوری داشت و احتمال رای‌آوری او خیلی بیشتر از الان بود.»
او در پاسخ به این سوال که نتیجه ماندن مورد اشاره جهانگیری در دولت چه بوده است؟ گفت: «به هر صورت او در مقام معاون رئیس‌جمهور، در حد اختیارات خدماتی داشته که نمی‌توان آن را منکر شد. به هر حال اداره کشور کار ساده‌ای نبوده است. آقای جهانگیری نیز در این زمینه کار کرده و همیشه هم بیشتر از سایرین مورد هجمه و انتقاد قرار گرفته است».
وی در پاسخ به اینکه آیا این توجیه برای ماندن در دولت با اظهارنظر پیشین جهانگیری که گفته بود حتی اختیار تغییر منشی خود را ندارد، در تعارض نیست؟ گفت: «در فقه ما آمده است که آنچه انسان می‌تواند انجام دهد را نباید با آنچه که نمی‌تواند انجام دهد مقایسه کرد. او در دولت مانده و به هر حال تا جایی که توانسته کار کرده است. تشخیص او این بود که اگر بماند بیشتر می‌تواند خدمت کند تا اینکه به خاطر حفظ محبوبیت خود، کنار برود. به نظر من هم تشخیص او درست بوده است. ضمن اینکه وقتی گفت من نمی‌توانم منشی خود را عوض کنم برای این بود که نشان دهد اختیارات او محدود بوده است».
قوامی توضیح نداده، کسی که می‌گوید حتی اختیار تغییر منشی خود را نداشته، چگونه توانسته منشأ اثر باشد؟

YES و NO بایدن و معطلی 8 ساله برجام‌زدگان
دولت روحانی اگر بخواهد تصویری غیررادیکال و مصالحه‌جو از دولت بایدن برای خود بسازد، روی همان پله اول نردبانی که هشت سال است ایستاده، متوقف خواهد شد؛ اگر از همان پله نیز پایین نیفتد.
این تحلیل را روزنامه جوان منتشر کرده و می‌نویسد: شخص بایدن به‌رغم جا افتادن کامل دولتش در آمریکا هنوز درباره برجام به جز یک «NO» و یک تکان دادن سر به جای «YES» آن هم به جبر سوالات مشخص و گریزناپذیر یک خبرنگار چیزی بر زبان نیاورده است. تا آنجا که کاخ سفید مجبور شد توضیح دهد که آن «نه» بایدن به معنی نفی همه غنی‌سازی ایران نیست.
کارگزاران بایدن از وزیر خارجه تا سخنگویان وزارتخانه و کاخ سفید تا مشاور امنیت ملی نیز گویی همگی از روی یک نوشته چند خطی می‌خوانند: «ایران باید به برجام بازگردد و ما پس از اطمینان و راستی‌آزمایی به برجام بازمی‌گردیم و آن را بستری برای مذاکرات بعدی می‌کنیم.»
در مقابل، دولت مستقر ایران صبحانه را با مربای برجام و ناهار را با سالاد برجامی می‌خورد و در شام نیز برای خود پپسی برجامی باز می‌کند تا رویای شیرین برجام را در خواب هم از دست ندهد. اگر برنامه افتتاح مجازی یک سیستم فاضلاب هم باشد، با پیچشی خاص سری به داستان برجام می‌زنند، همراه با تناقض و چندپاره‌گویی.
مشکل دولتمردان ایرانی آن است که از درک مواضع تند بایدن در سیاست خارجی و از جمله برجام عاجزند.
ساده‌لوحانه‌ترین تصور از سیاست بایدن مقابل ایران آن است که مبارزه او با دولت قبلی در رسیدن به قدرت را به مواضع برجامی او تقلیل دهیم و تصور کنیم آنچه ترامپ با برجام کرد، مطلوب بایدن نیست. به همین خاطر است که الان دولتمردان ایران می‌گویند «احساس می‌کنیم بایدن همان رویکرد ترامپ را دنبال می‌کند و حرف تازه‌ای از او نشنیده‌ایم».