ادامه بهرهبرداری مشکوک از یک خودسوزی
پدر«سحر خدایاری»: افرادی را که از مرگ دخترم سوءاستفاده میکنند حلال نمیکنم
پدر دختری که بر اثر خودسوزی جان خود را از دست داد گفت: افرادی را که از این ماجرا سوءاستفاده میکنند و آرامش جامعه را بههم میریزند حلال نمیکنیم.
سرویس اجتماعی-
پدر مرحوم سحر خدایاری در تشریح جزئیات ماجرایی که برای دخترش رخ داده بود، به خبرگزاری مهرگفت: دختر من از نظر عصبی مشکل داشت و در آن روز (رفتن به استادیوم) هم اعصابش بههم میریزد و فحاشی میکند و با مامور نیروی انتظامی درگیر میشود.
خدایاری افزود: در این چند روزی که سحر در بیمارستان بستری بود هیچ سلبریتی یا فوتبالیست یا مسئولی به ملاقات سحر نیامدند و من کسی را ندیدم.
وی ادامه داد: هرکسی که میگوید سحر قربانی شده بیدلیل این حرف را میزند، سحر قربانی چه شده؟ یک مشکل عصبی داشته که در روزی که به دادگاه میرود باز هم اعصابش بههم میریزد و بعد اقدام به خودسوزی میکند.
خدایاری خاطرنشان کرد: هیچ حکمی مبنی بر زندانی شدن سحر صادر نشده و ما بهعنوان خانواده سحر اعلام میکنیم که اصلا قرار نبوده سحر زندانی شود.
وی تاکید کرد: من فدایی نظام هستم و در جنگ تحمیلی هم جانباز شدم، امام را با جان و دل دوست دارم و از این به بعد هم اگر خدایی نکرده برای کشور اتفاقی رخ دهد از پیشتازانی هستم که از نظام دفاع کنم، ترسی ندارم، اگر یک درصد با نظام مشکلی داشتم الان اعلام میکردم ولی میگویم که نه من و نه دخترم و نه هیچ یک از افراد خانوادهام با نظام مشکلی نه داشتهایم و نه داریم.
خدایاری درباره برخی شایعات در مورد خاکسپاری سحر گفت: پیکر دختر من را بعد از فوت تحویل دادند و مشکلی برای دریافت پیکرش نداشتیم و گفتند هرجایی دلتان میخواهد سحر را دفن کنید و اصلا برای خاکسپاری و مراسم هم مشکلی نداشتیم.
وی در پایان گفت: از افرادی که از خون دختر من سوءاستفاده میکنند راضی نیستم و حلالشان نمیکنم، این افراد اشتباه میکنند که به بهانه اتفاقی که برای سحر رخ داده دارند علیه کشور صحبت میکنند.
سوءاستفاده مشمئزکننده
پدر این دختر در گفتوگو با کیهان هم که دیروز منتشر شد، از سوءاستفادهکنندگان از مرگ دخترش گلایه کرده بود، اما روی سخن این پدر داغدیده با چه کسانی است؟
با نگاهی به تحرکات برخی چهرههای ورزشی کماطلاع یا سلبریتیهای بیهنر و یا اقدام غیرمتعهدانه برخی رسانهها و غیرمسئولانه برخی مسئولان در روزهای اخیر به ماجرای خودسوزی این دختر جوان که بیتوجه به اصل ماجرا و تنها برای پیشبرد یک موضوع شعاری و تبلیغاتی رقم خورد، باید به پدر این دختر حق داد که از اینکه مرگ دختر جوانش دستمایه بازیهای سخیف و با اهداف خاص شود دلخور باشد.
ماجرا موقعی تلختر میشود که حجم زیادی از اظهارنظرها در این موضوع اساسا بر پایه خبرهای جعلی و جو دادنهای هدفمند است. اینکه یک رسانه علت خودسوزی این دختر را محکومیت به 6 ماه حبس اعلام میکند درصورتی که به گواه قوه قضائیه و خانواده این دختر هیچ حکمی درباره وی صادر نشده و بسیاری از افراد نیز پایه اظهارنظر خود را همین خبر جعلی قرار میدهند، یا بسیاری افراد یا جریانات خاص در فضای مجازی و رسانه تصویر جعلی یک دختر دیگر را به جای دختر فوت شده منتشر میکنند باید به نیت آنها شک کرد.
بعضی افراد سیاسی نیز که پاسخی به کمکاریهای دوران مسئولیت خود در حال و گذشته در تحقق نیازهای واقعی زنان و دختران ندارند و به پمپاژ نیازهای کاذب و غیرواقعی و غیراولویتدار همچون ورود زنان به ورزشگاه، موتورسواری و دوچرخهسواری زنان و... میپردازند، با بیاخلاقی تمام مرگ این دختر را دستمایه اهداف سیاسی خود قرار دادهاند و اشک تمساح میریزند. جالب اینکه بسیاری از همین مدعیان حقوق زنان چندی پیش در ماجرای قتل «میترا استاد» بهدلیل مقاربت فکری و سیاسی با قاتل، از انواع تهمتها و هجمهها علیه این زن مقتول فروگذار نکردند تا بیصداقتی خود را یک بار دیگر به نمایش بگذارند.
به نظر میآید این جریان از جمله سلبریتیها و سیاستزدگان کمجوهر، ابایی از سوءاستفاده از «سحر»ها ندارند و همانطور که امروز مرگ یک دختر را دستاویز بازیهای سیاسی و تبلیغاتی خود کردهاند در آینده نیز دست از این رفتار مشمئزکننده برنمیدارند.
در این بین کاش «سحر»های این سرزمین قبل از آنکه جوانی خود را به پای این بازیها و اهداف خاص این افراد هدر دهند، هوشیارانهتر و با مطالبه نیازهای واقعی خود در زمینه حقوق حقه زنان از این مدعیان رفتار کنند و بدانند کسانی که نظام جمهوری اسلامی را به خاطر ممانعت از حضور زنان در استادیومهای ناسالم و غیرفرهنگی فوتبال که بسیاری از مردان هم تمایلی به حضور در آنها ندارند به ظلم در حق زنان متهم میکنند و با بیشرمی کارنامه نظام در 40 سال اخیر در زمینه توجه به زنان و میدان دادن به آنها در حوزه تحصیل و حضور موثر اجتماعی که درخشانترین کارنامه تاریخ این سرزمین در حوزه زنان است را نادیده میگیرند بیصداقتترین افراد در ظاهر دلسوزی برای زنان هستند.
توقع مردم از دستگاه قضا هم این است با ورود به شایعهپردازیهای برخی افراد مسئول یا رسانهها و سلبریتیها و جو دادن برخی افراد که در این کشور مسئولیت دارند اما ظاهرا از هزینه ایجاد کردن برای نظام ابایی ندارند، پاسخ قاطعی به این تحرکات مشکوک دهد.
وقتی یک سلبریتی به بهانه دلسوزی برای دختر به اصطلاح آبی به خود اجازه میدهد تا بیشرمانه مقدسات و والاترین ارزشهای این مردم مسلمان را آن هم در ایام عزاداری محرم مورد توهین قرار دهد و برخی دیگر نظام را مورد هجمه قرار میدهند سکوت دستگاه قضا جایز نیست.