kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۲۰۹۹
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۲۷
با نگاه به بیانات رهبر انقلاب

تاریخ کدام را پیشنهاد می‌دهد /مقاومت یا سازش؟(نگاه)




محمدرضا کلهر
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در مراسم سی‌امین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) بیشترین محور سخنان خود را به اهمیت مقاومت و دوری از سازش اختصاص دادند. ایشان تاکید کردند، تسلیم شدن در مقابل دشمن موجب پیشروی او می‌شود، اما اگر در مقابل زیاده خواهی و باج‌خواهی دشمن، مقاومت شود، پیشروی او متوقف خواهد شد. در واقع رهبر معظم انقلاب در سخنان خود سازش در برابر دشمن را یک اشتباه استراتژیک معرفی کرده و گزینه مقاومت را بسیار کم هزینه‌تر از سازش عنوان کرده‌اند. در چند دهه اخیر نمونه‌های زیادی در کشورهای مختلف وجود داشته که درستی این سخنان را اثبات می‌کند. بررسی تنها چند نمونه تاریخی نشان دهنده این است که سازش برای کشورها گاهی بسیار پر هزینه‌تر و ناکارآمدتر بوده است:
1- یکی از مهم‌ترین نمونه‌های تاریخی در این مورد عربستان است. این کشور به صورت مطلق روش تسلیم در برابر آمریکا را برای بقا و ادامه فعالیت سیاسی خود انتخاب کرده است. عربستان با خرید میلیارد‌ها دلار سلاح از آمریکا که تنها در یک توافق قرارداد 110 میلیارد دلاری با ترامپ امضا شد سعی کرده رضایت واشنگتن را در جهت بقای آل‌سعود کسب کند. ترامپ اخیرا اشاره کرد که در یک توافق با عربستان به راحتی توانسته 450 میلیارد دلار اخاذی کند. اما نتیجه این باج دادن‌ها این شده که اکنون آل‌سعود به روش‌های مختلف توسط آمریکا تحقیر می‌شود و حتی دونالد ترامپ این کشور را گاو شیرده می‌خواند که هر وقت لازم ببیند، ذبحش ‌کند. با وجود کرنش‌های مداوم آل‌سعود در برابر آمریکا، ترامپ بارها تاکید کرده که شما (عربستان) بدون کمک ما 2 هفته نیز دوام نمی‌آورید. علاوه بر این، عربستان اکنون به درجه‌ای از وابستگی رسیده است که باید هزینه سیاست‌های آمریکا در غرب آسیا مانند طرح شوم معامله قرن در مورد فلسطین را نیز بپردازد.
2-یکی دیگر از نمونه‌های عقب‌نشینی و سازش در برابر زورگویان و متجاوزان که به نیستی و مرگ منجر شده، سازش «یاسر عرفات» رئیس‌جنبش آزادی‌بخش فلسطین با رژیم صهیونیستی در سال 1988 است. عرفات بعد از چند سال مبارزه و مقاومت، در اقدامی غیرمنتظره رهسپار کاخ سفید شد تا با صهیونیست‌ها مذاکره کند که نتیجه این مذاکره امضای «اعلامیه اسلو» بود. به موجب این توافقنامه یک‌طرفه، تمامی تلاش‌های رزمندگان و خون شهدای مقاومت فلسطین پایمال شد. او در این دیدار در مقابل دوربین‌ها با اسحاق رابین نخست‌وزیر وقت رژیم اشغالگر قدس دست داد تا همگان متوجه شوند، مرد شماره یک مبارزه علیه رژیم صهیونیستی تا چه اندازه از آرمان‌های خود عدول کرده است. در نهایت نیز مذاکرات صلح و توافقات بین «یاسر عرفات» و مقامات صهیونیستی کمکی به بهبود شرایط فلسطینیان نکرد و حتی موجب شد که این رژیم در اقدامات خود علیه فلسطینی‌ها گستاخ‌تر شود. البته این پایان سازشکاری عرفات نبود، او در مذاکرات موسوم به اسلو ۲ که در سال ۱۹۹۵ انجام شد، کاملاً از ایده‌ها و آرمان‌ها‌ی اولیه‌ تشکیل سازمان آزادیبخش فلسطین عدول کرد و متعهد شد که بندهای مربوط به نابودی اسرائیل را از منشور ملی فلسطین و اساسنامه‌ سازمان آزادی‌بخش فلسطین حذف کند. نتیجه این سازش آن شد که سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) از طریق یکی از محافظان شخصی یاسر عرفات وی را مسموم کرد و به قتل رساند!
3-کشور مصر نیز از جمله کشورهای تاثیر گذار در جهان عرب بود. این کشور در دوره جمال عبدالناصر مقاومت در برابر زورگویی‌های اسرائیل و آمریکا را انتخاب کرد. البته جمال عبدالناصر اشتباهات زیادی داشت اما مقاومت در برابر اسرائیل مهم‌ترین ویژگی وی بود. نتیجه اتخاذ این سیاست این بود که وی در جهان عرب تبدیل به فردی تاثیر گذار شد و مصر در کنار سوریه و عراق به عنوان کانون‌های تصمیم گیر جهان عرب به شمار می‌رفتند. اما از دورانی که انور سادات رئیس‌جمهور اسبق مصر توافقنامه صلح کمپ دیوید را با صهیونیست‌ها امضا کرد و پس از او حسنی مبارک دیکتاتور برکنار شده مصر، راه سازش و تسلیم در برابر آمریکا را در پیش گرفت مصر به یک کشور وابسته و منفعل تبدیل شد به گونه‌ای که اگر آمریکا کمک‌های اقتصادی خود به مصر را قطع می‌کرد این کشور در بحران بزرگ اقتصادی فرو می‌رفت. نتیجه این مسئله نیز انقلاب 2011 و برکناری مبارک بود که البته آمریکا با کودتایی در سال 2013
محمد مرسی رئیس‌جمهور قانونی مصر را از قدرت برکنار و بار دیگر حکومت نظامیان را بر مصر حاکم کرد. اکنون مصر در تمام سیاست‌های خود با آمریکا همراه شده و به دلیل این سازش بزرگ، کسی دیگر مصر را به عنوان یک کشور مقتدر و با نفوذ بالای سیاسی- نظامی در جهان عرب نمی‌شناسد و مردم مصر در وضعیت فقرو ناامنی به سر می‌برند.
4-تجربه دیگری که در منطقه نشان می‌دهد، هزینه سازش گاهی بسیار بیشتر از مقاومت است، موضوع اعتماد «معمر قذافی» رهبر لیبی به آمریکایی‌ها در بحث هسته‌ای بود که در نهایت منجر به برچیده شدن تاسیسات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک این کشور و حتی سرنگونی حکومت قذافی و هلاکت وی شد؛ از این رو می‌بینیم که عقب‌نشینی لیبی در مقابل زورگویی‌های آمریکا نه تنها موجب لغو تحریم‌های اعمالی علیه این کشور نشد، بلکه میلیارد‌ها دلار خسارت بر لیبی تحمیل کرد. در شرایط کنونی نیز لیبی عملا در وضعیت جنگ داخلی و حتی خطر تجزیه به سر می‌برد.
5-محمود عباس رئیس‌تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در چند دهه اخیر با اتخاذ سیاست سازش و دوری گزیدن از مقاومت در برابر اسرائیل تبدیل به بزرگ‌ترین بازنده معادلات فلسطین شده است. چرا که این تشکیلات سعی کرده تا با دوری کردن از مقاومت به نوعی رضایت آمریکا و اسرائیل را برای تشکیل کشور فلسطین جلب کند. البته گروه‌های مقاومت از همان ابتدا این روش را رد کرده و راهکار حل مسئله فلسطین را مقاومت و تشکیل فلسطین یکپارچه در تمام سرزمین فلسطین می‌دانستند. اما نتیجه این شد که ترامپ با طرح معامله قرن تیر خلاص را به تشکیلات خودگردان و طرح دو دولتی مد نظر محمود عباس رئیس ‌این تشکیلات شلیک کرد و عملا قرار نیست طبق این طرح کشور فلسطین با معیارهای این تشکیلات تشکیل شود. البته این طرح یک طرح شکست خورده بوده که حتی آمریکایی‌ها نیز آن را عملی نمی‌دانند. اما در این مسئله نیز ناکارآمدی گفتمان سازش با رژیم‌های مستکبر و زورگو مشخص شد. در مقابل، گروه‌های دیگر فلسطین با اتخاذ استراتژی مقاومت توانسته‌اند تا مدت‌ها جنگ‌ با اسرائیل را از 51 روز به 2 روز کاهش دهند و در 2 جنگ آخر، رژیم صهیونیستی با گذشت تنها 2 روز از شروع جنگ به سرعت و سراسیمه تقاضای آتش‌بس داد. علاوه بر این مقاومت فلسطین با شلیک 690 موشک به سرزمین‌های اشغالی در جنگ اخیر برای نخستین بار برخی از مواضع حیاتی اسرائیل را هدف قرار دادند. نتیجه این امر نیز فروپاشی پارلمان رژیم صهیونیستی و ناتوانی نتانیاهو از تشکل کابینه بود که به نوعی می‌توان گفت که موشک‌های مقاومت و گفتمان مقاومت، نتانیاهو را به پایان عمر سیاسی خود نزدیک کرده است.
در واقع بررسی تنها پنج نمونه بین‌المللی نشان دهنده این است که گاهی عقب نشینی و سازش در برابر دشمن نه تنها موجب پیروزی و بهره‌مندی نمی‌شود بلکه بر عکس دشمن را به جلوتر آمدن تشجیع می‌کند به ویژه وقتی با کشورهایی در مختصات آمریکا مواجه باشیم. البته این به معنای رد کردن هرگونه مذاکره و گفت وگو با دشمن در هیچ زمانی نیست، بلکه منظور این است که در صورت مهیا بودن مقتضیات برای مذاکره باید با توجه به قدرت و اقتدار کشور شرایط مذاکره را ترسیم کرد. علاوه بر این، باید این نکته کلیدی را نیز در مذاکرات همواره به یاد داشت که اعتماد و اخلاق در مذاکره با برخی کشورهای غربی جایی نداشته و تنها باید تضمین‌های حقوقی قابل اتکا از این کشورها دریافت کرد.