kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۶۷۱
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۰

رد پای برجامانده از تروریست‌ها(یادداشت روز)

1- چند سال قبل که هنوز پیروزی بزرگ محور مقاومت در سوریه و عراق به‌دست نیامده بود، یکی از رزمندگان مدافع حرم را دیدم و از اوضاع دشوار میدان جنگ پرسیدم؟ - هنوز داعش و نظایر آن جولان می‌دادند - با اطمینان گفت مسئله حادی وجود ندارد و ان‌شاءالله عن‌قریب پیروز می‌شویم. چند لحظه درنگ کرد و گفت «... اما یک چیز هست؛ نگران تیر از پشت هستیم. نفوذی‌هایی در ارتش سوریه پیدا شدند که با داعش و النصره همکاری کرده و نیروهای خودی را فروخته بودند. در کشور خودمان هم هستند که از پشت خنجر می‌زنند و شلیک می‌کنند».
2-راست می‌گفت. در جنگ تحمیلی 8 ساله صدام، سازمان منافقین و پدران معنوی آنها (نهضت آزادی) بارها با دشمن همنوایی کردند، مردم را با بیانیه و شب‌نامه از ایستادن مقابل ارتش صدام ترساندند، گرای نقاط قوت و ضعف جبهه خودی را به دشمنان دادند و اواخر خرداد و اوایل تیر ماه 1360 پس از ترور شهیدان رجایی و باهنر و بهشتی و ترور ناکام آیت‌الله خامنه‌ای از کشور‌گریختند. برخی از این افراد، تا چند روز قبل از فرار، به عالی‌ترین مراکز مدیریتی و امنیتی در دولت و مجلس و قوه قضائیه و شورای امنیت کشور تردد داشتند اما تدریجا معلوم شد در خدمت سازمان سیا و استخبارات صدام درآمده‌اند. باور نکردنی بود.
3- پریشب در حالی که اغلب ما کنار خانواده، بازی شجاعانه و غرورآفرین تیم ملی فوتبال در مقابل یکی از بهترین‌های جهان را تماشا می‌کردیم و به اعتبار امنیت کامل، حتی آب در دل یک نفرمان تکان نخورد، گروهک‌های تروریستی در مرز میرجاوه اقدام به شبیخون کردند که با مقاومت جانانه مدافعان مرز، مجبور به تحمل خسارت و فرار شدند. سه تن از جوانان رزمنده در این درگیری به شهادت رسیدند تا آن ساعت در هیچ جای کشور، حتی آب هم در دل کسی تکان نخورد و تماشا کنیم که وقتی نفوذی در تیم ما نباشد تا گل به خودی نزند و ترسمان هم ریخته باشد و با اعتماد به نفس حمله کنیم، می‌توانیم غولی مانند رونالدو را در بند کشیم و حریف قدرتمند را مقهور تهاجم خود کنیم. برای لحظاتی تصور کنید فقط یکی دو نفوذی یا بازیکن خسته و بی‌همت داشتیم که سر بزنگاه گل به خودی می‌زدند یا در برابر حمله حریف وا می‌دادند؛ یا در همین مرزهایمان با مشکل مشابهی درگیر بودیم؛ آیا کمترین مجالی برای آرامش و موفقیت باقی می‌ماند؟
4- حرف حساب معمولا در خائن یا نفوذی‌ای که خود را به خواب زده اثر ندارد. اما هستند کسانی که خواب بر سرشان می‌تازد و از نیرنگ‌های دشمن غفلت می‌کنند. باید به این گروه، سخنان شیخ شهید آیت‌الله فضل الله نوری(ره) در گرگ و میش انحراف مسیر نهضت عدالتخواهی (مشروطه بعدی) را یادآور شد که می‌فرمود «اختلاف میان ما و لامذهب‌هاست که منکر اسلامیت و دشمن دین حنیف‌اند... آنچه خیلی لازم است برادران بدانند و از ‌اشتباه کاری خصم بی‌مروت بی‌دین تحرز نمایند این است که چنین ارائه می‌دهند که علما دو فرقه شده‌اند و با هم حرف دینی دارند و با این ‌اشتباه کاری، عوام بیچاره را فریب می‌دهند... افسوس که این ‌اشتباه را با هر زبانی و به هر بیانی بخواهیم دفع شود، خصم بی‌انصاف نمی‌گذارد».
5- شگرد گروهک‌های تروریستی مانند داعش و جبهه النصره، پنهان شدن در میان صفوف و زندگی مردم عادی است که برخورد با آنها را دشوار می‌کند. همین شگرد را گروهک‌هایی مانند سازمان منافقین و سایر طیف‌های نفاق دنبال کرده‌اند. فضای گرگ و میش فتنه، محیط لازم برای تحرک اجیرشدگان جنگ نیابتی است. یک چاره این است که طیف‌های درون نظام، صراحتا حوزه‌های فعالیت ضدانقلاب را خط قرمز خود بدانند و مرزبندی برای بازشناسی دوست و دشمن را پررنگ کنند. این نیاز همیشگی ماست. بدین ترتیب می‌توان خط نفوذ و معابر رخنه آن را کشف و سد کرد.
6- یکشنبه گذشته در حالی که معاون اول رئیس‌جمهور به درستی از آمریکا به عنوان دشمن یاد کرد و گفت «آمریکا مشغول جنگ اقتصادی برای براندازی ماست»، آقای ظریف در اتاق بازرگانی تصریح کرد «هدف آمریکا ایران است نه نظام یا روحانی و دولت». این فهم درست را مقایسه کنید با دوست انگاری چندین ساله آمریکا و اروپا یا سخنان شهریور 93 وزیر خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا که گفت «هدف روند ما تغییر فضای سیاست خارجی است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این روند بی‌نتیجه بماند، مردم این فرصت را خواهند داشت تا در انتخابات پارلمانی به عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی در سال‌ ۲۰۰۴ و۲۰۰۵ توافق‌ کردیم و تلاش‌ ما از جانب اتحادیه اروپا رد شد، مردم جواب ما را با انتخابات دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد»! برجام نامتوازن و پرخسارت، از دل این قبیل اظهارات جوشید.
7- تصادفی نیست که رسانه‌های زرد اجاره‌ای، زمانی به بزک آمریکا و اروپا پرداختند و تیتر زدند «امضای کری تضمین است»، «هرچه تهران بگوید» و «تحریم رفت»، و اکنون در مقابل مطالبه «اعدام و مصادره اموال تروریست‌های اقتصادی و اخلالگران دانه درشت» بر می‌آشوبند. این طیف همان‌هایی هستند که با مفسد اقتصادی محکوم شده گفت‌و‌گو کردند و تیتر زدند « نسخه شهرام ]...[ برای اقتصاد کشور»!! و مفسد 3 هزار میلیاردی و برخی مدیران نجومی‌بگیر را «کارآفرین»، «نابغه»، «استیو جابز‌های ایرانی» و «سرمایه و ذخیره کشور»!! جا زدند. از سردبیر تا اعضای شورای سردبیری برخی از همین نشریات پس از فرار از کشور، یا در شبکه‌ها و رسانه‌هایی مانند BBC و VOA و رادیو فردا و دویچه‌وله آفتابی شدند و یا به گروهک‌هایی مانند منافقین و ملی- مذهبی در فرانسه و انگلیس و آلمان ملحق شدند. چنین جماعت آلوده‌ای را می‌توان حامی واقعی دولت جمهوری اسلامی تصور کرد؟!
8- حمله سازمان یافته به بازار و ارعاب و تهدید در جهت خودزنی اقتصادی، به‌روز‌رسانی نقشه 9 سال قبل دشمن است که این بار چرخه تجارت و تولید ملی را نشانه گرفته است. سال 88 وقتی نقاب‌ها افتاد، مزدوران اجاره‌ای ناگهان اطرافشان از مردم خالی شد و سر صحنه خیانت انگشت‌نما شدند. البته بازار خود راسا در مقابل تروریست‌ها و ارعاب‌کنندگان مزدور خواهد ایستاد. غیرت اسلامی و ملی سر جای خود محفوظ؛ پنج سال رکود اقتصادی و خسارات تحمیلی ناشی از نقشه دشمن و غفلت برخی مدیران کافی است و بدخواهان نمی‌توانند خسارت مضاعف خودتحریمی و خودزنی را به بازار تحمیل کنند.
9- یک خبرگزاری مدعی اصلاح‌طلبی دیروز همنوا با خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت «ریشه ناآرامی‌های بازار تهران در مطالبات مخالفان دولت روحانی است. برخی اصولگرایان تندرو خواستار جایگزینی دولت روحانی با دولتی نظامی شده‌اند. بازار تهران به طور سنتی مرکز اصولگرایان است». تیم‌های اجاره‌ای و مزدوری که در بازار التهاب ایجاد کردند و با ارعاب، برخی بازاریان را مجبور به بستن مغازه کردند، شعار می‌دادند «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن». این شعار، ادامه شعار آشوبگران نیابتی سال 88 است که عقده ناگشوده آمریکا و اسرائیل را بازگو می‌کند و نشان می‌دهد موج بی‌ثبات سازی از کدام ایستگاه مخابره می‌شود. آیا اگر -آن گونه که خبرگزاری آمریکایی نوشته و خبرگزاری ایلنا رونویسی کرده- برپا کنندگان ناآرامی در بازار طرفداران دولت نظامی بودند، گلایه‌های اقتصادی را دستاویز فشار برای عقب‌نشینی از جبهه مقاومت در سوریه می‌کردند؟ جز صهیونیسم مسیحی (آمریکا و اسرائیل و انگلیس) کس دیگری هم از مشت قدرتمند ایران در سوریه خسارت‌دیده که خواستار عقب‌نشینی شود؟
10- «سوریه را رها کن»، به‌روز‌رسانی شده شعار «نه غزه نه لبنان» است که سال 88 اولین بار از سوی سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به «پیاده»‌های خود دیکته شد و یک روز بعد در حاشیه راهپیمایی روز قدس، بر زبان فتنه‌گران جاری شد. خاستگاه این شعارها، اتاق عملیات مشترک «صهیونیسم مسیحی» (آمریکا و انگلیس و اسرائیل) است که بارها در مقابل جمهوری اسلامی ایران به در بسته خورده است. آنها آخرین بار خُرد شدن داعش را زیر پای رزمندگان مقاومت دیدند. شعار سوریه را رها کن، البته زدن به خاکی است. صهیونیست‌ها و مزدوران نیابتی شان 9 ماه دیر رسیده‌اند. آنها شکست بزرگ را مهر سال گذشته به جان خریدند و محور مقاومت پایان کار داعش را اعلام کرد. اکنون ماجرای سوریه یکی از برگ‌های برنده اقتدار ایران است و نه محل هزینه، چنانکه ادعا می‌شود.
11- سایت BBC ارگان سرویس جاسوسی و وزارت خارجه انگلیس 16 اسفند 96 با ادعای اینکه جنگ سوریه برای ایران پرهزینه بود و ایران نباید وارد چنین جنگی می‌شد، نوشت «هفت سال دخالت ایران در جنگ داخلی سوریه، برای تهران چقدر خرج داشت؟ در سال‌های اخیر، این سؤال بارها در میان گروه‌های مخالف یا منتقد حکومت مطرح شده. در جریان اعتراض‌های دی ۱۳۹۶، خرج کردن برای سوریه در شعارها شنیده شد. ایران سالی
۶ میلیارد دلار برای جنگ سوریه هزینه کرده و این رقم، پول نصف یارانه‌های پرداختی است». اگر واقعا رژیم انگلیس، جنگ سوریه را یک جنگ داخلی می‌دانست، وسط این جنگ داخلی چه غلطی می‌کرد که با داعش و عربستان و آمریکا و رژیم صهیونیستی یک جبهه مشترک تشکیل دادند؟! صهیونیسم مسیحی، داعش را ابتدا در عراق پروراندند و سپس آن را به مانند یک سرطان بدخیم به شرق (مرزهای ایران) و غرب (عمق خاک سوریه) سرایت دادند. آنها 38 سال پیش، صدام را برای حمله به ایران حمایت نمودند و حالا، ماموریت صدام را به عهده داعش گذاشته بودند.
12- جنگی را که 38 سال پیش به واسطه رژیم صدام به ملت ایران تحمیل کردند، دست‌کم یک هزار میلیارد دلار خسارت برجای گذاشت؛ بنابراین اگر فرزندان غیور جبهه مقاومت، سر مار را در عراق و سوریه نمی‌کوبیدند، باید یک جنگ خانمان‌برانداز را در خاک خود تحمل می‌کردیم؛ ضمن اینکه باید سال‌ها می‌جنگیدیم و ویرانی و نابودی نسل و حرث را به چشم می‌دیدیم، خسارت چندهزار میلیاردی را هم به جان می‌خریدیم. می‌خواستند ایران را به منطقه جنگ‌زده‌ای ویرانه‌تر از سوریه و عراق و افغانستان تبدیل کنند و حالا که پوزه‌شان به خاک مالیده شده، نمی‌توانند درد واقعی خود را بگویند.
13- «ح- م» از اعضای اسبق تیم مذاکره‌کننده که به جرم ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم شد، چند سالی است در آمریکا زندگی می‌کند. او مدعی شده «دولت برای ایجاد اجماع و وحدت داخلی استعفا دهد و انتخابات زودرس برگزار شود». چه استعفایی؟! اگر گفته شود برای کارآمدی، عمرو یا زید دولت جا به جا شوند حرف معقولی است، درست مانند یک تیم ورزشی. اما مگر وسط مسابقه و دست و پنجه نرم کردن با حریف می‌شود تیم را یکجا کنار گذاشت و فی الفور تیم جدیدی جایگزین کرد؟! این آدرس مشکوک، چاره‌جویی است یا بهانه‌تراشی برای سرگرمی غفلت‌آفرین جدید؟ بازنگری و اصلاح مسیر گذشته با رویکرد اعتماد و اتکا به ظرفیت‌های بزرگ داخلی و در جهت عملی کردن وعده رونق و گشایش اقتصادی، برعهده دولتمردان است. نقدهای جدی به برخی اجزای مهم دولت وارد است و صاحب نظران چون دولت را دولت خود (جمهوری اسلامی) می‌دانند، انتقاد می‌کنند. دولتمردان اگر هم جایی، نقدی را می‌یابند که بوی خصومت و رقابت از آن استشمام می‌کنند، نباید این تصور را به عموم نقد و نصیحت‌ها تعمیم دهند چرا که قبل از هرکس، خود زیان می‌بینند. مشکلات اقتصادی بی‌تردید چاره بومی و داخلی دارد، مشروط بر اینکه علی الدوام نسبت به چهار عامل انحطاط دولت‌ها در کلام امیر مومنان علیه‌السلام (تباه کردن اصول، پرداختن به فرعیات و حواشی، عقب راندن اهل فضیلت و مقدم داشتن اهل فرومایگی و رذالت) مراقبت کنند.

محمد ایمانی