kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۷۳۰۴
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۸

اخبار ویژه

 
 
دویچه‌وله: تحریم‌ها ناکارآمد است اما غرب ناچار است تحریم کند(!)
 
شبکه رسانه‌ای دولت آلمان می‌گوید: تحریم‌‌‌ها علیه ایران و روسیه کارآمد نیستند اما غرب مجبور است تحریم کند.
دویچه‌وله در تحلیلی که به ارزیابی تحریم‌‌‌های غرب اختصاص داشت، نوشت: ایران ۴۰ سال است که با تحریم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غرب زندگی می‌‌‌کند اما هرگز سرعت تحریم‌‌‌ شدنش به اندازه روسیه نبوده است. ایران می‌‌‌داند، چین می‌‌‌داند و ظاهراً دولت آمریکا هم می‌‌‌داند مبنی بر اینکه با وجود تحریم‌‌‌های موجود علیه صنعت نفت جمهوری اسلامی، نفت ایران با حجم بی‌‌‌سابقه به چین ارسال می‌شود. خاویر بلاس، ستون‌‌‌نویسی که مباحث مرتبط با انرژی و کالاها را برای بلومبرگ پوشش می‌‌‌دهد، اخیراً توضیح داد که چگونه نفت ایران به چین می‌‌‌رسد. اگر دولت چین را باور دارید، این کشور هیچ نفتی از ایران وارد نمی‌‌‌کند؛ صفر. حتی یک بشکه. در عوض، مقدار زیادی نفت خام از مالزی وارد می‌‌‌کند. به حدی که طبق داده‌‌‌های رسمی گمرک چین، این کشور به نوعی بیش از دو برابر بیشتر از تولید واقعی مالزی از آن کشور نفت می‌‌‌خرد. با تغییر نام نفت ایران، مالزی در سال گذشته پس از عربستان، روسیه و عراق به چهارمین تامین‌کننده بزرگ نفت خارجی چین تبدیل شد. سال‌‌‌هاست که ایران از امارات به عنوان مرکز دور زدن تحریم‌‌‌ها استفاده کرده است. دبی، یکی از هفت امارت امارات، دروازه ورود کالاهای ممنوعه غیر از نفت به ایران است. تهران مدت‌‌‌هاست که زنجیره‌‌‌های تامین خود را تغییر داده تا تقریبا همه چیزهایی که توسط آمریکا یا اتحادیه اروپا تحریم شده، به دست آید.
پس از تحریم‌‌‌های غرب، روسیه مجبور شد مسیرهای تجاری مشابهی ایجاد کند تا از تامین پایدار کالاهای حیاتی برای اقتصاد خود اطمینان حاصل کند. جمهوری‌‌‌های شوروی سابق در آسیای مرکزی برای دور زدن تحریم‌‌‌ها ایده‌‌‌آل بوده‌‌‌اند، زیرا کشورهایی مانند قزاقستان یا قرقیزستان بخشی از اتحادیه گمرکی با مسکو هستند. علاوه‌بر این، فواصل بسیار زیاد، کنترل تحریم‌‌‌ها را عملاً غیرممکن می‌‌‌کند؛ قزاقستان به تنهائی بیش از ۷۵۰۰ کیلومتر با روسیه مرز مشترک دارد.
به‌‌‌عنوان مثال، به‌‌‌دلیل استراتژی تحریم‌‌‌های روسیه، ارمنستان شاهد افزایش تقریباً ۱۰۰۰درصدی واردات خودروها و قطعات آلمانی در سال گذشته بود. بر اساس آخرین داده‌‌‌های ارائه‌شده توسط پایگاه داده جهانی ردیابی تحریم‌‌‌ها، روسیه تحریم‌‌‌شده‌‌‌ترین کشور جهان است. با این حال، اقتصاد روسیه سال گذشته رشد قابل‌توجهی معادل ۳.۶‌درصد را تجربه کرد و به گفته‌‌ وزیر دارایی، کرملین انتظار دارد که نرخ رشد در سال ۲۰۲۴ «در همان سطح» باقی بماند. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی‌‌‌های رشد روس‌‌‌ها را تایید می‌‌‌کند و نرخ رشد تولید ناخالص‌‌‌ داخلی را ۳.۲درصد تعیین می‌‌‌کند.
تحریم‌‌‌های مالی، دسترسی بانک‌‌‌های روسیه به بازارهای مالی بین‌المللی را محدود و آنها را از سیستم بانکی مهم و حیاتیِ سوئیفت (SWIFT) که عامل انجام اکثر نقل‌وانتقالات بین‌المللی پول و اوراق بهادار است، خارج کرده‌‌‌اند. علاوه‌بر این، بانک مرکزی روسیه از دسترسی به ذخایر هنگفت خود که در کشورهای G۷ قرار دارد، محروم شده است. نکته قابل‌توجه این است که تنها تحریم‌‌‌هایی که توسط شورای امنیت سازمان اعمال می‌‌‌شوند از نظر قانونی برای همه کشورهای جهان الزام‌‌‌آور هستند. در واقع چند کشور مانند هند، برزیل و چین وجود دارند که به این تحریم‌‌‌ها پایبند نبوده‌‌‌اند.
با وجود عدم‌قابلیت اجرای کامل تحریم‌‌‌ها توسط غرب، چرا این کشورها همچنان به اعمال آنها ادامه می‌‌‌دهند؟ به گفته کریستین فون سوست، کارشناس تحریم‌‌‌ها در مؤسسه آلمان برای مطالعات جهانی و منطقه‌‌‌ای، «اگر هیچ تحریمی اعمال نمی‌‌‌شد، تقریباً مانند حمایت ضمنی ‌‌‌بود، یا انگار کسی به حمله روسیه پاسخ نمی‌‌‌دهد.» 
واشنگتن قصد دارد چند بانک چینی را هدف قرار دهد تا از اعمال تحریم‌‌‌های غرب اطمینان حاصل کند. دولت جو بایدن، می‌‌‌خواهد پکن را از سیستم مالی جهانی کنار بگذارد تا جریان تامین مالی ماشین‌آلات جنگی روسیه را متوقف کند.
در اتحادیه اروپا، ژانویه سال گذشته فردی به نام دیوید اوسالیوان، فرستاده ویژه تحریم‌‌‌ها از ایرلند، برای مشارکت در تلاش‌‌‌های دیپلماتیک به منظور اجرای رژیم تحریم‌‌‌های این اتحادیه، منصوب شد. وظیفه او همچنین این است که برای مثال به کشورهای همسایه روسیه سفر کند و دولت‌‌‌های آنجا را متقاعد کند که تحریم‌‌‌ها را با جدیت بیشتری اجرا کنند. مشکل کلی این است که هم روسیه و هم ایران، راه‌‌‌هایی برای دور زدن تحریم‌‌‌ها دارند.
 
 
زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود
 
ضربه کاری بی‌سابقه‌ای که ایران با وجود اعلام قبلی به پایگاه نظامی نواتیم وارد کرد، به نتانیاهو فهماند که اگر جنگ واقعی آغاز شود، چیزی از امکانات نظامی اسرائیل نخواهد ماند. بنابراین او مجبور شد عقب‌نشینی کند.
در این باره روزنامه دنیای اقتصاد در تحلیلی می‌نویسد: پس از گذشت دو هفته از حمله ترکیبی موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، و با انتشار ابعاد تازه‌ای از این حمله، می‌توان ادعا کرد کیفیت حمله بالستیکی ایران به این پایگاه راهبردی، حتی در تصمیم نتانیاهو در خودداری از حمله تلافی‌‌‌جویانه به ایران مؤثر بوده است. پایگاه هوائی نِواتیم متعلق به نیروی هوائی اسرائیل در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بئرشبع در صحرای نقب قرار دارد. این پایگاه عظیم با سه باند با طول‌‌‌های مختلف پروازی میزبان جت‌‌‌های رادارگریز 
اف ۳۵، هواپیماهای ترابری، هواپیماهای ‌تانکر و هواگردهای شناسایی و تشخیص الکترونیکی است.
پس از آنکه سخنگوی ارتش اسرائیل، حمله ایران به این پایگاه را کم‌اهمیت و جزئی اعلام کرد، این رسانه‌های آمریکایی بودند که از قول منابع آگاه اعلام کردند، ضربات موشکی ایران، «چیزی بیش از ضربات جزئی اعلام‌شده از سوی اسرائیل بوده است». ما اکنون می‌دانیم که یکی از باندها با صدمه جدی مواجه شده، یکی از هواپیماهای پهن‌پیکر اسرائیلی از نوع سی ۱۳۰ (که البته این نوع هواپیماها کاربردهای شناسایی - الکترونیکی هم دارد) آسیب دیده و همچنین یک آشیانه اف ۳۵ و یک انبار قطعات یدکی نیز منهدم شده‌اند. در ابتدا، تعداد موشک‌های برخورد کرده به پایگاه، ۳ فروند، سپس ۵ فروند و بعد ۹ فروند اعلام شد. رسانه‌های غربی احتمالا با توافق مقامات پنتاگون با انتشار قطره‌ای اطلاعات قصد دارند تا یک نکته را به مقامات اسرائیل گوشزد کنند: «اگر آمریکا کمک نمی‌کرد چیزی از پایگاه نواتیم باقی نمی‌ماند».
اما چرا حمله به نواتیم، نتانیاهو را از پاسخ جدی باز داشت؟ از مجموع پرتابه‌های ایران، ۱۲۰ فروند موشک بوده‌اند و رهگیری این نوع موشک‌ها به دلیل شیوه حرکت بسیار سخت است. اگرچه سایر موشک‌ها را هواپیماهای جنگی اسرائیل و متحدانش، سامانه گنبد آهنین یا حتی فلاخن داوود می‌توانند (با‌ درصد زیاد) از بین ببرند، اما این تجهیزات در برابر موشک بالستیک ناتوان از انهدام (و حتی رهگیری) هستند. موشک‌های بالستیک ایران (حتی انواع قدیمی‌تر) از لحظه پرتاب، ظرف دو دقیقه از جو خارج شده، ۹ دقیقه خارج از جو به حرکت خود ادامه می‌دهند و در یک دقیقه آخر با سرعت ۶تا ۸ برابر صوت به سمت هدف حرکت می‌کنند. اسرائیل دربرابر این نوع موشک‌ها با محدودیت مواجه است. تنها سامانه ارو (پیکان) قادر به درگیری با این نوع موشک‌هاست؛ اما این سامانه به دلیل لانچرهای کم‌تعداد، با محدودیت تعداد موشک مواجه است. اطلاعات ارتش آمریکا نشان می‌دهد که اگر حمایت ناوشکن‌های آمریکایی مستقر در مدیترانه از «نواتیم» نبود، احتمالا بیش از ۲۰ موشک به این پایگاه اصابت می‌کرد.
دوباره به شب ۲۵ فروردین باز‌گردیم. اگر ایران حمله را از قبل اطلاع نمی‌داد، به‌جای موشک‌های قدیمی‌تر، از فتاح ۲ یا خیبر‌شکن و خرمشهر استفاده می‌کرد و تعداد موشک‌ها را دو برابر می‌کرد، چه رخ می‌داد؟ اسرائیل تعدادی از بهترین دارایی‌های خود نظیر هواپیماهای شناسایی و پیش‌اخطار 
گلف استریم، سوخت‌رسان‌های ۷۰۷ و از همه مهم‌تر بخشی از اف۳۵‌ها را از دست می‌داد. پس قدرتی برای حمله متقابل به ایران نمی‌یافت. واقعیت این است که نیروی هوائی اسرائیل برای حملات کوتاه و پر‌تعداد تجهیز شده و برای حمله به کشوری در ۱۲۰۰ کیلومتری، تجهیزات کافی ندارد. اسرائیل تنها از ۳۹ فروند اف ۳۵ برخوردار است و نباید از یاد برد که سایر تجهیزاتش رادار‌گریز نیستند. این تعداد هواپیما برای یک حمله بزرگ کافی نیستند. اسرائیل مشکل کمبود سوخت‌رسان دارد و اگر ۷۰۷‌های سوخت‌رسانش را که تنها ۷ فروند هستند، از دست دهد، حتی قادر به یک حمله محدود به ایران نیز نیست. (به همین دلیل هم بخشی از آنها را به آلمان فرستاد تا از دسترس ایران دور باشد.)
حمله ایران به نواتیم به نتانیاهو نشان داد که هرگز بدون آمریکا حریف جدی برای ایران نیست. ایران بیش از ۱۷پایگاه هوایی، صدها پایگاه موشکی با هزاران سیلوی پرتاب دارد و حمله به چنین اهدافی نیاز به هزاران بمب‌افکن و صدها ‌تانکر سوخت‌رسان دارد. اگر قرار باشد که ایران، سه پایگاه اصلی اسرائیل را زیر بارانی از موشک بالستیک بگیرد، در کمتر از یک هفته توان هوائی اسرائیل به کمتر از نصف کاهش می‌یابد.
به نظر می‌رسد گزارش فرماندهان ستاد مشترک ارتش اسرائیل (که اتفاقا در کابینه جنگ او نقش اساسی دارند) در ممانعت از حمله اسرائیل تاثیر جدی داشته است. سال‌ها قبل یک افسر ارشد سیا در دولت اوباما گفته بود که اسرائیلی‌ها مایلند تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگند، آنها علاقه‌ای به درگیری طولانی نظامی با ایران ندارند. این عملیات به ایران نیز نشان داد که حمایت آمریکا از اسرائیل بی‌چون و چرا نیست و اگر ایران حتی به اسرائیل حمله‌ قانونی داشته باشد، حتی از نتانیاهو و کابینه جنگ‌طلب او نیز کاری ساخته نیست.
 
 
بایدن هم مثل ترامپ عربستان را قربانی می‌کند؟
 
آیا دولت بایدن برای نجات رژیم صهیونیستی از انزوا و شکست بین‌المللی، عربستان را پیش پای اسرائیل قربانی می‌کند؟
در حالی که پایتخت‌ها، شهر‌ها و دانشگاه‌های بسیاری از کشورهای جهان شاهد گسترده‌ترین اعتراضات ضد صهیونیستی است، وزیر خارجه آمریکا پس از دیدار با همتای سعودی در ریاض مدعی شد: «روابط عربستان و اسرائیل به زودی عادی می‌شود. اقدام دوطرفه عربستان و آمریکا در رابطه با پرونده عادی‌سازی روابط با اسرائیل در مراحل پایانی است. آمریکا و عربستان سعودی طی یک ماه گذشته درباره عادی‌سازی روابط میان ریاض و اسرائیل اقداماتی انجام دادند».
فیصل بن‌فرحان وزیر خارجه عربستان هم گفته است: «به مراحل نهائی توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم». این در حالی است که بلینکن با وقاحت گفته است: اسرائیل برنامه‌ای برای حفاظت از غیرنظامیان در حمله به «رفح» در جنوب غزه ندارد.
بلینکن در نشست با وزیران شورای همکاری خلیج‌فارس هم، خواستار سیستم دفاعی یکپارچه در مقابل ایران شد و ادعا کرد: رویارویی ایران با اسرائیل، نیاز به یکپارچگی دفاعی بیشتر را نشان می‌دهد. این حمله، تهدید حاد و فزاینده ایران را نشان می‌دهد، اما همچنین ضرورت همکاری ما در زمینه دفاع یکپارچه را نشان می‌دهد.
اظهارات بلینکن مبنی بر این که آمریکا و عربستان طی یک ماه گذشته درباره عادی‌سازی روابط میان ریاض و اسرائیل اقداماتی انجام دادند، در حالی است که تشدید جنایت‌های اسرائیل در ماه‌های اخیر، موجب برانگیختگی گسترده جهانی و همچنین آماده شدن محاکم بین‌المللی برای صدور حکم تعقیب و بازداشت مقامات جنایتکار صهیونیست شده است. در میدان نظامی نیز تحلیلگران، از قطعیت شکست اسرائیل خبر می‌دهند و این علاوه‌بر ضربت راهبردی تحقیر‌آمیزی بود که اسرائیل از ایران خورد.
در چنین شرایطی به نظر می‌رسد دولت بایدن و نتانیاهو اصرار دارند دولت‌هایی مانند سعودی، اردن و امارات را قربانی کنند تا هر طور که شده اسرائیل را از باتلاقی که در آن دست‌وپا می‌زند، بیرون بکشند.
پیش از این، دیوید هرست، سردبیر وب‌سایت آمریکایی میدل‌‌ایست‌آی با اشاره به نقش‌آفرینی اردن، هنگام حمله ایران به اسرائیل هشدار داده بود: «در حالی که مردم اردن، شلیک موشک‌های ایرانی به اهداف خود در اسرائیل را تشویق می‌کردند، ارتش اردن آنها را از طرف اسرائیل سرنگون می‌کرد. اسرائیل ممکن است این واقعیت که متحدان واقعی دارد را جشن بگیرد، اما با این کار، مشروعیت دوستان خود را به طرز مُهلکی تضعیف می‌کند».
البته ایران در آن حمله، پایگاه‌های جاسوسی و نظامی اسرائیل از جمله پایگاه نواتیم را که حفاظت‌شده‌ترین پایگاه نظامی دنیا توصیف می‌شود، درهم کوبید و فقط ذلت و خفّت ماجرا برای شاه خائن اردن بماند.
بیگاری کشیدن اخیر از عربستان و واداشتن او به انتحار با باقی‌مانده حیثیت خود نزد ملت‌های مسلمان، در حالی است که میدل‌ایست مانیتور، آبان 1400 با اشاره به «گاو شیرده» توصیف‌شدن سعودی از سوی ترامپ نوشت: «زمانی که ترامپ، عربستان را گاو شیرده توصیف کرد، بن‌سلمان احساس توهین نکرد. او چرا در مقابل توهین‌های مداوم رهبران غربی سکوت می‌کند، اما در لبنان تنش ایجاد می‌کند؟».
دونالد ترامپ سال 1395 در حالی که هنوز رئیس‌جمهور نشده بود، گفته بود: «عربستان برای ما مانند گاوی شیرده است که هر وقت دیگر نتواند دلار و طلا بدهد، دستور ذبح آن را صادر می‌کنیم و این واقعیتی است که همه دوستان و دشمنان آمریکا به ویژه خود مقامات سعودی از آن آگاهند. عربستان، باید سه‌چهارم ثروتش را به آمریکا بابت حمایت‌های ما بپردازد».
او پس از ریاست‌جمهوری هم در جریان نشست خبری مشترک با سران لتونی، لیتوانی و استونی گفته بود: «می‌خواهم از سوریه خارج شویم و به کشورمان بازگردیم، می‌خواهم کشور خود را بازسازی کنم، هفت تریلیون دلار صرف کردیم اما هیچ چیزی نگرفتیم. ما در این مورد خیلی جدی فکر می‌کنیم و به‌زودی در این مورد تصمیم قطعی خواهیم گرفت. من به ریاض گفتم اگر می‌خواهید در این‌جا بمانیم، پس هزینه‌اش را بپردازید». ترامپ، اردیبهشت 1397 هم در دیدار با محمد بن‌سلمان گفت: «عربستان سعودی جزو خریداران بزرگ ما بوده است. [خطاب به بن‌سلمان] یکی از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ شما خرید سهام و اقلام مختلف و تولید شغل برای آمریکایی‌ها است. من در ماه می در ریاض بودم. صدها میلیارد دلار به ایالات‌متحده بازگرداندیم. ما این را می‌دانیم و آنها هم می‌دانند». ترامپ سپس با نشان دادن چند لوح درباره خریدهای سعودی گفت: «اینها بعضی از چیزهایی هستند که از ما خریده‌اند. این یکی سه میلیارد دلار است، آن 533میلیون دلار و آن یکی 525میلیون دلار. این پول‌ها برای شما چیزی نیست؛ بیشتر بخرید این 880میلیون دلار، این 645میلیون دلار، این یکی 6میلیارد دلار...».
اما بیش از صد میلیارد خرید نظامی از آمریکا- فقط ظرف یکی دو سال- نتوانست عربستان را به هنگام حمله متجاوزانه به یمن و تلافی‌شدن از سوی انصار‌الله، از گرداب نجات دهد و مانع از فرود آمدن موشک‌های در مناطق نفتی و نظامی شود. حالا هم به نظر می‌رسد اگر پای عربستان بیش از گذشته به بازی جنایتکارانه اسرائیل و آمریکا سُر بخورد، طرفی که بیش از همه زیان خواهد کرد، دولت سعودی است. مقاومت یمن نشان داده که کمترین ملاحظه‌ای درباره حامیان جنایات رژیم صهیونیستی ندارد.