kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۵۲۹۸
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۱
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

عبرت نگرفتن از تجربه تلخ برجام باز هم شرطی کردن اقتصاد با مذاکره!





سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «عقب‌نشيني بهاي دلار با نگاه به مذاكرات در وين» نوشت: «روز گذشته قيمت دلار امريكا نسبت به روز دوشنبه 530 تومان كاهش يافت و روي رقم 23 هزار و 650 تومان قرار گرفت. قيمت سكه نيز با ثبت كاهش 230 هزار توماني نسبت به دوشنبه روي رقم 10 ميليون تومان معاملات نيمه اول روز را به پايان رساند تا فروردين ماه 1400 با نيم‌نگاهي به پيشرفت مذاكرات ايران و غرب بر سر احياي برجام با چشم‌انداز مثبتي پايان گيرد»
این روزنامه همچنین به نقل از آلبرت بغوزيان، اقتصاددان نوشت:« اخبار نشست وين تاكنون مثبت بوده و نشستي كه به سمت توافق و آزاد شدن ذخاير ارزي ايران باشد و باعث تسهيل تجارت با جهان شود، مي‌تواند در نرخ دلار در داخل كشور تاثيرگذار باشد.»
گفتنی است یکی از مهم‌ترین دلایلی شلختگی و بی‌سرو سامانی اقتصاد امروز کشور نتیجه سیاست غلط گره زدن اقتصاد به خارج از مرزها و شرطی کردن اقتصاد به مذاکرات از سوی دولت و جریان سیاسی رسانه‌ای حامی آن بوده است.
گره زدن مشکلات کشور به مباحثی از جمله برجام، اینستکس و FATF مسائلی را به همراه داشته و دولت را از هدف اصلی خود یعنی بهبود وضعیت اقتصاد دور کرده است. «کاهش قدرت برنامه‌ریزی برای فعالان اقتصادی»، «عدم ثبات اقتصادی»، «زمینه ‌‌سازی برای اخلال اقتصادی»، «کاهش سرمایه‌های اجتماعی» و «ارسال پالس مثبت به تحریم کنندگان»، از جمله پیامدها و آسیب‌های این رفتار غلط و سیاست زده جریان مدعی اصلاح‌طلبی است که دود آن طی 8 سال گذشته به چشم مردم رفته و همچنین سفره معیشت آنان را روز به روز کوچک‌تر کرده است.
 نگرانی مدعیان اصلاحات از تغییر ریل دولت با رأی مردم
روزنامه ابتکار روز گذشته در مطلبی نوشت: «خبر‌های رسیده از وین حاکی از روند به رو جلو و مثبت مذاکرات است. به نظر می‌رسد تیم مذاکره‌کننده ایرانی موفق شده راهی برای بازگشت آمریکا به برجام پیدا کند که طی آن دست کم تحریم‌های مرتبط با توافق هسته‌ای لغو شوند. همین مسئله نگرانی دلواپسان داخلی و خارجی را به دنبال داشته است...در روز‌های اخیر هشتگی با عنوان «مذاکرات فرسایشی نباشد» در شبکه‌های اجتماعی به ویژه توئیتر به راه افتاده و کاربرانی که از این هشتگ استفاده کرده‌اند مدعی‌اند یک ماه مذاکره مدت زمان زیادی بوده و مذاکرات فرسایشی شده است!البته نگرانی این جریان بی‌مورد هم نیست. درصورت به ثمر نشستن مذاکرات وین و لغو همه تحریم‌های وضع شده در زمان ترامپ، دولت می‌تواند ظرف مدت کوتاهی بازار ارز را با بازگشت پول‌های بلوکه شده به کشور به سامان برگرداند و هر تغییری در کوتاه مدت این پیام را به رای دهندگان خواهد داد که جریانی که ثابت کرده قدرت مذاکره با جهان را دارد قطعا از توان بالاتری برای مدیریت کشور برخوردار است.»
گفتنی است یک نگرانی مهم جریان مدعی اصلاح‌طلبی درباره انتخابات ریاست‌جمهوری این است که ریل دولت با رای مردم تغییر کند و دولتی باورمند به ظرفیت‌های بزرگ ملت ایران، سکان اداره کشور را به دست بگیرد.
این به معنای پایان وضعیت هشت‌ساله «انفعال، معطلی و انتظار» است. دولتی جوان و با انگیزه، و دارای روحیه خودباوری ملی، بی‌تردید دست روی دست نخواهد گذاشت تا غربی‌ها به هر نحو که خواستند در اجرای توافق موش بدوانند. بلکه اصلا همه مسئولیت‌ها را بار وزارت خارجه و برجام نخواهد کرد و پاسخ هر مطالبه اقتصادی و اجتماعی را به برجام و وعده برداشتن تحریم‌ها حوالت نمی‌دهد. تغییر ریل، همچنین به این معناست که دولت جدید، چون خود را گروگان توافق یکطرفه نمی‌داند، پاسخگوی مردم می‌شود و حس نشاط و امید واقعی را که مقدمه هر حرکت ملی است، در کالبد جامعه می‌دمد. از این جهت است که مدعیان اصلاحات در روزهای پایانی عمر دولت در حال تنفس مصنوعی به جنازه برجام‌اند تا بلکه بتوانند دوباره به مردم وعده‌های پوچ بفروشند و رای شان را بدزدند.
زمان نمایندگی، چند طرح برای معیشت مردم به مجلس بردید؟
روزنامه شرق در شماره دیروز خود مصاحبه‌ای را با محمود صادقی، نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم منتشر کرد. در ابتدای این گفت‌وگو صادقی گفته است: «چالش اصلی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو کاهش اعتماد عمومی به تأثیرگذاری در سرنوشت کشور است که این مهم دلایل مختلفی دارد و البته پدیده‌ جدیدی هم نیست.»
اما دلایل آنچه صادقی کاهش اعتمادعمومی می‌خواند بسیار قابل تامل است: «بخشی از این شرایط به نظام انتخاباتی ما بازمی‌گردد. واقعیت این است که سیاست‌ورزی در ایران سازوکارهای دقیق خود را ندارد که مهم‌ترین آن تحزب است... دومین عامل شیوه نظارت بر نامزدهاست که در برخی مواقع دایره‌اش بسیار تنگ و گاهی هم قدری موسع می‌شود.»
خلاصه آنکه محمود صادقی زمین و زمان را به هم می‌دوزد تا آنچه کاهش اعتماد عمومی [بخوانید کاهش شدید سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان] به هر چیزی ربط دهد به جز عملکرد خود اصلاح‌طلبان. اصلاح‌طلبان در دولت تدبیر و امید که بخش اعظم دولت را تشکیل می‌دهند باعث وضعیت فعلی هستند و یا اینکه محمود صادقی به همراه هم قبیله‌های خود در دوره دهم مجلس که فراکسیون امید خوانده می‌شدند و به همراه فراکسیون نمایندگان حامی دولت در اکثریت بودند چه کاری برای بزرگترین مشکل مردم یعنی مشکلات معیشتی انجام دادند؟ محمود صادقی به یاد دارد که در موضوع معیشت مردم طرحی به مجلس دهم برده باشند یا اینکه او و دوستانش سرگرم مباحثی مانند حصر بودند؟!
در ادامه صادقی گفته است: «فارغ از محدودیت‌های پیشاانتخاباتی مثل ردصلاحیت‌ها، محدودیت‌های پساانتخاباتی اساسی‌تر است و اصلا رئیس‌جمهور تا چه حد امکان تحقق وعده‌هایش را دارد؟ خاصه بعد از انتخابات مجلس دهم و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 مردم این احساس را پیدا کردند که منتخبان نمی‌توانند یا نمی‌خواهند که به وعده‌های خود عمل کنند و در مجموع چنین احساسی در جامعه ایجاد شده است که چه انتخاب کنیم یا نکنیم، دولت در مسیر تعریف‌شده‌ای پیش می‌رود. شخص آقای روحانی هم بر چنین تصوری دامن زد... قبول داریم که بخشی از این انفعال ناشی از محدودیت‌های بیرونی و خارج از اراده مانند تحریم‌ها بود اما نمی‌شود انکار کرد که بخش مهمی از آن هم به محدودیت‌های خودخواسته دولت بازمی‌گردد. به‌هرحال چه خوشمان بیاید یا نیاید چنین تصوری در جامعه وجود دارد.»
واقعا اگر بر ادعای خود یعنی محدودیت‌هایی پست ریاست جمهوری ایمان دارند چرا این حجم از اصلاح‌طلبان برای این پست می‌خواهند نامزد شوند؟ و در زمان تبلیغات هم شاهد سیل وعده‌های آنها خواهیم بود.