نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دولت بایدن معمار تحریمها را برای رفع تحریم به کار گرفته است!
سرویس سیاسی -
داستان سادهلوحی طیف موسوم به اصلاحطلبان انتهایی ندارد. در تازهترین مورد آن روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «بازگشت معمار تحریمها» نوشته است: «در داستانهای جنایی این جمله معروف است که مجرم به محل جرم بازمیگردد. دیروز اعلام شد ریچارد نفیو، معمار ساختار تحریمهای گسترده علیه ایران در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما و نویسنده کتاب «هنر تحریم»، بهعنوان معاون نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران به تیم جو بایدن، رئیسجمهور جدید ایالات متحده، پیوست.» این گزارش در ادامه آورده است: «تحریمهای اولیه و ثانویه علیه ایران که در دوران دونالد ترامپ، سلف جمهوریخواه بایدن، تحت کارزار «فشار حداکثری» اجرائی میشدند، در دوران اوباما و پیش از توافق هستهای ایران و 1+5 بهعنوان «تحریمهای فلجکننده» در دستور کار قرار داشتند.»
در این نوشتار میخوانیم: «نفیو که تا پیش از این انتصاب بهعنوان محقق ارشد در مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا مشغول بود، حالا در حالی بهعنوان معاون رابرت مالی به وزارت خارجه پیوسته است که تیم بایدن تا پیش از انتخابات، از ایده رفع تحریمهای ایالات متحده علیه ایران و بازگشت به توافق هستهای حمایت میکردند. در واقع، برخی ناظران واشنگتن از انتصاب او به این عنوان استقبال کردهاند که نفیو بهعنوان برجستهترین متخصص تحریم ایران، در فرایند احتمالی رفع تحریمها[!!] که در صورت احیای برجام بناست در واشنگتن دنبال شود، خواهد توانست نقش عمدهای ایفا کند و فرایند رفع تحریمها را به شکلی بهینه و حتی به اعتقاد برخی با سرعت کافی اجرائی کند.»
این جملهها به قدری مضحک است که گویا برداشتن تحریمها به مهندسی معکوس نیاز دارد. سپس این گزارش احتمال دیگر را چنین آورده است: «درعینحال دولت بایدن برخلاف وعدههای پیش از انتخاباتش و برخلاف مواضعی که اعضای تیم فعلی دیپلماسی او در دوران ترامپ داشتند، عجله و جدیتی در پیگیری احیای برجام نشان نداده و کارزار تحریمهای «فشار حداکثری» دوران ترامپ را برقرار نگه داشته است. با توجه به تعلل و ابهامی که در رویکرد تیم بایدن نسبت به توافق هستهای دیده میشود، این احتمال از سوی بسیاری جدی شده است که در نهایت، دولت جدید آمریکا به احیای برجام نخواهد رسید و با برهمخوردن توافق هستهای، رویکرد تحریم آمریکا علیه ایران، این بار با همکاری بیشتر و جدیتر از سوی دیگر بازیگران توافق هستهای ادامه خواهد داشت.»
با این وجود گزارش مذکور میافزاید: «نفیو البته همانند رابرت مالی و دیگر اعضای تیم دیپلماسی دولت جدید ایالات متحده، در دوران دونالد ترامپ از منتقدان سیاست فشار حداکثری بود و حتی دراینباره در مناظرهای در مقابل مارک دوبوویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی که حامی جدی سیاستهای ضدایران در واشنگتن و از طرفداران رویکرد ترامپ بود، حضور پیدا کرد. او در مرکز سیاست جهانی ازجمله نویسندگان مجموعهای از تحلیلهای انتقادی نسبت به رویکرد دولت ترامپ علیه ایران، از فشار حداکثری تا تلاش برای اجرائیکردن سازوکار ماشه علیه ایران بود.»
اگرچه در همین گزارش در یک سطر آمده: «او درعینحال در بخش عمدهای از این موضعگیریهای خود، از زاویه اثرگذاری از سازوکار تحریمی در دوره ترامپ انتقاد میکرد.» اما متاسفانه نکتهای که این جماعت قادر به درک آن نیستند این است که انتقاد نفیو، اوباما و یا بایدن به ترامپ به خاطر این نبوده که امر غیراخلاقی وفا نکردن به عهد را مرتکب شده و یا با تحریمها به ملت ایران ظلم میکند بلکه انتقاد آنها از این باب بوده که این تحریمها اثرگذاری مد نظر آنها را ندارد. این حد از سادهلوحی اصلاحطلبان یادآور داستان پینوکیو و روباه مکار و فریب دادن او برای کاشتن سکههایش به منظور افزایش آنهاست.
اگر مدعیان اصلاحات دلسوز کشور بودند، فتنه 88 را کلید نمیزدند
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «جریان اصلاحات دلسوز نظام جمهوری اسلامی است و همواره خود را نسبت به دغدغههای نظام متعهد میداند. هدف جریان اصلاحات نیز تقویت نظام و توسعه و پیشرفت کشور بوده و در این موضوع هیچ تردیدی وجود ندارد... طیف تندرو همواره جریان اصلاحات و عقلای اصولگرایی را مانعی برای رسیدن به اهداف خود قلمداد میکنند؛ اهدافی که همواره معطوف به کسب قدرت و منافع شخصی بوده است.»
این روزنامه زنجیرهای مدعی شده است که جریان اصلاحات دلسوز نظام است. این ادعا در حالی است که مدعیان اصلاحات در مقاطع حساس اصلا کارنامه قابل قبولی ارائه نکردهاند. یکی از موارد مهم، سابقه مدعیان اصلاحات در فتنه 88 است. این طیف در سال 88 آنقدر بر آتش فتنه دمید که مقامات ارشد رژیم صهیونیستی با خوشحالی، مدعیان اصلاحات را سرمایههای اسرائیل در ایران نامیدند.
توجیه بازندگان سیاسی انتخابات اسفند 98
مردم با ما قهر نکردند، کاندیدا نداشتیم!
روزنامه همدلی به نقل از موسوی لاری، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز (در مصاحبه با سایت اصلاحطلب) نوشت: «من معتقدم آنچه در اسفند 98 اتفاق افتاد متوجه اصلاحطلبان نبود و متوجه کل مدیریت کشور بود. یعنی قهر مردم از صندوقهای رأی ربطی به اصلاحطلبان نداشت. اصلاحطلبان که کاندیدایی نداشتند تا کسی بگوید اینها از اصلاحطلبان قهر کردهاند. اصلاحطلبان چون کاندیدا نداشتند، کاندیدایی هم معرفی نکردند و احزابی هم که از بین افراد ثبتنام شده عدهای را شب آخر انتخاب کردند، معلوم بود که تکلیفشان چیست. بنابر این قهری که صورت گرفته از کل مدیریت است و کل مدیریت باید دست به کار شود که این سرخوردگی مردم از بین برود.»
گفتنی است، همدلی در شماره قبلی خود نیز به نقل از علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشته بود: «مجلس یازدهم، مجلسی یکدست بود که به علت حذف کاندیداهای اصلاحطلب تشکیل شده بود»!
پرواضح است که مدعیان اصلاحات در ماههای نزدیک به انتخابات، درتلاشند با طرح ادعاهای نادرست، عدم اقبال مردم به طیفهای اصلاحطلبان را توجیه کنند. آنها مدام میگویند کاندیدا نداشتیم و مردم نیامدند و مجلس یازدهم تشکیل شد، این در حالی است که اصلاحطلبان در انتخابات اسفند 98 با چندین لیست مانند «ائتلاف اصلاحطلبان حامی دولت»، «یاران اصلاحات»، «یارانهاشمی»، «لیست ائتلاف برای ایران» و... با سرلیستی چهرههایی چون مجید انصاری، مصطفی کواکبیان، علیرضا محجوب و... در انتخابات شرکت کردند و سرلیستهای آنها هیچکدام حداقلیترین رأیها را هم نیاوردند؟ نکته دیگر آنکه اتفاقاً سبب کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس، عملکرد فاجعه بار و برجامزده اصلاحطلبان و دولت مورد حمایت آنها بود، نه چیز دیگر.
بیاعتنایی به اسناد درباره عدم امکان حق شرط در FATF
روزنامه دولتی ایران دیروز اظهارات مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره FATF را منتشر کرد.
ارگان دولت به نقل از وی آورده است: «من با کارشناسان حقوق بینالملل که آدمهای متعهد و متدینی هم هستند در این مورد صحبت کردم و میگویند در این مورد میشود حق شرط گذاشت و حق شرط قایل شد و این شرطها هم عمل میشوند. مثلا فرض کنید کشوری حق شرط میگذارد و میگوید من شرط ایران را قبول ندارم. رابطه ما فقط با آن کشور به هم میخورد نه با دیگران. مثل رابطه الان ما با عربستان که دیگر رابطه مالی نداریم. پس حق شرط میتواند باشد.»
نبوی گفته است: «برخی از مسئولین اسنادی ارائه کردهاند که برخی از کشورهای دوست ما که رابطه نسبتا خوبی هم با ما دارند میپرسند چرا به FATF نمیپیوندید، این کار را برای ما سختتر میکند.»
درباره ادعاهای فوق نکاتی گفتنی است، اولا، آمریکا و کشورهای اروپایی با حق شرطهایی که کشورهای اسلامی نسبت به FATF اعلام کردهاند، مخالفت کردهاند. کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، هلند سوئد، نروژ و... به شرطهای کشورهای سوریه، اردن، مصر و یمن و... درباره مبارزات جنبشهای آزادی بخش اعتراض و مخالفت کردهاند که متن نامههای آنها در سایت سازمان ملل موجود است. مصر در هنگام الحاق به کنوانسیون، طی شرطی اعلام کرده است که «کشور جمهوری عربی مصر مقاومت به هر شکل آن از جمله مقاومت مسلحانه در مقابل اشغال خارجی و تجاوز ارضی را به منظور آزادسازی و دفاع از خود، به عنوان عمل تروریستی مندرج در ماده ۲ کنوانسیون نمیداند.» اما کشورهای غربی از جمله هلند با این شرط کشور مصر مخالفت کرده و اعلام کردهاند «بیانیه مصر برخلاف ماده ۶ کنوانسیون است و شرط مغایر با هدف و منظور کنوانسیون اجازه داده نشده است و کشور هلند براساس آنچه فوقا بیان شد با بیانیه جمهوری عربی مصر مخالفت مینماید.»
ثانیا، پیش از آنکه کشورهای دیگر بخواهند با حق شرط ایران مخالفت کنند، FATF با آن مخالفت کرده است. در بند ۱ بیانیه عمومی FATF که مهر ۹۷ منتشر شد، آمده است: «به نحو مناسبی تامین مالی تروریستها را جرم انگاشته و از جمله معافیت گروههای تحریم شده را که «در تلاش برای پایان دادن به اشغالگری خارجی، نژادپرستی و استعمار هستند» حذف کند.» واضح و مبرهن است، که حق شرط یا تحفظ در این بند صراحتا رد شده است. عباراتی که FATF خواستار حذف آن شده، مربوط به بیانیه تفسیری دولت است. از این رو اعلامیه تفسیری دولت، صرفا یک موضعگیری و بیان نظر است، اثر حقوقی ندارد و «حق شرط» یا «حق تحفظ» تلقی نشده است. FATF پس از امضا و انعقاد برنامه اقدام با دولت روحانی در بیانیهای تصریح کرده است که ایران تامینکننده مالی تروریستها است!
در بیانیه مذکور آمده است؛ «FATF نسبت به خطر تامین مالی تروریسم که از سوی ایران ناشی میشود، نگران باقی خواهد ماند.» در ماده 6 کنوانسیون سی اف تی نیز حق تحفظ یا حق شرط برای همکاری با FATF مردود اعلام شده است.FATF تیرماه 97 نیز در بیانیهای حق تحفظ ایران را مردود اعلام کرد. ثالثا، طرح مسئله حق تحفظ جدید از سوی دولت، به نقل از مجید انصاری که در گزارش روزنامه ایران به آن اشاره شده، در شرایطی است که وی گفته بود: «ما در گذشته با توجه به تحفظاتی لایحه پولشویی و اصلاحات آن را در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب کردیم. ولی اخیرا آنها به همین تحفظات ما ایراد گرفته بودند. ظاهرا سازوکار FATF قطعی نیست. یعنی مرتباً الزامات و تعهدات جدیدی را مطالبه میکنند. به همین جهت باید قضیه روشنتر شود و ببینیم تا کجا میخواهد ادامه پیدا کند
رابعا، مارشال بیلینگزلی، رئیسسابق FATF گفته بود: فعالیتهای FATF برای تقویت اجرای تحریمهای سازمان ملل در سطح جهان و پاسخگو کردن کشورهای کمکار از طریق فرایند «لیست خاکستری» آن، به تضعیف تلاشهای روسیه برای دور زدن ممنوعیتهای بینالمللی علیه معامله با ایران و کره شمالی یا سایر برنامههای تحریمی سازمان ملل، کمک میکند.
خامسا، بزرگترین حامیان تروریسم، عضو FATF هستند و داعش و دیگر گروههای خونآشام تروریستی از سایه حمایتی کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) برخوردارند. مطلب دیگر اینکه، با وجود اینکه آمریکا و اروپا عضو FATF هستند 76 درصد پولشوییهای دنیا در همین کشورها انجام میشود. سادسا، تعدادی از بانکهای داخلی در راستای عمل به دستورالعملهایFATF، کلیه شعب خود را از همکاری مالی با برخی ارگانهای داخلی که در تحریم دشمنان ملت بودند، منع کردند. صرافیهایی که در شرایط تحریم با ایران کار میکردند، با عمل به دستورالعملهای FATF لو رفتند.