یادداشت دانشجویی
نابلدی، در لباس راهبلد!
«سخن بسیار است و مجال اندک؛ چه بهتر که سخن را کوتاه کنیم و پای در رَه نماییم، که دراز است رَه مقصد و من نوسفرم.»
این تنها بخشی از سخنان فاتح نوسفر انتخابات یازدهم قوه مجریه، طی مراسم تنفیذش است که در آغاز مسیر مدعی بود، راه بلدتر از او وجود ندارد؛ اما اکنون در رُبع پایانی دوران زمامداری خویش و دقیقاً هنگامی که باید ملت را در آستانه نیل به آن بهشت مقصود رسانده باشد، تازه لَب به اعتراف گشوده و متناقضانه اظهار میدارد: «من بلد نیستم» کاری به دنیا نداشته باشم و برای حل مشکلات فقط به داخل نگاه کنم.»! [26 دی 1398]
اگرچه اذعان به نابلدی و بیتجربگی بسیار پسندیده به نظر میرسد اما این اقرار دیرهنگام باید در بهار 92 و پیش از تصمیم برای ورود به کارزار انتخابات مطرح میشد، نه اکنون که با گذشت قریب به 7 سال، این نوشداروی تاریخ مصرف گذشته، توان احیای هیچ مُردهای را ندارد!
از ابتدا، مثل روز روشن بود که پای نهادن در این بیراهه، مقصدی جز ناکجاآباد نخواهد داشت چراکه پیشقراولان آن، پیشتر در آزمونهای مشابهی مثل «ماجرای مکفارلین» و «توافق سعدآباد» امتحان خود را پس داده بودند اما محبّانالمذاکره(!) بدون ذرهای تنبه و عبرت از رخدادهای سه دهه گذشته، اینبار در قامت حقوقدان، مدعی نسخهپیچی برای کشور بودند و میگفتند: «والله العلیالعظیم اگر مشکلات راهحل نداشت، کاندیدا نمیشدم.» [خرداد 1392]
با این وجود، مشاطهگران زنجیرهای آنچنان در باغ سبز مذاکره با کدخدا را آراستند که بالاخره آنچه نباید میشد، دوباره «تَکرار» شد و نهایتاً گفتاردرمانیهای هیئت ایرانی با 1+5 در ژنو و لوزان و وین، خسارت محض برجام را برای ایرانیان به ارمغان آورد!
امضای بیدستاورد این خسارت محض، حضرات را آنچنان به خود غره نمود که رقبای انتخاباتی خود در سال 96 را به شکلی تحقیرانه، اینگونه مخاطب قرار دهند: «شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟! شما بلدید با دنیا مذاکره کنید؟! شما زبان دنیا را میفهمید؟!» [اردیبهشت 1396]
حال وقت آن است که از بلدهای مذاکره پرسید، چطور میشود که نتیجه گفتوگوهای فشرده فهیمترین زبانشناسان جهان، تصویب تحریمهای ضدایرانی همچون ISA و KATSA و به جریان انداختن Snapback Mechanismباشد؟! متخصصان امنیت ملی که مدعی دور کردن سایه جنگ از کشور بودند، چرا توضیح نمیدهند که حمله تروریستی تکفیریها به مجلس شورای اسلامی و ترور یکی از بلندپایهترین مقامات لشکری ایران در فرودگاه بغداد، در کدام دولت به وقوع پیوست؟! دولتمردانی که ادعای تدبیر و درایت داشتند و افاضه میکردند: «کشور به مدیر نیاز دارد نه نوکر!»، چرا اکنون پاسخگوی دستهگلهای به آب دادهای مثل «تورم 42 درصد»، «جهش 226 درصدی قیمت مسکن»، «اُفت 300 درصدی ارزش پول ملی»، «رشد 6 برابری نرخ ارزهای خارجی»، «افزایش 3 برابری قیمت خودرو و بنزین» و... نیستند و در مواجهه با این فجایع اقتصادی، یارای چرخاندن زبان در دهان ندارند؟!
البته دیوار حاشای فرافکنی نابلدان بحدی مرتفع است که یک روز از «کمبود اختیارات رئیسدولت» شکوه دارند! روز دیگر «شعار روی موشک» و «دولت با تفنگ» را مقصر وضع موجود میدانند! فردای آن روز، علتالعلل تمام آلام بشری از ابتدای خلقت تاکنون را «دولت سابق» و «دلواپسان» معرفی میکنند! سپس با ترند نمودن فعل نخنماشده «#نمی_گذارند» (که مشخص نیست مرجع آن به کدام فرد، دستگاه یا نهاد خیالی بازمیگردد) از زیر سنگینی وعدههای پوچشان، جاخالی میدهند!
جالب اینجاست اکنون نیز که با اکراه، به نابلدیشان اقرار دارند و شرایط را برای تداوم حیات سیاسی خود و همقطارانشان نامساعد میبینند، فاز پلورالیسم سیاسی را کلید زده و با پیش کشیدن طرح «آشتی ملی»، ندای وحدت سر میدهند! این خود یکی دیگر از عجائب روزگار است که اساتید اعظم دو قطبیسازیهای کاذب در کشور، با نزدیک شدن به برهه انتخابات، دَم از اتحاد و دوستی میزنند و شورای نگهبان قانون اساسی را تنها به علت رعایت قانون در بررسی صلاحیتها و در پیش نگرفتن مواضع متساهلانه، آماج حملات لفظی خویش قرار میدهند!
موجسواری بر واژههایی مانند وحدت و آشتی ملی، خود از جمله دیگر مغالطهگریهایی است که امیرالمومنین(ع) در وصف امثال آن فرمود: «سخن درستى است كه از آن نتيجه نادرست مىگيرند.»! [حکمت 189 نهجالبلاغه]
فارغ از ردصلاحیتهای افراد به دلایل اقتصادی و اخلاقی و...، رهبر انقلاب به بهترین شکل پاسخ این دست شبههافکنیها را سابقاً دادهاند: «مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟ قهری وجود ندارد، البته مردم ما با کسانی که در سال 88 به روز عاشورای حسینی اهانت کردند و با قساوت و لودگی و بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمیکنند.» [27 بهمن 1395]
اکنون یومالحساب اعتدالیون فرا رسیده و در ماههای پایانی مسئولیت، وقت آن است که بهجای چنگ زدن به حواشی دست چندم، گزارشی از متن و کارنامه عملکردشان را به مردم ارائه دهند تا حداقل با این اقدام، کفاره نابلدی خود را اعاده کرده باشند.
در پایان این وجیزه، به ذکر حدیثی از پیامبر مکرم اسلام(ص) بسنده میشود که فرمود: «من تقدّم على المسلمين و هو يرى أنّ فيهم من هو افضل منه، فقد خانالله والمسلمين. * آن كس كه خود را مسئول مسلمانان قرار دهد، در صورتى كه مىداند در ميان آنان كسى برتر از او وجود دارد، به خدا و امت مسلمان خيانت كرده است.» [الحیاه - جلد2 - صفحه586]
محمد زندی
فعال دانشجویی