kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۱۱۲۸
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۱

آمریکا به بن‌بست خورد پادوهای داخلی ترامپ دست به کار شدند

به تجربه ثابت شده هر زمان که آمریکا و اروپا به بن‌بست می‌خورند و باید‌ گریبان آمریکا و اروپایی‌های بدعهد را گرفت، جریانی خاص در داخل توپ را به زمین خودی شوت می‌کند و عصا زیر بغل آمریکا و اروپا می‌گذارد.


  سرویس سیاسی-  

از اردیبهشت‌ماه سال 1397 که ایالات متحده آمریکا به‌صورت یک‌جانبه از توافق بین‌المللی برجام خارج شد، بیش از یک سال می‌گذرد. در این یک سال دولت آمریکا تمام اقدامات لازم برای بازگرداندن تحریم‌های ضدایرانی در قالب آنچه «کمپین فشار حداکثری» می‌نامند را انجام داده است.
هدفی که ایالات متحده از تشدید خصومت‌ورزی علیه ایران برای خود ‌ترسیم کرده بود، اجبار ایران برای مذاکره مجدد و پذیرفتن محدودیت‌های بیشتر در حوزه توانمندی هسته‌ای و نیز سایر حوزه‌ها مانند توان دفاعی موشکی خود بود، اما امروز و با گذشت بیش از یک سال از آن تحلیلگران و رسانه‌های غربی اذعان می‌دارند تشدید تحریم‌ها از سوی «دونالد ترامپ» با هدف وادار کردن تهران به عقب‌نشینی موثر واقع نشده و در مقابل، ایران رویکرد فشار حداکثری خود را علیه کاخ سفید به اجرا در آورده است.
در چنین شرایطی متأسفانه رسانه‌های منتسب به یک جریان خاص سیاسی در داخل کشور درست در زمانی که آمریکا و اروپا در سیاست‌های خود علیه کشورمان به بن‌بست رسیده و باید ‌گریبان این عهدشکنان را گرفت، توپ را به زمین خودی شوت کرده و عصا زیر بغل آمریکا و اروپا می‌گذارند.
یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای روز گذشته در یادداشتی با عنوان «ناپايدار و غيرقابل پذيرش» نوشت: «يكي از نقاط ضعف برجام كه خود را نشان داد اين بود كه فقط مسئله هسته‌اي را محور خود مي‌دانست و ساير مسائل را مغفول گذاشته بود. طرفين برجام گمان مي‌كردند كه مراحل بعدي برجام در ‌ترتيبات منطقه‌اي خواهد بود و مسئله هسته‌اي گام اول است ولي مرحله بعدي هيچ‌گاه در دستور كار قرار نگرفت.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «مهم‌تر از اينها [پيشنهاد آقاي روحاني در سازمان ملل كه شامل انجام تغييراتي در تعهدات طرفين درخصوص غروب هسته‌اي]، توسعه توافقات به مسائل منطقه‌اي است. بدون توافقات منطقه‌اي بعيد است كه برجام يا قوي‌تر از آن بتواند دوام پيدا كند؛ حتي اگر ايالات متحده به آن بازگردد.»
این روزنامه اصلاح‌طلب همچنین نتیجه‌گیری کرده است: «ادامه وضع موجود خطرناك است و به ناچار خواسته يا ناخواسته به تقابل ختم خواهد شد.»
یک روزنامه دیگر که مدتی است به خیل زنجیره‌ای‌ها پیوسته، در تحلیلی ابتدا به بزک و بزرگنمایی توافق هسته‌ای پرداخته و نوشت: «درباره نتایج سفر رئیس‌جمهور روحانی به سازمان ملل، تحلیل‌های متفاوتی ارائه می‌شود که طبعاً خاستگاه‌ها و مبانی متفاوت دارند و قابل احترامند. اعتقاد ما بر اینست که نتایج این سفر را باید با محور قرار دادن «برجام» بررسی کرد، زیرا برجام برای کشور ما یک دستاورد بزرگ برآمده از مذاکرات پراهمیت با قدرت‌های بزرگ جهان است و حفاظت از آن وظیفه دولت و بخش دیپلماسی خارجی است. دیپلماسی خارجی ما هرقدر در حفاظت از برجام موفق‌تر باشد، ارزیابی‌ها درباره تلاش‌هایی از قبیل سفر رئیس‌جمهور به سازمان ملل مثبت‌تر خواهد بود.» در حالی که علاوه بر عموم مردم و کارشناسان، حتی دولتمردان و دست‌اندرکاران برجام اعتراف دارند که این توافق دستاوردی برای کشور نداشته و محصول آن تقریباً هیچ بوده است، چنین اظهاراتی قابل تأمل است.
این روزنامه در ادامه نوشته است: «روشن است که سه کشور اروپایی امضاکننده برجام به‌خاطر تعلل در انجام تعهداتشان درخصوص برجام قابل سرزنش هستند و روشن است که این کشورها با تبعیت از آمریکا نشان داده‌اند که از استقلال و اراده سیاسی لازم برخوردار نیستند، ولی ما نیز نمی‌توانیم سیاست خارجی خود را بی‌عیب و نقص بدانیم. ما باید بپذیریم که برای حفاظت از برجام می‌توانستیم راه‌های دیگری را انتخاب کنیم که در عین رعایت اصول و حقوق کشور و ملت، به نتیجه مطلوب می‌رسیدیم و برجام به چنین سرنوشتی دچار نمی‌شد.»
گفتنی است این روزنامه‌ها در حالی در مقام توجیه عهدشکنی غربی‌ها و در حقیقت در نقش سخنگویی ترامپ و کشورهای اروپایی برآمده و عدم دادن امتیازات بیشتر در برجام از سوی ایران را دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن این توافق عنوان کرده و به نوعی جمهوری اسلامی را مقصر شکست برجام دانسته‌اند که تا به امروز حتی اندیشکده‌ها و رسانه‌های غربی نیز چنین ادعای باطلی را مطرح نکرده بودند!
بر همین اساس کارشناسان ارشد حوزه بین‌الملل بارها بر این مهم تأکید کرده‌اند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون زمینه‌سازی‌های داخلی عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروه‌های سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاه‌هایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامه‌های خود علیه ملت ایران را دارد. هرچند برخی آگاهانه و برخی از روی ناآگاهی در زمین دشمن بازی می‌کنند اما در هر حال نتیجه هر دو یکسان است.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی-  رسانه‌ای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرس‌های غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان می‌دادند، اکنون پس از قربانی شدن صنعت هسته‌ای و نقض عهدهای مکرر آمریکا و اروپا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام به دنبال زمینه‌چینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا این‌بار قدرت منطقه‌ای و موشکی ایران قربانی شود.
به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را تحمیل و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن را دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهم‌ترین سرمایه‌های ترامپ در ایرانند.