kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۰۵۶۰
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۷
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام

روحانی و تحریف تاریخ برای توجیه امضای برجام




 سهراب صلاحی
 این سخن درستی است که اگر ذهنیت ‌اشتباهی از جمهوری اسلامی ایران در اذهان مردم غرب صورت گرفته، مسئولین ذی‌ربط نسبت به اصلاح آن باید کوشا باشند، اما سؤال مهم این است که اگر چنین ذهنیتی هم شکل گرفته باشد، آیا ساخته و پرداخته دستگاه‌های تبلیغاتی غربی و صهیونیستی است و یا رفتار جمهوری اسلامی ایران؟ کدام تحلیلگر منصفی است که با نگاهی اجمالی به وضعیت منطقه، حداقل در این دو دهه اخیر، اقرار و اذعان ننماید که به جهت خوی سلطه‌گری بعضی کشورهای غربی و در رأس آن دولت آمریکا، منطقه غرب آسیا بیش از طول تاریخ آماج تخریب، ویرانی، قتل و کشتار قرار نگرفته است. کدام محقق منصف و مطلعی است که انکار نماید برای اینکه آمریکا از طریق سلطه بر این منطقه، سلطه جهانی خود را مستقر نماید، در دهه‌های اخیر دهشتناک‌ترین عملیات‌های نظامی و رذیلانه‌ترین حرکت‌ها را در ایجاد و گسترش گروه‌های تروریستی در منطقه انجام نداده است و اکنون کدام پرسشگر مطلعی است که می‌تواند انکار نماید که رفتارهای چندگانه آمریکا با نُرم‌های حقوق بشری و حقوق بین‌الملل در تعامل با منطقه، موجب شده است که تنفر از دولت آمریکا در میان مردم منطقه و حتی جهان موج نزند.
البته سؤال‌برانگیزترین قسمت سخنان حسن روحانی، متأسفانه این است که وی تلویحاً نظم جهانی مورد نظر آمریکا را پذیرفته و معتقد است که باید به‌عنوان یک مهره در جدولی که از سوی آمریکایی‌ها برای منطقه طراحی شده است بازی کرد. شاید به همین دلیل است که وی مدعی بود مردم ایران 37 سال است فقط دارند شعار می‌دهند و اکنون او باید آن را پایان دهد و به تعبیر دیگر، پس از برجام ادبیات مسئولین نظام و مردم نیز باید تغییر یابد؛ به این مفهوم که در عالم سیاست دوست و دشمن معنا ندارد و شعار مرگ بر آمریکا که نشانه تنفر مردم ایران از خوی سلطه‌گری دولت آمریکا است که البته امروز به جهت مقاومت ملت مبارز ایران، شعاری جهانی شده است، به‌زعم دکتر روحانی باید پایان ‌پذیرد؛ زیرا رئیس‌جمهور معتقد بود که ایران نمی‌تواند در مقابل ابرقدرت‌ها بایستد.    
همچنین وی در نشست تیرماه 1394 با استانداران کشور با تلقی راهبردی دانستن مذاکرات هسته‌ای گفت: تصمیم‌گیری برای صلح در مواردی سخت‌تر از جنگ است. امام حسن(ع) صلح را انتخاب کردند و ما نیز باید راه همان امام همام را پیش بگیریم.
واقعاً سؤال‌برانگیز است که بر اساس چه مبانی تحلیلی و استفاده از چه مشاورانی است که رئیس‌جمهور درحالی‌که خود شاهد است آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی تاریخ جهان در منطقه غرب آسیا در مقابل جمهوری اسلامی ایران و گروه‌های مقاومت اسلامی دچار شکست‌های مکرر شده و پیامدهای اقتصادی، نظامی و سیاسی آن باعث شده است که این کشور را در بدترین وضعیت تاریخی خود قرار دهد و درحالی‌که جمهوری اسلامی ایران با در پیش گرفتن راهبرد مقاومت و کار و تلاش توانست به باشگاه هسته‌ای جهان ورود پیدا کند، رئیس‌جمهور دولت ایران دچار چنین ضعفی در مشابهت‌سازی تاریخی و درواقع مرتکب چنین خطای راهبردی می‌شود؟
در همان زمان که جناب روحانی وضعیت ایران امروز را با وضعیتی که مردم فاسد آن زمان کوفه بر امام حسن(ع) تحمیل کرده بودند، شبیه دانستند، ده‌ها هزار نیروی جهادی و آماده مبارزه در میدان جنگ و شهادت از افغانستان، پاکستان، لبنان، عراق و سوریه و حتی بعضی کشورهای دیگر برای مقابله با جنگ نیابتی آمریکا وارد عراق و به‌خصوص سوریه شدند و افسران ایرانی به آنها و نیروهای نظامی عراق و سوریه مشاوره می‌دادند و به تعبیر کیسینجر، تمام تخم‌مرغ‌های آمریکا که در سبد داعش در جنگ سوریه و عراق گذاشته شده بود را نابود کردند. همچنین همه تحلیلگران، سیاستمداران و حتی مردم عادی دنیا می‌دانند که نظام اسلامی چنان مقتدر است که با صدور حکم ارتداد سلمان رشدی که در حمایت کامل نظام سلطه است، وی حدود سه دهه است که جرئت حضور در انظار عمومی را پیدا نکرده است. وقتی گفته می‌شود، نظام اسلامی مقتدر اما مظلوم است، دست‌کم گرفتن توانمندی‌های خودی و در مقابل برتر و بزرگ داشتن توان دشمن، ازجمله ظلم‌هایی است که از سوی بعضی مسئولین به این نظام روا داشته شده است.
اگر علاوه‌بر مردم ایران، گروه‌های قدرتمند انقلاب اسلامی در منطقه که آمریکا و رژیم صهیونیستی که هردو مسلح به سلاح هسته‌ای هستند را در تمامی جنگ‌های مباشرتی و نیابتی در دوران پس از انقلاب اسلامی شکست داده‌اند، از دکتر حسن روحانی سؤال کنند که شما به‌عنوان یک روحانی که حتماً باید تاریخ اسلام را مطالعه کرده باشید و به‌عنوان رئیس‌نظام پرآوازه جمهوری اسلامی نسبت به تحولات منطقه و جهان تحلیل عمیقی داشته باشید، چرا ما را با مردم فاسد و پیمان‌شکن آن زمان کوفه مقایسه و تشبیه نمودید، بعید است که ایشان بتوانند پاسخی قانع‌کننده ارائه نمایند. درهرحال گفتن این عبارت که وضعیت ایران شبیه وضعیت دوران امام حسن(ع) در زمان صلح با معاویه است، به همان اندازه ‌اشتباه و خطا بود که در دولت دهم بعضی وضعیت جمهوری اسلامی ایران که با شکست آمریکا در عراق، قدرت منطقه‌ای آن تثبیت شده بود را با وضعیت مسلمانان در شعب ابی‌طالب مقایسه و یکسان دانستند که رهبر انقلاب در پاسخ آنها تأکید فرمودند، وضعیت امروز جمهوری اسلامی ایران شبیه زمان «بدر» و «خیبر» است.
اشتباه راهبردی روحانی، رئیس‌جمهور در تحلیل تاریخ به دوران امام حسن(ع) ختم نشد بلکه به قیام عاشورا نیز کشیده شد. وی در جمع مردم عاشورایی زنجان در سخنانی تأمل‌برانگیز گفت: درس کربلا تعامل سازنده و مذاکره با دشمن است. این اظهارنظر نیز به‌شدت از سوی علما، دانشمندان و نخبگان کشور و به‌خصوص رهبر انقلاب مورد انتقاد قرار گرفت، زیرا مکتب عاشورا نه‌فقط الهام‌بخش مسلمانان در مقابله با ظلم و دیکتاتوری است، بلکه شخصیتی مانند ماهاتما گاندی، رهبر استقلال هندوستان سبب پیروزی هند در تقابل با امپراتوری انگلیس را عمل به فرامین امام حسین(ع) عنوان کرد. گاندی در بخشی از سخنان خود می‌گوید «من برای مردم هند چیز تازه‌ای نیاوردم، فقط نتیجه‌ای که از مطالعات و تحقیقات درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم، واجب است همه ما راهی را بپیماییم که حسین بن علی(ع) پیمود. من زندگی امام حسین(ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به‌دقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا کرده‌ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز شود، بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.»