نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
وضعیت مسکن گویای کارنامه اجرایی و پرت کردن میکروفون نمایشگر روشنفکری شماست!
عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی که خود از مسببین اصلی افزایش ۱۳۰ درصدی قیمت مسکن در سالهای اخیر است و با کارنامه بسیار ضعیف در این وزارتخانه و خسارت بزرگی که در این حوزه به مردم ایران وارد کرده است، این روزها در ژست منتقد، به سیاستهای دولتی معترض شده که 5 سال بهعنوان وزیر در کابینه آن حضور داشته است.
سرویس سیاسی-
وی در گفتوگو با روزنامه اعتماد، دولت روحانی را فاقد برنامه و استراتژی مشخص برای اداره کشور خوانده و با بیان اینکه روحانی برنامه روشني براي بعد از برجام نداشت گفته است: «گروههاي سياسي ما از سال 1395 بايد تحليل درستي از شرايط ميداشتند و متوجه ميشدند كه دولت بعد از برجام ايدهاي براي حل و فصل ساير امور ايران ندارد؛ خواه اين امر اجتماعي و فرهنگي باشد، خواه سياسي و اقتصادي.»وی كانديداتوري روحاني براي دولت دوازدهم را اشتباه مشترك او و حاميانش دانسته و درباره چرایی استعفا خود از دولت گفته است:«به آقاي روحاني گفتم شما هماهنگكننده دولت هستيد و من فكر ميكنم، نميتوانم با شما هماهنگ باشم و ادامه كار من اخلاقي نيست. من مواضع دولت را قبول نداشتم و ادامه دادن مسئوليت درست نبود».
وقتی دولت نمیداند میخواهد چه کند، افزایش اختیارات چه فایدهای دارد؟
وزیر سابق راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید در ادامه به ادعای عدم اختیارات رئیسجمهور در حوزه مدیریت اجرایی کشور اینگونه پاسخ داده است: «آنچه از اختيارات رئيسجمهوري مهمتر است، اين است كه دولت بداند، ميخواهد چه كند؟ اگر رئيسجمهوري نداند كه ميخواهد چه كند حتي اگر اختيار تمام عالم را هم داشته باشد، فايدهاي ندارد. اصل قصه اين است كه دولت نظريه ندارد. در واقع اختيارات فرع بر وجود نظريه است».
آخوندی که روزگاری مسکن مهر دولت پیشین را طرحی مزخرف خوانده بود و به رغم ادعای طرح مسکن اجتماعی، در روز تودیع خود از این سمت اعلام کرده بود که افتخار میکند در دوران وزارتش حتی یک مسکن مهر نساخته است ،در پاسخ به این پرسش که «چرا با وجود مخالفت با مسکن مهر نتوانستيد طرح ديگري را به سرانجام برسانيد؟ گفته است: «زمانی که مفهوم مسكن اجتماعي را مطرح كردم و عينا هم در برنامه ششم در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد، به اين معنا نبود كه وزارت راه و شهرسازي مسئوليت ساخت و ساز مسكن را برعهده بگيرد»!
آخوندی در بخشی از این مصاحبه گفته است:«من روشنفکری هستم که وارد حوزه اجرا شدم». این ادعا در حالی است که وضعیت مسکن گویای کارنامه اجرایی و پرت کردن میکروفون یک خبرنگار نیز نمایشگر روشنفکری وی است.
آسمان ریسمان به هم بافتن برای کمرنگ کردن عزاداری
روزنامه سازندگی در بخشی از یادداشتی با عنوان «نقش صداوسیما در ایجاد «نشاط اجتماعی» آورده است: «نباید از یاد برد که فضای غمزده همیشه بستر مناسبی برای فرار مغزها است. نمایش سازها و دستگاههای موسیقی در رسانههای تصویری و نمایشی خصوصاًً رسانه ملی و عدم ایجاد قبح فرهنگی و عقده اجتماعی در این خصوص الزامی بهنظر میرسد. زمان آن رسیده که با احترام به قوانین در این مسائل و رویههای تصمیمگیری بازنگریهای جدی صورت بگیرد. کاهش برنامههای حزنانگیز و مراسم عزاداری در صداوسیما و تقویت برنامههای شادیآفرین در آن. بر اساس نظارت برخی مخاطبان و کارشناسان حجم و دوز برنامههای شادیآفرین و بها دادن به اعیاد مذهبی کمرنگ است.»
شایان ذکر است که مدعیان اصلاحات طی سالهای اخیر و در ایام نزدیک به ماه محرم، تلاش کردهاند با آسمان ریسمان به هم بافتن و طرح ادعاهایی مانند افسردگی مردم در اثر کثرت عزاداریها و حتی شکلگیری حزن و یا فرار مغزها!! در پی آن، ماهیت و مفهوم عزاداری را مخدوش و هیئتها و نوحهخوانی را محدود کنند. گفتنی آنکه ماه پیش بود که اظهارات نسنجیده سعید نمکی، وزیر بهداشت درخصوص گریه و عزاداری برای اهلبیت(ع)، واکنش انتقادی و تند افکارعمومی را در پی داشت.
دولت تنها نهاد پاسخگو در کشور است!
صادق زیباکلام دیروز در روزنامه ایران یک دشمن فرضی ساخت و با آن درگیر شد. این دشمن فرضی که جریانی است صرفا موجود در ذهن نویسنده، معتقد است اساساًً چرا دولت باید باشد!
وی نوشت: «هیچکس معتقد به مصون بودن دولت از نقد نیست، اما نکته این است که مسئله جریان مخالف، اساساًً دولت روحانی نیست. آنان به ضعفهای دولت کاری ندارند یا اگر به این ضعفها اشاره میکنند، بدون برنامه و طرحی برای اصلاح ضعفهاست. این رویهای است که در 6 سال گذشته، بهویژه در 2 سال گذشته در صداوسیما یا برخی تریبونهای رسمی دیده شد. غایت این برخوردها این بود که اساساًً چرا دولت باید باشد و وجود دولت چه فایدهای برای کشور یا مردم دارد؟... علیرغم همه نقدهایی که به دولت و قوه مجریه وارد میکنیم، قوه مجریه تنها نهاد پاسخگو در کشور است، کما اینکه میبینیم نهادهای دیگر چندان تمایلی برای پاسخگویی ندارند. بنابراین بسیار حیف خواهد بود اگر آخرین اثر و آخرین باقی مانده پاسخگویی نظام جمهوری اسلامی هم تضعیف شود تا جاییکه خاصیت خود را از دست بدهد». برخلاف ادعای فوق، دولت با بهانههای مختلف از جمله دولت قبل، دولت پنهان، ترامپ، تحریم، نمیگذارند و... سعی در فرار از مسئولیتپذیری و پاسخگویی دارد و مدعیان اصلاحات هم در این میان برای تحریف افکار عمومی، به دولت آدرس فرار میدهند.
عقدهگشایی اشتباهی روزنامه زنجیرهای
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد متواری شدن یک خبرنگار را بهانهای قرار داده تا به جناح رقیب بتازد. در سرمقاله این روزنامه آمده است: «باورهایمان بند فلان وکیل و یا مسئول و یا حتی همین خبرنگار به اصطلاح ارزشی که در جریان سفر ظریف وزیر خارجه به اروپا رفت اما برنگشت نیست لیکن حق دهید که کمی قلقلکمان بیاید!»
سپس نویسنده که به گمان خود زمان را مناسب دیده چنین نوشته است که «آخر مگر ممکن است این مقدار فاصله باشد میان زبان و عمل فيالمثل همین خبرنگاری که به گواه بسیاری همواره هم صنفان جناح مقابل را به ضدیت با نظام متهم میکرد و با نمایندگان مجلس عليه شان مصاحبه میگرفت چطور ممکن است در میان سفر وزیر خارجه به اروپا غیباش بزند و خبر برسد که آری؛ آقای خبرنگار به اصطلاح اصولگرا از تیم خبری وزیر جدا شده و يحتمل در خواست پناهندگی داده است به حق چیزهای ندیده و نشنیده» در این زمینه نخستین موضوع این است که وزارت خارجه با چه متر و میزانی برای همراهی تیم خبری وزیرخارجه یک سایت خبری ناشناخته را برگزیده است؟
و اما در مورد ادعای اصولگرا بودن آن خبرنگار به خبر ویژه دیروز کیهان اشاره میکنیم که نگاشته بود: در پی پناهندگی یک خبرنگار در جریان سفر اروپایی وزیر خارجه، محافل مدعی اصلاحطلبی، خبرنگار متبوع طیف خود را اصولگرا جا زدند. گفته میشود امیر توحید فاضل در جریان سفر ظریف به نروژ، درخواست پناهندگی کرد و با هیئت خبرنگار وزیر خارجه مراجعت نکرده است. او دبیر سیاسی خبرگزاری موج معرفی شده اما مرور سوابق وی نشان میدهد که وی در ستاد کروبی، ریاست ستاد کمیته اطلاعرسانی را برعهده داشته و ضمناً با خبرگزاری ایرنا و برخی روزنامههای اصلاحطلب مانند شهروند همکاری میکرده است. او حتی بارها با روزنامهنگارهای اصلاحطلب بیانیههای مشترکی را امضاء کرده است.
هدف مدعیان اصلاحطلبی از فریبکاری اخیر، لاپوشانی خیانت صدها نفوذی حاضر در این طیف است که پس از ارتکاب خیانتهای متعدد، از کشور گریختند و پناهندگی گرفتند. در این فهرست، میتوانید از وزیر ارشاد و معاون وزیر ارشاد در دولت اصلاحات پیدا کنید تا دهها سردبیر و دبیر سرویس و خبرنگار و نویسنده نشریات زنجیرهای که از رادیوها و شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب سردرآوردند.
پیامرسانهای داخلی را تضعیف کردند، از عدم اعتماد مردم میگویند!
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات منتشر کرد. وی در بخشی از مصاحبه، در پاسخ به این سؤال که به نکته خوبی اشاره داشتید که اپهای ما در حوزه نقشه توانستهاند با نمونههای خارجی رقابت کنند بهنظر شما چرا در حوزه پیام رسانها این اتفاق شکل نگرفته است؟ میگوید: دلایل متعددی دارد و ما یک بحث جدی روی این قضیه داریم مثل جنس خدماتی که ارائه میشود از یک طرف و از طرف دیگر بحث زیرساخت اعتماد نزد افکار عمومی است، در مجموع باید گفت به همان دلیلی که شما از پیامرسانهای داخلی استفاده نکردید بقیه هم به همان دلیل استقبال نکردند.
گفتنی است، دولت وقتی با پاوول دوروف، مالک تلگرام توافق محرمانه میبندد و 200 سرور و بیش از دو سوم حجم ترافیک اینترنت کشور در اختیارش قرار میگیرد، باید هم پیامرسانهای داخلی تضعیف شوند.
آذری جهرمی همچنین گفته است:. ..در مجموع وظیفه مرکز ملی فضای مجازی ارزیابی شبکه ملی اطلاعات و وظیفه ما در اختیار قرار دادن اطلاعات این شبکه است. شاید در تنظیم گزارش برای مرکز سؤالی پیش بیاید که وظیفه ما پاسخگویی است پس ما اختلافنظری با مرکز ملی فضای مجازی نداشتیم و نداریم و آقای فیروزآبادی و تیم ایشان برایمان همیشه قابل احترام بوده و هستند. از نگاه من اگر در این میان کسی طلب شبکه ملی اطلاعات میکند حرفش سیاسی است و ما متوجه هستیم فرق حرف سیاسی با فنی را و کسی که دنبال هدف سیاسی است این توانایی را دارد که حتی دو تا دیوار را نیز با هم به جنگ بیندازد. پس وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی جای خودش را دارد.
ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی چندی پیش در گفتوگو با روزنامه خراسان گفته بود: دوستان وزارت ارتباطات حداقلی فکر میکنند و علاقه دارند شبکه ارتباطات و اطلاعات را بهصورت کلاسیک در کشور توسعه دهند... متأسفانه در پیادهسازی شبکه ملی اطلاعات دوستان وزارت بهصورت شکلی زحمات زیاد و خوبی را کشیدند به همین دلیل هم آمارهای عجیب و غریب میدهند، ولی در عمل مردم بهطور عام به ارسال پیام، خبرخوانی یا جستوجو نیاز دارند که این کارها در شبکهها و مسیرهای خارجی است و الزاماتی مثل استقلال، حاکمیت، امنیت و صیانت رعایت نشده و تا رسیدن به الزامات راه درازی باقی مانده و بیش از ۲۰ درصدی است که آقایان میگویند. فیروزآبادی گفت: ما اعتقاد داریم همانطور که وزارت ارتباطات خود را موظف میداند که مدیریت ارتباطات زیرساختی را داشته باشد و موظف میداند اینترنت جهانی را به کشور بیاورد و توزیع کند، همان طور باید خودش را موظف بداند که پیامرسان و موتور جستوجو ایرانی باشد و مردم از نامهرسانهایی که آمریکایی هستند، خارج شوند.