نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تعهدات برجامی اروپا در حد حرف باقی مانده است
سرویس سیاسی-
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:«اتحادیه اروپا هیچگاه حاضر به دادن تضمینی عینی برای بهرهمندی ایران از منافعی که قرار بود در برجام ببرد، نشد و بعد از اینپا و آنپا کردنهای فراوان حتی بهواسطه بازگشت تحریمهای آمریکا، شرکتهای اروپایی فرار را بر قرار ترجیح دادند و از ایران خارج شدند. در چنین شرایطی اگرچه اروپاییها ایدههایی چون بهروزآوری قانون مسدودسازی تحریمهای آمریکا، کانال مالی و... را مطرح کردند، اما درنهایت به یک شرکت محدود تحتعنوان «اینستکس» بسنده کردند؛ شرکتی که قرار است بهرغم همه وعدههای پیشین، مبادلات مالی را صرفا به سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه محدود کرده و به بستری برای تجارت نفت در برابر غذا و دارو تبدیل شود. بعد از مخالفت کشورهای کوچک و درجه دو اروپایی، سرانجام فرانسه قبول کرده است که میزبان سازوکار ویژه مالی باشد و کشور آلمان مدیریت اجرایی را تقبل کرده است. انگلیس نیز قرار است حسابداری آن را بر عهده بگیرد. اما فعلاً همه چیز در حد حرف است که البته میتوان انتظار داشت در نهایت حداقل بخشی از آن محقق شود».
در روزهای گذشته، روزنامه زنجیرهای اعتماد در اعترافی دیرهنگام نوشته بود:«رفتارهای دولتهای اروپایی در قبال جمهوری اسلامی ایران، نوعی سیاست بازی دوگانه است...اکنون اسکلتی از برجام باقی مانده است که از یک سو ایران تمامی تعهدات خود را در آن اجرایی کرده و هرچند موفق شده است تا بهانه دولتهای غربی در مورد تهدید هستهای ایران را از آنها بگیرد، اما عملاً از منافع دیگر پیشبینی شده در این توافق بیبهره مانده است...حالا اروپاییها دوباره از نو تصمیم گرفتهاند که به جای بهانه از دست رفته، مسئله برنامه موشکی ایران و مسئله نفوذ منطقهای ایران را به عنوان بهانهای جایگزین بهانه قبلی به کار گیرند».
مدعیان اصلاحات در سال ۹۴ منتقدان برجام را مورد توهین و تمسخر قرار داده و مدعی بودند که با برجام تمامی تحریمهای ضدایرانی یکباره لغو شده و بهانهگیری آمریکا نیز خاتمه یافته و امضای مقامات آمریکایی تضمین است و تمامی مشکلات کشور در کوتاهترین زمان رفع خواهد شد!
اما حالا این جماعت با سپری شدن قریب به ۴ سال از امضای برجام و برجاماندن خسارتهای فراوان از توافق هستهای، تازه به حرف منتقدان رسیده و اعتراف میکنند که علیرغم اجرای تمامی تعهدات، برجام هیچ منفعتی برای ایران نداشته و اروپا نیز در حال بازی دادن ایران است.
تقلای جدید مدعیان اصلاحات برای پوشاندن رسوایی فساد پتروشیمی
روزنامه اعتماد دیروز با تیتری شیطنتآمیز از چهارمین جلسه دادگاه متهمان فساد شرکت بازرگانی پتروشیمی، برای انحراف افکار عمومی از ماهیت و واقعیت ماجرا و هجمه به شورای نگهبان تقلا کرد. این روزنامه با روتیتر «متهم ردیف اول در چهارمین جلسه دادگاه شرکت بازرگانی پتروشیمی مطرح کرد»؛ تیتر «شیخالاسلامی از فیلتر شورای نگهبان رد شده بود» را انتخاب کرده است. در گزارش اعتماد هم به نقل از متهم ردیف اول این پرونده آمده است که «شیخالاسلامی چهره شناخته شدهای بود و حتی از فیلتر شورای نگهبان رد شده بود.»
مرجان شیخالاسلامی آلآقا، متهم پرونده فساد در پتروشیمی در انتخابات مجلس ششم به عنوان عضو جبهه مشارکت و عضو تحریریه روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی سعید حجاریان کاندیدا میشود. شعار وی برای شرکت در انتخابات هم «خاتمی را تنها نمیگذاریم» بود. وی اما موفق به راهیابی به مجلس نمیشود. پیش از آن در برخی روزنامههای اصلاحطلب به عنوان خبرنگار فعالیت و اقدام به تاسیس خبرگزاری میراث فرهنگی میکند. این خبرگزاری ظاهراً خصوصی با کمک وزارت ارشاد دولت خاتمی، کار خود را گسترش داده و مورد حمایت مالی قرار میگیرد. شیخالاسلامی در انتخابات سال 84 خبرگزاری را به ستاد مصطفی معین و سپس مرحوم هاشمی تبدیل میکند.
اما مدعیان اصلاحطلبی که در برهههای مختلف مفسدان اقتصادی را ذخایر نظام، کارآفرین برتر، استیو جابز و... نام دادهاند، میکوشند انتساب شیخالاسلامی به جرگه خود را به شیوههای گوناگون انکار کنند. آنها ادعا کردند که وی در انتخابات مجلس هشتم تغییر موضع داده و در لیست اصولگرایان بوده است حال آنکه لیست مورداشاره این جریان لیست قلابی «اصولگرایان مستقل!» است که ابتدا سبحانی به عنوان سرلیست معرفی شده بود اما وی از شهر دامغان کاندیدا شد و اصلاً از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام نکرد. نکته دیگر حضور پرویز کاظمی اولین وزیر کار جدا شده از دولت نهم در این لیست قلابی است که بعدها تبدیل به حامی روحانی و عضو ستاد انتخاباتی وی شد و هماکنون در دادگاه پرونده بانک سرمایه به عنوان یکی از متهمین اصلی در حال محاکمه است.
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی اما در تکاپویی جدید برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی، به شورای نگهبان حمله کرده با این عنوان که «شیخالاسلامی از فیلتر شورای نگهبان رد شده بود» تقلای مذبوحانه این طیف در شرایطی است که اولا شورای نگهبان حداقلها را میسنجد و دستگاه شایسته سنجی نیست. ثانیا به گفته سخنگوی شورای نگهبان تأیید افراد برای انتخاباتهای مختلف چک سفید امضای شورای نگهبان نیست.
اروپا متعهد به برجام است؟!
روزنامه ایران ارگان دولت روز گذشته در مطلبی با عنوان «اروپا متعهد به برجام است» به نقل از سخنگوی اتحادیه اروپا نوشت:« هدف ما حفاظت از شرکتهای اروپایی برای ادامه تجارت با ایران است. در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۹ سه کشور عضو اتحادیه اروپا یعنی فرانسه، آلمان، انگلستان، سازوکار اینستکس را راهاندازی کردهاند که هدف آن تسهیل تجارت مشروع بین ایران و جهان است. این موضوع در تطبیق با قوانین و مقررات اتحادیه اروپا و براساس استانداردهای مبارزه با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم به شمار میآید. به گفته مایا کاسیانچیچ، ایران به توافق هستهای پایبند است و لغو تحریمها بخش مهمی از برجام است. باور داریم سود حاصل از برجام باید به مردم ایران تعلق یابد...از آغاز به کار اینستکس بسیار راضی هستیم و معتقدیم این سازوکار میتواند تأثیر تحریمها را کم کند و به شرکتهای اروپایی برای ادامه تجارت مشروع و قانونی با ایران امکان دهد.البته این سازوکار نیاز به زمان برای تطابق با ساختار ایران دارد. »
گفتنی است 9 ماه انتظار برای اینکه اروپا برای حفظ برجام، کدام شق القمر را خواهد کرد، به تولد جنین مرده و ناقصالخلقهای به نام INSTEX منتهی شد. آیا ما از اروپا خواسته بودیم که برای ما SPV یا INSTEX راهاندازی کند؟ خدعههای آمریکا به عنوان کلاهبردار اصلی که جای خود محفوظ. اما اروپاییها در توافق هستهای، بر عهده گرفتند در مقابل انجام تعهدات ایران، مقابل تحریمهای بانکی و مالی و نفتی و بیمهای بایستند. وزارت خارجه ما نام این توافق را «ب ر ج ا م» گذاشت؛ یعنی «برنامه جامع اقدام مشترک».
در این مسیر، اروپاییها یا از همان آغاز، با دولت جدید آمریکا هماهنگ بودند و یا اینکه کوشیدند از فشار آمریکا برای مطالبه امتیازات جدید از ایران استفاده کنند و نیاز و مضیقه دولت روحانی (به ویژه درباره وعدههای داده شده به مردم) را ابزار چانهزنی جدید قرار دهند. ایده تولد سازوکاری جدید به نام SPV -مشروط به عقدی جدید و عبور از مطالبه کودک سر راهی و گمشده به نام برجام و تعهدات آن- از همین جا شکل گرفت.
شعبده بازی اروپا پس از 9 ماه در واقع، زدن کرم بر سر قلاب و گذاشتن طعمه زیر تله FATF برای برجامیزاسیون اقتدار منطقهای و موشکی ایران است.سازو کار جدید، عملا وقتکشی و بلا استفاده است؛ فقط چند ماه دیگر ما را معطل میکند تا حربه توقف تعهدات برجامی یکطرفه (به عنوان اهرم وادار کردن اروپا به انجام تعهدات) را به کار نگیریم یا تدبیری فراتر از برجام برای رونق اقتصاد خود به عنوان هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا در قلب تجارت دنیا نیاندیشیم. گشوده شدن گره اقتصاد ما متوقف به ناامیدی مطلق از غرب است. اگر هم میخواهیم مراودات با اروپا را حفظ کنیم، چارهاش متوازن کردن ناموازنه پسا برجامی است.
حمایت زنجیرهای، جایی از نظارت و جایی دیگر از عدم نظارت!
یک بام و دو هوای طیف موسوم به اصلاحطلب هم برای خودش حکایت صد من کاغذ است. این طیف بهصورت نمادین و شعاری همواره از مسایلی خاص سود برده است، اما در مواقعی خاص شاهد عملکردی مغایر از این طیف بودهایم که مواردی از قبیل شفافیت و طرح تشدید برخورد با رانت خواری و فساد در صحن علنی مجلس در سال گذشته دو نمونه از این رفتارهای متضاد است.
دیروز روزنامه شرق در گزارشی به موضوع نظارت بر صدا و سیما پرداخت. احتمالا شادی و شعف طیف اصلاحطلب از تشدید نظارت بر یک سازمان برای مخاطبان نیز چندان قابل درک نباشد از آن رو که چطور این طیف در بسیاری از جاهای دیگر که از قضا هیچ کنترلی بر آن نیست (مانند فضای مجازی) بر طبل عدم نظارت میکوبد؟! یا در موضع وزارت ارشاد و نظارت این وزارتخانه بر کتابهایی که تقاضای انتشار دارند این طیف اصلاحطلب بر طبل عدم نظارت میکوبد و میگوید نظارت را به اهل قلم و کتاب بسپاریم!! حال چگونه است که نظارت بر صدا و سیما را به اهالی رسانه ملی نمیسپارند؟
در گزارش شرق آمده: «...12سال است که نمایندگان مجلس به دنبال تصویب طرحی هستند که به اداره صدا و سیما شکل قانونی بدهد[!!]...حالا طرح اداره و نظارت بر صدا و سیما در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شده و در نوبت رسیدگی در صحن مجلس قرار گرفته است...»
نهایت زشتی و بیاخلاقی طیف مدعی اصلاحطلبی در سطرهای بالا در عبارت «قانونی» مشخص میشود. گویا تاکنون رسانه ملی قانونی نبوده است! موضوع دیگر اینکه در فضای مجازی و پیام رسان خارجی صدها کانال و گروه با مضامین مستهجن و ضدفرهنگی وجود دارد؛ همچنین کانالها یا گروههایی که مصرف موادمخدر یا گروههایی مانند شیطانپرستی را ترویج و تبلیغ میکنند! حالا سؤال این است که چرا طیف موسوم به اصلاحطلب برای نظارت بر آن فضا دغدغهای ندارد؟! به واقع موضوع در روشنگریهای رسانه ملی نهفته است. برای نمونه در موضوع فتنه 88 و یا در موضوعات دیگری نظیر پروژههای نفوذ و یا موضوع برجام این رسانه به تبیین و روشنگری پرداخت و این موارد به مذاق طیفی که شعار راستگویی و صداقت با مردم را سر میدهد چندان خوش نیامده و نمیآید. آنقدر در موضوع برجام به رسانه ملی فشار آوردند تا آن را به انفعال بکشانند. چنانکه از عملکرد این طیف پیداست، آنها چندان دغدغه نظارت به معنای سالمسازی و پیراستن از موارد ضدفرهنگی و ضددینی و اخلاقی ندارد بلکه هدف آنها جلوگیری از روشنگریهای این رسانه در مواقع حساس است.
باید تا 2020 صبر کنیم تا دموکراتها برجام را ادامه دهند!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«از آنجایی که سال آینده میلادی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است و دموکراتها حساب ویژهای روی آن باز کردهاند، فرستادن شخصی مثل آقای تختروانچی که خود از پایهگذاران برجام و مذاکرهکنندگان توانمند است، میتواند موضع ایران را در سازمان ملل در جهت حقانیت ایران در موضوع برجام و نقض آشکار این توافق از سوی دولت فعلی آمریکا بسیار محکم کند. قبلاً نیز وزیر امور خارجه آلمان به آقای ظریف گفته بود که اگر ایستادگی کنید تا دوره ۴ ساله ترامپ پایان یابد و در دوره بعدی دموکراتها پیروز شوند، بدین علت که آنها به برجام پایبندی دارند و خود با ایران و کشورهای اروپایی به توافق برجام رسیدند، قطعاً به این توافق و انجام تعهدات خود باز خواهند گشت».
گفتنی است در اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- و در مقطعی که مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان تاکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد.
پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و...ادامه یافت.
باراک اوبامای مؤدب! و باهوش! در آبان سال ۹۵ و در واپسین روزهای ریاست جمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانهها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
اوباما با حیلهگری میکوشید تا با استفاده از دروغها و مکرهای متعارف خویش، چهرهای زیبا از هیولای بدسیرت آمریکا به نمایش بگذارد، چهرهای که میتوانست سادهدلان و خوشخیالان را خام کند و فریب دهد. در مقابل، ترامپ نماد جنون آمریکایی و کابوی قرن بیستویکمی است که ماهیت آمریکا را به نمایش گذاشت.
با این وجود مدعیان اصلاحات همچنان رویای بازگشت دموکراتها را در سر میپرورانند.