kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۷۹۷۰
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۶
گزارش خبری تحلیلی کیهان

همت جوانان بالاتر از امواج خروشان سیل

«سیل را به‌گریه انداختیم ولی او نتوانست ما را به ‌گریه بیندازد». این عبارت مطلع شعر و آوازی است که جوانان غیور خوزستانی پس از ساخت سیل‌بند و خلق صحنه‌ای کم نظیر با شور و شعف خاصی سر می‌دادند.



سرویس سیاسی -

طی روزهای گذشته که سیلاب خروشان کرخه از هر طرف به روستای دهلاویه از توابع بخش مركزی شهرستان دشت آزادگان خوزستان هجوم آورده بود، جوانان غیور خوزستانی صحنه عجیب و کم‌نظیری را با اراده و مقاومت خود ترسیم کردند، مردان بلندهمت دهلاویه تا رسیدن گونی‌ها با انداختن تن خود بر شکستگی سیل‌بند، مانع حرکت و پیش‌روی سیلاب شدند.
غیرت و همت که باشد دیگر فرقی نمی‌کند، سیل تیر و ترکش روانه خانه و کاشانه هم‌وطنانت شده باشد یا سیلاب! این جوانان هستند که بار دیگر به بلندای سرو و به استقامت کوه قد علم می‌کنند، عظمت حجم ویرانگر آب هم در برابر عزت و مردانگی‌شان قطره‌ای ناچیز می‌شود و صحنه‌هایی خلق می‌کند که سر انسانیت را برافراشته نگاه می‌دارد و باز هم این جوانان غیور و شجاع هستند که حماسه‌ساز می‌شوند؛ مردان همیشه پیروز شرافت، نبرد و ایستادگی.
بزرگ‌ترین عملیات امداد و نجات تاریخ کشور
با محوریت جوانان
این روزها اتفاقاتی که با محوریت جوانان در خوزستان در حال وقوع است غیرقابل توصیف است؛ اتحاد مردم، گروه‌‌های جهادی و بسیجی و تلاش نیروهای امدادی هلال احمر، سپاه و ارتش که جملگی جوان هستند، تصاویر بی‌نظیری را به نمایش می‌گذارد؛ تصاویری از بزرگ‌ترین عملیات امداد و نجات تاریخ کشور که به موجب آن بیش از 600 هزار سیل‌زده در حال نجاتند.
در لرستان، گلستان و سایر نقاط درگیر سیل در کشور نیز این جوانان هستند که با شعور و غیرتی مثال‌زدنی عنان کار را به‌دست گرفته و مشغول خدمت‌رسانی به هموطنان سیل‌زده خود هستند.
تلخی سیل اگرچه برای ساکنان شهرها و روستاهایی که مستقیما درگیر فاجعه بودند سخت و طاقت‌فرسا بوده و هست اما قطعا نکته درس‌آموز و عبرت‌انگیزی هم داشته که نباید از آن غفلت شده و به طاق نسیان سپرده شود و آن خیزش همگانی مردم به‌ویژه جوانان برای کمک‌رسانی به هموطنان آسیب‌دیده و نقش پر‌رنگ آنان در کمک موثر به مسئولان و مدیران برای مهار فاجعه است. مردم و مخصوصا جوانان پاکباخته این مرز و بوم در موارد فراوانی ابتکار عمل را به دست گرفته و نقش بی‌بدیلی به عرصه آورده بودند و به قول رهبر معظم انقلاب کمک آنها حقیقتا گره‌گشاست و بارها و بارها آن را آزموده‌ایم.
جوانان جهادی و گشودن مسیری جدید
در جامعه ایرانی
به واقع کشور باید به داشتن چنین جوانان غیوری افتخار کند که در قالب گروه‌های خودجوش و جهادی مسیر جدیدی در جامعه ایرانی گشوده‌اند؛ این چنین به بلوغ و سازماندهی فعال و خودجوش رسیده‌اند که در رسیدگی به هر مسئله اجتماعی ملتهب و مصیبت‌بار اول از همه ردپای آنها پیداست. به محض مواجه شدن با پدیده مخرب سیل بدون آنکه همدیگر را بشناسند در سریع‌ترین صورت ممکن همدیگر را پیدا کردند و با سازماندهی مردمی مشغول کمک‌رسانی به مردمان آسیب‌دیده شدند. زودتر از هر نهاد و مرکز و سازمان دولتی یا غیردولتی دیگر؛ بدون آنکه منتظر اقدام نهادهای رسمی باشند.
امروز جوانان در قالب گروه‌های خودجوش و جهادی از هر صنف و قشری مجموعه بزرگی از فعالیت‌های خیرخواهانه را در کشور رقم زده‌اند که علاوه‌ بر انجام حرکت‌های عمرانی و فرهنگی و دینی، آبادانی‌های فراوانی نیز در بخش‌ها مختلف کشور به بار آورده‌اند.
گروه‌های جهادی با محوریت جوانان اولین پیش‌قراولان انقلاب هستند که به گلستان و لرستان و خوزستان می‌رسند. در شرایطی سخت و پیچیده‌ اولین کسانی هستند که به داد درماندگان در سیل می‌رسند. جاده سنگلاخی و طولانی روستاهای خرم‌آباد را با پای پیاده طی می‌کنند و به پشت‌کوه‌ماندگانی می‌رسند که اگر در انتظار دولت می‌ماندند معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارشان می‌بود.
جوانانی که کم از حماسه‌سازان
دهه طلایی شصت ندارند
جوانان جهادی بدون اینکه در ساختارهای تنگ و تاریک اداری در ایران گیر کنند؛ حالا دیگر بعد از دو تجربه زلزله سرپل ذهاب و سیل نوروز ۹۸ می‌توانند به عنوان یکی از مهم‌ترین نیروهای محرک اجتماعی به حساب آیند که در مواقع حوادث پیش‌بینی نشده مثل سیل و زلزله، به سرعت خود را سازماندهی می‌کنند و در سریع‌ترین فاصله ممکن خلأ میان حکومت و مردم را پر می‌کنند.
حکایت‌هایی که از حضور نیروهای جهادی جوان در منطقه در شبکه‌های مجازی ذکر می‌شود چیزی کم از حماسه‌های شیرین دهه طلایی شصت ندارد. جوانان سخت‌کوشی که در عین انتقاد به ساختارهای کند و منفعل، به موجوداتی غرغرو و منفعل تبدیل نمی‌شوند؛ بلکه توان خود را چند برابر می‌کنند و افسانه‌های شیرین جوانان جنگ در از خود گذشتگی و مردم‌داری را زنده می‌کنند. چیزی جز مردم، این صاحبان کمی قدیمی انقلاب و کشور برایشان مهم نیست و نماد جوان ایرانی سختکوشی هستند که قرار است آینده را بسازد.
سلبریتی‌های نق‌زن و جوانان پای کار
از سوی دیگر مهم‌تر از همه این‌ها به نظر می‌رسد که تجربه اجتماعی تلخ و بدون نتیجه قبلی جامعه ایران در اعتماد به سلبریتی‌ها به جای نهادهای یاری‌رسان هم نقش پررنگی در حذف سلبریتی‌ها از قرار گرفتن در متن این وقایع داشته باشد. حساب‌های کماکان پر سلبریتی‌ها برای یاری رساندن به زلزله‌زدگانی که بعد از یک سال ظاهراً هنوز نوبت‌شان نشده است بزرگ‌ترین سند این بی‌اعتمادی عمومی به سلبریتی‌هاست.
به هر صورت آنچه واضح و مشخص است این است که به دلایل شرایط سخت حضور در مناطق آسیب‌دیده سلبریتی‌ها علاقه‌ای به نمایشی دیگر از خود نداشتند و علاوه‌ بر آن، عموم مردم ایران نیز با تجربه سخت و پرریسک زلزله سرپل‌ذهاب و از سوی دیگر حضور پرشور و کم‌نظیر جوانان جهادی احساس خلائی بابت نبود سلبریتی‌ها در متن کمک‌رسانی به سیل‌زده‌ها نمی‌کردند. این اتفاق اگر ادامه‌دار باشد و نشانه‌ای بر عقلانیت اجتماعی جامعه جدید ایران است که سلبریتی‌ها را در جای خودشان محترم می‌شمارد و نفوذ آنها در موقعیت‌های بی‌ربط به آنها و تخصصی را بر نمی‌تابد و این کاملاً امیدوارکننده است.
سیل جوانان
 مدیران پیر را کنار خواهد زد
در چنین شرایطی که سیل همچنان در ایران شرایطی بحرانی به‌وجود آورده و نقطه کانونی آن به خوزستان سرزمین قهرمانان جنگ رسیده است، شبکه‌های اجتماعی پر است از پیام‌های جوانان ایرانی که یک به یک راهی آن دیار می‌شوند تا مرهمی بر زخم خوزستان بزرگ باشند. پر است از پیام‌های گروه‌های جهادی، پایگاه‌های بسیج، گروه‌های دانشجویی، موکب‌های اربعین و… که به یاری خوزستان جان ایران شتافته‌اند.
در شرایطی که همه تحلیل‌های کلان اجتماعی و تریبون‌های رسمی جز تحلیل یک نفر، امیدواری به ادامه مسیر ملت ایران در این راه سخت و طولانی و پرمشقت را بسیار کاهش داده بود؛ سرانجام نشانه‌ای مشخص بر صحت پیش‌بینی عجیب و امیدوارانه همان یک نفر به وقوع پیوست. او در مهم‌ترین سخنرانی سالانه امسال ایران در مشهد مقدس دوباره گفته بود که با امیدواری به جوانان، مسیر روشنی پیش روی ایران است. روزگار تلخی است؛ اما روزگار تلخ با امیدواری بهتر به سر می‌آید و حالا مردم ایران امیدوارند. به اینکه خودشان را دوباره پیدا کرده‌اند و اگر دولت بر صدر هم نظاره‌گر آنها باشد آرمانگرایان بی‌نام و نشان؛ جوانانی که آینده به دست آنان است رهایشان نخواهند کرد.