kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۶۲۰۴
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۴

اخبار ویژه



تحلیلگر آمریکایی: تهدیدهای ایران را باید جدی گرفت
یک عضو بنیاد آمریکایی دفاع از دموکراسی‌ها تصریح کرد تلافی ایران مقابل تحریم‌های آمریکا می‌تواند برای واشنگتن دردناک باشد.
جان هانا که از مقامات دولت بوش بوده، در یادداشتی می‌نویسد: ایران در حال  حاضر تحت فشار اقتصادی و سیاسی آمریکا قرار گرفته و بنابراین مقامات آمریکایی باید پاسخ‌های ایرانی را پیش‌بینی کنند.
ایالات متحده در حال حاضر دو سر سود کرده است؛ از یک سو با خروج از برجام تحریم‌های بسیار شدیدی علیه ایران اعمال کرده و از طرف دیگر ایران در این شرایط باز هم در برجام مانده است و لذا باید امیدوار بود این شرایط ادامه داشته باشد اما امید تنها نمی‌تواند یک راهبرد قابل قبول باشد. کاخ سفید باید برای تمام موارد احتمالی به ویژه احتمالات بد آماده باشد.
به طور قطع مقامات ایران می‌دانند علی‌رغم ادعاهای مقامات واشنگتن، هدف اصلی واشنگتن از این سیاست‌ها تغییر رژیم در ایران است و احمقانه است اگر ندانیم در حالی که ترامپ عرصه را از لحاظ اقتصادی تنگ می‌کند، سربازان تندرو حامی انقلاب اسلامی پاسخی برای این کار در آستین ندارند.
در ماه‌های اخیر شاهد هر دو شکل اظهارات و اقدامات تهدید‌آمیز ایران بوده‌ایم. «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران، در اوایل ماه جولای، تهدیدات متعددی علیه هرگونه تلاش ایالات متحده برای توقف فروش نفت ایران، برشمرد.
وی گفت: «آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که می‌خواهند صادرات نفت ایران را کاملا متوقف کنند. آنها معنای این بیانیه را درک نمی‌کنند، زیرا اگر نفت ایران نتواند صادر شود کشورهای دیگر هم نمی‌توانند نفت خود را به فروش برسانند.»
چند هفته بعد، او حتی صریح‌تر شد و گفت ایران می‌تواند با انجام اقدامات تلافی‌جویانه تنگه هرمز که بسیاری از نفتکش‌ها از آنجا می‌گذرند را ببندد. روحانی هشدار داد: «ما همیشه امنیت این تنگه را تضمین کرده‌ایم. با دم شیر بازی نکنید، برای همیشه پشیمان خواهید شد.» اظهارات روحانی با تهدیدهای بیشتر دو سردار قدرتمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز همراه شد. «محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران گفت: اگر آمریکا صادرات نفت ایران را متوقف کند، هیچ‌کدام از کشورهای حوزه خلیج‌فارس قادر به فروش نفت خود نخواهند بود.
اظهارات «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس نیز شنیدنی بود. او گفت: «در شأن رئیس‌جمهوری ما نیست که پاسخ شما را بدهد. من، به عنوان یک سرباز، پاسخ شما را می‌دهم.» وی همچنین با به تمسخر گرفتن شکست‌های آمریکا در افغانستان، عراق و دیگر نقاط خاورمیانه به ترامپ هشدار داد: «ما نزدیک شما هستیم؛ جایی که حتی تصورش را هم نمی‌توانید بکنید. ما آماده‌ایم. ما مرد این عرصه هستیم.»
ممکن است برخی این سخنان را طبل توخالی بدانند اما وقتی به قاتلان حرفه‌ای سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان اشاره شود همه می‌دانیم این سخنان چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی رد شد.
به ویژه آنکه ایران در ماه‌های اخیر دست به اقداماتی نسبت به منافع منطقه‌ای آمریکا زده تا به واشنگتن ثابت کند در برابر اقدامات آن ساکت نمی‌نشیند.
در اواخر ماه ژوئیه، شورشیان حوثی در یمن، که توسط سپاه ‌پاسداران مسلح و آموزش داده می‌شوند، به یک نفتکش سعودی در نزدیکی تنگه باب‌المندب حمله کرده و منجر به توقف موقت عبور و مرور کشتی‌های نفتکش این پادشاهی شدند.
تحرکات ایران در چند هفته گذشته به سرعت شتاب گرفته است.
در اوایل ماه سپتامبر، یک روز پس از آنکه معترضان عراقی در جنوب شهر بصره، کنسولگری ایران را به آتش کشیدند، موشک‌هایی در نزدیکی کنسولگری آمریکا در بصره و همچنین سفارت آمریکا در بغداد فرو آمدند. دولت ایالات متحده شبه نظامیان شیعه عراق به سرکردگی سپاه پاسداران را مسئول این حمله دانست.
یک روز بعد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حملات موشکی دقیقی به سوی ساختمانی در کردستان عراق که از متحدان آمریکا به شمار می‌رود نشانه گرفت و 11 تن را کشت.
در تاریخ 1  اکتبر، نیز سپاه پاسداران به تلافی حمله تروریستی اهواز که هنگام رژه یادبود جنگ ایران و عراق رخ داده بود، شش موشک بالستیک میان‌برد را به سوی شرق سوریه در نزدیکی مرز عراق فرستاد و ادعا کرد هدفش از این حمله نیروهای داعش بود در حالی که اهداف نشانه گرفته شده در فاصله سه مایلی نیروهای آمریکایی بود. بنابراین در شرایطی که تنش با ایران افزایش می‌یابد مشخص نیست هدف بعدی حملات ایران کجا خواهد بود. اما به احتمال فراوان حملات ایران به شیوه غیرمستقیم است و همانگونه که سلیمانی گفت، قدرت ایران در جنگ نامتقارن است؛ بهره‌برداری از پروکسی‌ها، جهادی‌ها و شیعیان حاضر در خاورمیانه، اقدامات مخفیانه برای بی‌ثبات کردن متحدان ضعیف ایالات متحده و حمله‌های سایبری.
به عبارتی اگر ایران بخواهد اختلال مهیبی در بازارهای جهانی نفت ایجاد کند، لازم نیست با آمریکا در تنگه ‌هرمز رو در رو شود.

اروپایی‌ها دنبال وقت‌کشی هستند اما به روح برجام آسیب نمی‌زند(!)
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که تا هفته قبل دنبال مقدمه‌چینی برای راه‌اندازی دفتر اتحادیه اروپا در تهران بود، اکنون می‌گوید اروپایی‌ها در انجام تعهدات برجامی خود به دنبال وقت‌کشی هستند.
حشمت‌الله فلاحت‌پیشه در گفت‌وگو با فرهیختگان اظهار داشت: اروپایی‌ها اعلام کرده‌اند که تا انتهای سال میلادی یعنی تا دی‌ماه توافقات خود را با ایران عملیاتی می‌کنند.
وی در پاسخ به سوال «فرهیختگان» با این مضمون که «شرط ایران این بود که اجرای توافقات با اروپا تا قبل از 13 آبان یعنی روز اعمال دور دوم تحریم‌ها آغاز شود، پس چرا نشد»، گفت که اینها را باید از وزارت امور خارجه پرسید. وی در ادامه در تحلیل این اتفاق ابراز داشت: «بنده معتقدم جریان جدی وقت‌کشی در اروپا در حال شکل‌گیری است که وزارت امور خارجه باید در این زمینه قدری با مراقبت بیشتر پیش برود. جریان جدی وقت‌کشی که در عمل باعث شود بسیاری از نیازهایی که ما دنبال آن هستیم تامین نشود، لذا این وظیفه وزارت امور خارجه است که به صورت جدی مساله را پیگیری کند.»
وی با بررسی وقایع اخیر در آلمان و دانمارک مبنی بر متهم کردن ایران به فعالیت تروریستی و ارتباط احتمالی آنها با توافقات سیاسی-اقتصادی ایران با اروپا گفت: اروپایی‌ها و مخصوصا دانمارک دو هدف را در این موضوع دنبال می‌کنند، هدف نزدیک فرار رو به جلو است یعنی فرار در موضوع پناه به گروهک‌های تروریستی و هدف دوم اینکه سعی می‌کنند چراغ سبزی را به آمریکا در آستانه تحریم‌های آبان‌ماه نشان دهند. هرچند به نظرم این وقایع در حدی نیست که روح توافقات ایران با سه کشور اروپایی را تحت‌الشعاع قرار دهد.(!)

ناصری: رای روحانی 3 درصد بود ما او را رئیس‌جمهور کردیم(!)
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان مدعی شد اگر حمایت اصلاح‌طلبان نبود، روحانی نهایتا 3 درصد آرا را در انتخابات کسب می‌کرد.
عبدالله ناصری مشاور خاتمی که پیش از این مدعی شده بود دولت روحانی، رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان است در گفت‌وگو با فرارو اظهار داشت: روحانی از اصلاح‌طلبان فرار کرد. او بعد از انتخابات فردی را برای ریاست دفتر خود انتخاب کردند که بر ضد جریان‌های حامی ایشان در انتخابات هستند. حتی در جریان انتخابات هم آقای واعظی در ستاد انتخابات به دلیل اینکه اصلاح‌طلبان در آنها فعالیت می‌کردند، حضور نداشتند. در کنار این تصمیم، آقای روحانی رابطه خود با معاون اولشان را هم کمتر کردند و اختیارات آقای جهانگیری را کاهش دادند. آقای روحانی به حدی این روزها نسبت به افکار عمومی و جامعه بی‌تفاوت هستند که حتی سخنگویی برای دولت انتخاب نکرده‌اند. چندین ماه است که هیچ خبری از سخنگوی جدید نیست.»
او اظهار کرد: «به نظر من عمده دلیل تغییر رویکرد آقای روحانی مشاوران و اطرافیان ایشان هستند. این افراد سعی دارند از آقای روحانی فردی بسازند که هیچ شباهتی به آقای روحانی ندارد به عنوان مثال اگر خاطرتان باشد بعد از انتخابات سال 96 آقای واعظی اعلام کردند که تمام رای به دست آمده برای شخص آقای روحانی و حزب اعتدال و توسعه است. این درحالی بود که اصلا اینگونه نبود و آقای روحانی اگر حمایت اصلاح‌طلبان را نداشتند در سال 92 نهایتا 3 درصد رای به دست می‌آوردند. در سال 96 هم به واسطه حمایت اصلاح‌طلبان بود که ایشان در انتخابات پیروز شدند. حتی خیلی جالب بود که آقای واعظی در سخنرانی که در سالن همایش کتابخانه ملی، عنوان کردند که مردم از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان خسته شده‌اند و لذا به اعتدال روی آورده‌اند. به همین دلیل است که می‌گویم این افراد تصورات درستی از جامعه ندارند. وی تاکید کرد: «واقعیت این است که الان امثال آقای واعظی درک درستی از کشور ندارند. زیرا این راهی که مشاوران آقای روحانی می‌روند و رئیس‌جمهور را هم به دنبال خود می‌کشانند، به ترکستان است.

وزیر مستعفی، کشور را از رشد اقتصادی 2 رقمی محروم کرد
کارنامه چند دوره وزارت عباس آخوندی، کارنامه مردود و غیرقابل قبولی است.
روزنامه فرهیختگان با طرح این موضوع نوشت: آخوندی که پیش از این و در دوره دوم دولت سازندگی نیز بر کرسی وزارت مسکن، راه و شهرسازی تکیه زده بود، نتوانست عملکرد قابل دفاعی از خود برجای بگذارد. به استناد آمار و ارقام موجود، در این دوره بخش مسکن با افزایش 300 درصدی قیمت مواجه شد و دستاورد سیاستگذاری‌های ناکارآمد آخوندی، چیزی جز رشد غیرمتعارف قیمت مسکن نبود. آخوندی با پیاده‌سازی مجدد سیاست‌های نادرست و ضعیف خود در بخش مسکن در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، بار دیگر اشتباهات گذشته را تکرار و زمینه افزایش تقاضا، کاهش عرضه و رشد قیمت مسکن را فراهم کرد. آمار موجود به‌خوبی گویای این نکته است که بخش تولید و ساخت‌وساز مسکن در دوره وزارت آخوندی با افت عجیبی مواجه شد تا آنجاکه از ابتدای حضور وی در وزارتخانه مسکن، راه ‌و شهرسازی تاکنون، وضعیت تولید مسکن هر سال نسبت به سال ماقبل آن به‌شدت کاهش یافته است.
به جرأت می‌توان گفت عباس آخوندی در طول وزارت خود در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، به‌جای فرصت‌سازی در اقتصاد کشور، ظرفیت طلایی رونق اقتصادی را نیز در آتش بی‌تدبیری و ضعف خود سوزاند. در شرایطی که اقتصاد کشور به اشتغال و رشد اقتصادی درون‌زا نیاز دارد، آخوندی فرصت دستیابی به این مولفه‌ها را از اقتصاد ایران گرفت و در حالی که می‌توانست با تولید حداقل سالانه یک‌میلیون و 800 تا دومیلیون واحد مسکونی در کشور رشد اقتصادی دورقمی را برای ایران رقم بزند، از سیاستگذاری در این زمینه دریغ کرد. شکی نیست که معطل نگه‌داشتن ظرفیت‌های اقتصادی بالقوه کشور توسط آخوندی ضرباتی به کشور زد.
ناکارآمدی آخوندی در مدیریت خانه‌های خالی نیز ضربه سنگینی به بخش مسکن کشور وارد کرد. در حالی که تجربه کشورهای موفق در حوزه تامین مسکن نشان می‌دهد که در این کشورها ابزارهای متعددی ازجمله مالیات بر خانه‌‌های خالی یا مالیات بر خانه‌های دوم و بیشتر، ابزار مدیریتی بسیار کارآمدی بوده و دولت‌ها همواره با استفاده از این ابزار توانسته‌اند بازار مسکن را تحت کنترل خود قرار دهند، اما بی‌کفایتی آخوندی در این بخش و عدم توانایی وی در مدیریت این حوزه، به‌خوبی مشهود و معلوم است تا جایی که حتی کوچک‌ترین قدمی برای تصویب قانون مالیات بر خانه‌های خالی برنداشت.  سوءمدیریت آخوندی بر بخش مسکن تا حدی بود که وی هرساله با افزایش میزان وام مسکن و کاهش درصد بازپرداخت وام، تنها زمینه افزایش تقاضا را فراهم کرد. بدیهی است وقتی در اقتصاد، تقاضایی تحریک شود و عرضه، متناسب با تقاضا افزایش پیدا نکند دستاوردی جز افزایش قیمت در پی نخواهد داشت. این یک اصل اقتصادی است که عباس آخوندی هرگز به آن پایبند نبود. کارنامه او به‌خوبی نشان می‌دهد آخوندی با ممانعت از عرضه و تولید مسکن، تحریک تقاضا و ناتوانی در مدیریت سوداگری، بازار مسکن را به حال خود رها کرد و کشور را از این ناحیه در معرض ضربات سنگینی قرار داده است.
نکته‌ای که در نامه استعفای آخوندی مطرح شده است، اعتقاد وی به اقتصاد بازار رقابتی در بخش مسکن است. در حالی که بخش زمین و مسکن در هیچ‌ کجای دنیا با منطق بازار آزاد اداره نمی‌شود، حتی در اقتصادهای لیبرال، دولت‌ها در بخش مسکن مداخله و بخش مسکن و زمین را کنترل و مدیریت می‌کنند. بنابراین هیچ کشوری در هیچ مقطعی با منطق بازار آزاد بخش مسکن خود را اداره نمی‌کند، چراکه این بخش قابلیت اداره به این شکل را ندارد.

شگردهای اروپا برای طلبکاری و پشت هم اندازی اجرای تعهدات
3 کشور اروپایی عضو برجام نه تنها به تعهدات برجامی خود عمل نمی‌کنند بلکه طی ماه‌های اخیر مشغول شرط‌گذاری و امتیازخواهی نیز هستند.
به گزارش رجانیوز، بعد از گذشت 7 ماه از خروج آمریکا در برجام و احیای مجدد تحریم‌ها، وعده‌های نسیه اروپا در حد وعده باقی مانده و هنوز اقدام عملی در خصوص رفع مشکل بانکی میان ایران و اروپا (که از جمله تعهدات برجامی اروپایی‌هاست) بعمل نیاورده است بلکه اروپا صرفاً قصد دارد یک شرکت در لوکزامبورگ در 7 آبان به «ثبت» برساند، هدف شرکت را فعالیت در زمینه مواد غذایی و دارویی (اقلام غیرتحریمی) اعلام نماید و البته در سال 2018 (امسال) هیچ فعالیت و اقدام عملی نخواهد داشت. شرکت مذکور اگر هم سال آینده میلادی فعالیتی انجام دهد، از طریق سیستم بانکی نخواهد بود. تاکنون درباره سال 2019 نیز برنامه مشخصی برای اجرای هدف اعلامی ارائه نشده و به نظر نمی‌رسد فعالیت مؤثری در میان باشد.
هنوز اروپایی‌ها راهکاری عملی برای اقلام تحریمی همچون فروش نفت و رفع مشکل اصلی یعنی تبادل بانکی حتی در حد وعده و شعار هم مطرح نساخته‌اند.
3 کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) حتی حاضر نشده‌اند در مواردی که تحریمی وجود ندارد مانند مواد غذایی و دارویی و پزشکی (که معاف از تحریم‌های آمریکا است)، هم با ایران از طریق بانکی کار نماید و می‌خواهد اگر موردی بود، از طریق شرکت و با مؤسسه اقدام کند. بنابراین خبری از «پیمان پولی دو جانبه» در کار نیست بلکه غرب‌گرایان و بزک‌کنندگان غرب، برای فریب افکار عمومی، وعده مبادله نفت در برابر غذا را به دروغ پیمان پولی مطرح می‌سازند.
دستاورد حدود 6 ماه دیپلماسی انفعالی وزارت کار چیزی جز وعده نسیه و سرخرمن نبوده و در مقابل، انجام یک طرفه تعهداتی که جز خسارت محض برای طرف ایرانی نبوده، در بر نداشته است.
سه کشور اروپایی نه تنها از انجام تعهدات برجامی خود، خودداری می‌کنند (از جمله عدم موافقت با خرید 900 تن کیک زرد از قزاقستان)، بلکه به دنبال کسب امتیازات جدید نیز هستند و در تقسیم کار با آمریکا، درخواست انجام کامل 41 مورد درخواست‌های گروه ویژه اقدام مالی FATF برای کنترل مالی و انجام خودتحریمی در ایران شده‌اند تا تحریم‌ها را در ایران تسری داده و تحریم‌ها توسط بانک‌های ایرانی را در کشور به اجرا گذاشته و کشور را دچار انشقاق و اختلاف نمایند.
متأسفانه در اثر انفعال وزارت خارجه؛ 3 کشور اروپایی، حتی پا را فراتر گذاشته و اخیراً با همکاری آمریکا، برای مقابله با فعالیت‌های دفاع موشکی ایران، نشست 4 جانبه تشکیل داده و در حال برنامه‌ریزی و اقدام هستند و تاکنون از وزارت خارجه در مقابل، چیزی جز سکوت و توجیه اقدامات ضد ایرانی آنان، فعالیتی مشاهده نشده است.